فراموشی مقوله «کارشناسى» در دولت نهم

۳۱ مرداد ۱۳۸۸ | ۱۷:۱۰ کد : ۵۳۲۶ گفتگو
نقاط قوت و ضعف دولت نهم در سیاست خارجی در نگاه حشمت‌الله فلاحت پیشه، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس.
فراموشی مقوله «کارشناسى» در دولت نهم

نقاط قوت و ضعف دولت نهم در سیاست خارجی در نگاه حشمت‌الله فلاحت پیشه، نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی:

اگر بخواهیم سیاست خارجی را در هر دولتی بررسی کنیم باید دو سطح راهبردی و تاکتیکی را از یکدیگر جدا کنیم، چراکه راهبرد در سیاست جمهوری اسلامی ایران زیر نظر شورای امنیت ملی شکل می گیرد و معمولا دولت‌ها بخشی از شورای امنیت ملی هستند و کل این شورا به حساب نمی‌آیند.

در سطح دیگر بخش تاکتیک و اجراست که این حوزه دولت است. در این مقطع دولت چگونگی اجرای سیاست خارجی را برعهده دارد که مشخصا حوزه دیپلماتیک و حوزه وزارت امور خارجه در آن جای می‌گیرد تا چگونه آن راهبردی را که در شورای امنیت ملی شکل گرفته اجرا شود. بنابراین من معتقدم که دولت مسوول کل سیاست خارجی نیست. راهبرد‌های کلی ما در سیاست خارجی طی 4 سال گذشته به این شکل بوده است که در قبال مهمترین بحث سیاست خارجی یعنی بحث برنامه هسته‌ای، ایران سیاست عدم اغماض نسبت به حقوق هسته‌ای را دنبال کرد که این سیاست هم اجرا شد. دولت به گونه‌ای عمل کرد که اغماضی در برنامه هسته‌ای صورت نگرفت. در مسائل منطقه‌ای مانند عراق و افغانستان، ایران خود را به عنوان یک بازیگر کلیدی حفظ کرد.

اگر بخواهیم در مورد ضعف‌ها صحبت کنیم، برخی موضع‌گیری‌ها در سیاست خارجی گاهی شکل می‌گرفت که اینها کارشناسی شده نبود. در حد ساختار و آن شرایط کلی سیاست خارجی از آنجا که این موضع‌گیری‌ها کارشناسی شده نبود تنش‌های زائد و پیش‌بینی نشده را برای سیاست خارجی را ایجاد کرد و به عنوان بهانه‌ای در دست مخالفان ما قرار گرفت. در دولت نهم جای موضع‌گیری و کار کارشناسی عوض شده بود، بدین معنا که ابتدا باید کار کارشناسی انجام می‌گرفت و بر اساس این کارهای کارشناسی موضع‌گیری در سیاست خارجی صورت می‌گرفت. اما در برخی موارد شاهد بودیم که ابتدا موضع‌گیری انجام می شد و بعد کار کارشناسی برای توجیه آن موضع انجام می‌شد که این روال در سیاست خارجی کشورهای دنیا و حتی در دیپلماسی کشور ایران مرسوم نیست.

بنابراین اگر دولت در این دوره بخواهد سیاست موفقی را درپیش بگیرد، باید مقداری فضای بیشتری را جایگاه شورای راهبردی سیاست خارجی بدهد. وزیر امور خارجه در 4 سال گذشته این شورا را تشکیل داده بود که در آنجا افراد مختلف از طیف‌های مختلف که در کل سیاست خارجی ایران دارای نقش و یا نظر بودند جمع می‌شدند در شورای راهبری سیاست خارجی و مسائلی را مطرح می‌کردند، اما این مسائل در تصمیم‌گیری‌ها و عملکرد سیاست خارجی خودش را نشان می‌داد، بنابراین این قسمت باید تقویت شود و موضع‌گیری‌های سیاست خارجی هم تابعی از کارهای کارشناسی در سیاست خارجی شود و مقامات مختلف دولت بتوانند به راحتی موضع‌گیری‌هایی را مطرح کنند که این موضع‌گیری‌ها به همراه کار کارشناسی باشد.

عملکرد منوچهر متکی

در کل عملکرد آقای متکی را خوب می‌بینم. معتقدم که تا جایی که به ایشان به عنوان مجری سیاست خارجی ربط داشت به طور کلی خوب عمل کرد. اما اینکه وزارت امور خارجه تا چه اندازه در دولت صاحب نقش بود بحث دیگری است که کمتر به ضعف وزیر امور خارجه باز‌ می‌گردد و بیشتر به نوع تفکری است که بر دولت حاکم شده است. من معتقدم که دولت در برخی از موارد بخشی از کارهای سیاست خارجی را سعی کرد که خارج از کانال سیاست خارجی پیش ببرد و اتفاقا یکی از نقاط ضعف سیاست خارجی کشور هم همین مسئله بود که دولت تلاش می‌کرد که سیاست خارجی را خارج از این کانال پیش ببرد و یا اینکه گروه‌های مشورتی و افرادی به عنوان مشاور در سیاست خارجی دولت عمل می‌کردند که باید نظراتشان به محک مشورتی وزارت امور خارجه می‌رسید که این کار انجام نشد. دولت باید اطمینان لازم را به وزارت امور خارجه داشته باشد و ظرفیت‌های کامل مربوط به سیاست خارجی را در وزارت امور خارجه شکل دهد.


نظر شما :