اولویتهای ششگانه سیاستخارجی ایران در سال 89
به اعتقاد من شش نکته می تواند اولویتهای بحث راهبردی سیاست خارجی در سال 89 باشد:
اولویت اول
اولین اولویت، تدوین اصول راهبردی و استراتژی مدون برای سیاست خارجی با توجه با واقعیتهای روابط بینالملل و عرصه پیچیده روابط جهانی است. ما باید راهبردهایی را در زمینه های مختلف مانند چگونگی حل چالش هسته ای، ابعاد و میزان رابطه جمهوری اسلامی ایران و کشورهای اروپایی، چگونگی بهبود روابط ایران با کشورهای همسایه و حوزه خلیج فارس، رابطه ایران و امریکا و کشورهای 5+1 و همچنین راه های تقویت دیپلماسی عمومی در عرصه جهانی و امثالهم را به صورت مدون و منطقی و کارشناسانه تنظیم کنیم.
یکی از مشکلاتی که در سال 88 و سال های اخیر از آن رنج بردهایم، تناقض رفتاری مان در عرصه سیاست خارجی است. به عنوان مثال از طرفی مسئله نامه نگاری به اوباما و پیام تبریک برای انتخاب ایشان را داشتیم و همین طور اعلام آمادگی هایی که رئیس جمهور ایران برای مناظره با ایشان داشتند و درخواست هایی که برای فائق آمدن به قطع روابط ایران و امریکا اعلام می شد.
اینها یک جنبه ای از واقعیات بود؛ اما از طرف دیگر هیچ راهبرد جدی برای عملیاتی کردن این موضوع نداشتیم. حتی بعد از سخنان مقام معظم رهبری در نوروز 88 در مشهد مقدس که فرمودند «ما باید در عمل ببینیم که امریکا رفتارش را تغییر داده»، هیچ فعالیت جدی توسط وزارت خارجه برای عملیاتی کردن آن سخنان با فرمول های مشخصی مشاهده نشد. این یک نمونه ای از بی برنامگی ما در این زمینه است.
همین طور ما از یک طرف مذاکراتی را با کشورهای اروپایی داشتیم و حتی با گشاده دستی بحث تبادل سوخت 5/3 درصد با سوخت غنی سازی شده بیست درصدی را در مذاکرات وین مطرح کردیم و از طرف دیگر چندان رغبتی برای ادامه مذاکرات در زمینه ای دیگر در هفته های بعد از مذاکرات وین از خود نشان نمی دهیم. یا در ماجرای یمن، از طرفی خواستار حل و فصل مناقشات آنجا بر اساس راه های دیپلماتیک هستیم اما هیچ اقدام جدی برای میانجی گری در این موضوع از خودمان نشان نمیدهیم.
از یک طرف مخالفت خودمان با طالبان را بارها اعلام می کنیم ولی از طرف دیگر برای موضوع دختر بن لادن در سفارت عربستان واکنش با برنامه خاصی از خودمان نشان نمی دهیم. در سازمان ملل هنگام سخنرانی اوباما تا انتها می نشینیم، اما اوباما موقع سخنرانی ما جلسه را ترک می کند و این نشانگر این است که ما با برنامه عمل نمی کنیم.
از یک طرف ما کاندیدای عضویت دائمی شورای امنیت را می پذیریم اما در مقابل 168 رای ژاپن فقط 32 رای بدست می آوریم؛ این یعنی مشخص نیست که می خواهیم چه اقدام جدی در این زمینه به عمل بیاوریم. از یک طرف بهترین رابطه را با روسیه اعلام می کنیم ولی از طرف دیگر در برابر تحویل ندادن موشک های S-300 و عدم راه اندازی به موقع نیروگاه بوشهر و همچنین کمک های روسیه به امریکا و انگلیس در موضوع هسته ای هیچ اعتراضی نمی کنیم.
اینها همه نشانگر این است که استراتژی مدونی در زمینه های مختلف برای خودمان نداریم. بالاخره اولین اولویت تدوین یک استراتژی مشخص در عرصه های مختلف بینالمللی و جهانی است.
اولویت دوم
بازگرداندن موضوع چالش هستهای به مسیر عادی خودش از طریق قرارداد NPT، خارج از برنامههای شورای امنیت سازمان ملل است. ما باید مانع صدور هرگونه قطعنامه جدید علیه ایران بشویم و باید بتوانیم با برنامهریزی در یک تعامل مناسب و با حفظ منافع ملی بر اساس اصول عزت، حکمت و مصلحت، هم از حقوق هسته ای خودمان به خوبی دفاع کنیم و هم متحمل هزینه ای برای کشور نشویم و از صدور هرگونه قطعنامه و فشاری پرهیز کنیم.
اولویت سوم
در همین زمنیه اولویت سوم ما رفع تحریم های بین المللی علیه جمهوری اسلامی ایران است. باید به گونه ای تلاش کنیم تا چند قطعنامه قبلی که علیه ما صادر کردند خنثی شود و تحریم های بین المللی قبلی نیز برداشته شود و اساسا مانع ایجاد هرگونه تحریم جدیدی در این زمینه باشیم.
اولویت چهارم
نکته چهارم، بهبود روابط با کشورهای همسایه و به خصوص عربستان در حوزه خلیج فارس است. به هر حال باید پذیرفت که عربستان با پشتوانه امریکایی ها نمی گذارد که ما در خلیج فارس روابط خوبی با سایر کشورها برقرار کنیم. و در نتیجه هرگونه رابطه ای با کشورهای خلیج فارس در پرتو بهبود رابطه با عربستان است.
ما برای منطقه خلیج فارس باید تصمیمات امنیتی جدیدی را اتخاذ کنیم و لازمه این کار حسن تفاهم و بهبود هر چه بیشتر روابط با این کشورهاست. ما با بهبود روابط با عربستان می توانیم نه تنها موضوع حج عمره و حج واجب را در دستور کار خود داشته باشیم بلکه می توانیم در موضوع افغانستان و عراق در ارتباط با کشورهای خلیج فارس به گسترش روابط مطلوب با این کشورها بپردازم.
اولویت پنجم
پنجمین اولویت به نظر من اقدامی عملیاتی و کارشناسانه و منطبق با منافع ملی در میان سازمان های بینالمللی و به خصوص حقوق بشری است در جهت اینکه مانع صدور قطعنامه های جدید حقوق بشر علیه ایران باشیم و با کار دیپلماسی و سیاسی واقعیات کشور را به آنها تفهیم کنیم. و این گونه نباشد که در این زمینه نیز فشارهای جدیدی علیه ما ایحاد شود.
ممکن است که گفته شود که ذات انقلاب اسلامی با قدرت استکبار امریکا متضاد است. این امر، امری پذیرفته شده است و ما هم میپذیریم که امرکاییها در همه این صحنه ها ممکن است به نوعی فعالیت هایی را علیه ما داشته باشند و برخوردهایی مغایر با منافع ملی ما انجام دهند.
اولویت ششم
اگر ما بتوانیم به نحوی از طریق دیپلماسی مشکل 30 ساله ایران و امریکا را با توجه به اصول کلی حاکم بر دنیا حل کنیم، به نظر می رسد کاری شایسته انجام داده ایم. ولی اگر امکان این کار برای ما وجود ندارد- با فرض بر اینکه امریکا با ما دشمنی دارد- ما باید در این زمینه ها به تدوین راه حل های مطلوبتر و منطبق تر با منافع ملی خودمان بیاندیشیم و رابطه با روس ها را هم در پرتو همین موضوع ببینیم.
یعنی اگر واقعا در صحنه بینالمللی با ما همراهی دارند ما هم روابط خودمان با آنها را بهبود ببخشیم و در غیر ای نصورت باید در این زمینه ها تجدیدنظر شود.
البته امیدوارم که سال 89 سالی پر خیر و برکت برای منافع ملی جمهوری اسلامی ایران باشد. اما معتقدم تمام این موفقیت ها در پرتو همدلی، وحدت، همبستگی و اتحاد ملی آحاد مردم ایران صورت می گیرد.
نظر شما :