دیپلماسی رسانه‌ای

۰۸ مرداد ۱۳۸۸ | ۲۲:۰۵ کد : ۵۲۶۵ کتابخانه
نگاهی به «دیپلماسی رسانه‌ای» به عنوان یکی از شاخه‌های اصلی فعالیت‌های دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی.
دیپلماسی رسانه‌ای
 دیپلماسی رسانه‌ای
زیر نظر: دکتر رضا صالحی امیری 
به کوشش: دکتر محمد سلطانی فر و شهرود امیرانتخابی 
 167 صفحه
تیراژ: 1000 جلد
ناشر: مرکز تحقیقات استراتژیک 

پاسخ به سؤالات مطرح در حوزه دیپلماسی رسانه‌ای از جمله دغدغه‌های تهیه کتاب رسانه تحت عنوان «دیپلماسی رسانه‌ای» می‌باشدکه زیر نظر دکتر سید رضا صالحی امیری و به کوشش شهرود امیر انتخابی و دکتر محمد سلطانی فر
 به چاپ رسیده است. این کتاب شامل مجموعه مقالاتی در خصوص «دیپلماسی رسانه‌ای» است که با توجه به تحولات رسانه‌ای در دنیا در راستای اهداف کلان گروه پژوهش‌های فرهنگی و اجتماعی به تبعیت از سیاست‌های کلان کشور تهیه و تنظیم شده است.

مقاله اول اختصاص به مقاله «دیپلماسی رسانه ای
» نوشته خانم دکتر رها خرازی آذر دارد. نویسنده در این مقاله ضمن بررسی چالش دیپلماسی در عصر رسانه‌های نوین به تبیین بحث در قالب مباحثی چون دیپلماسی نوین، تبدیل اطلاعات سری به آشکار، رسانه‌ها؛ نهادهای خصوصی دیپلماتیک، دیپلماسی رسانه‌ای؛ عرصه دیپلماسی افکار عمومی، رسانه‌ها؛ حلقه اتصال دولت‌ها به افکار عمومی جهان، فضای جریان‌های سیاسی و غیره پرداخته است.

«تله دیپلماسی یا دیپلماسی عمومی و موضوع فعالیت‌های هسته‌ای ایران» مقاله دوم این کتاب است که توسط دکتر رحمن قهرمان‌پور به رشته تحریر درآمده است. در این مقاله نویسنده به تحلیل دو رویکرد اصلی و متعارض در خصوص تأثیرگذاری رسانه‌ها بر تصمیم‌گیری سیاست خارجی پرداخته است؛ رویکردی که ادعا می‌کند رسانه‌ها تحت تأثیر تصمیم‌گیری‌های سیاست خارجی قرار دارند و رویکردی که در نقطه مقابل رویکرد اول قرار دارد. نویسنده در این مقاله با رویکرد دوم، موضوع فعالیت‌های هسته‌ای ایران را مورد بررسی قرار داده است.

مقاله «دیپلماسی رسانه‌ای: تحلیل رابطه رسانه‌ها و سیاست در نظریه‌های مختلف» توسط دکتر محمد سلطانی‌فر ارائه شده است. وی در این مقاله به تحلیل رابطه میان رسانه‌ها و سیاست در دیپلماسی رسانه به عنوان هدف اصلی مقاله پرداخته است. نویسنده برای بیان و تحلیل رابطه فوق به تبیین و تحلیل دو نظریه عمده در دیپلماسی رسانه‌ای پرداخته و در پایان نیز نیاز به رابطه تعاملی رسانه‌ها و دولت و تعیین شرایطی برای تأثیرگذاری این دو را اجتناب‌ناپذیر دانسته است.

«تحلیل گفتمان دیپلماسی رسانه‌ای فیلم 300» نوشته خانم دکتر رها خرازی آذر مقاله بعدی این کتاب را به خود اختصاص داده است. به اعتقاد نویسنده، این فیلم در راستای زمینه‌سازی روانی در میان افکار عمومی جهانیان برای فشار به جمهوری اسلامی ایران تهیه شده است. مقاله با این دیدگاه که فیلم 300 نمودی از دیپلماسی عمومی و به ویژه دیپلماسی رسانه‌ای آمریکا است،‌ تلاش دارد تا الگویی به منظور مطالعه میان‌رشته‌ای محتوای فیلم با بهره‌گیری از روش «تحلیل گفتمان» را ارائه نماید. «شناسایی عوامل مؤثر در آسیب‌شناسی دیپلماسی رسانه‌ای کشور» عنوان مقاله دیگری است که دکتر حسن بشیر با بیان ده عامل مهم به تحلیل و واکاوی آن پرداخته است. به اعتقاد نویسنده عوامل مزبور از نگاه به خودِ رسانه آغاز و به نحوه اشاعه پیام با توجه به زبان و گفتمان اجتماعی و فرهنگی حاکم از نظر ملی و بین‌المللی منتهی می‌گردد.

دیپلماسی رسانه‌ای کشور از این منظر باید به گونه‌ای جدی به آسیب‌شناسی زمینه‌های ممکن و مؤثر در جهت تعامل پیام با محیط ملی و بین‌المللی پرداخته و نسبت به ارائه راه‌حل‌های ممکن گام بردارد. بنابراین آنچه که این دیپلماسی را با واقعیت‌های جهانی همراه می‌کند نگاه فرهنگی بیش از سیاسی به تولید و توزیع پیام در سطوح مختلف می‌باشد. خانم رها خرازی آذر در مقاله دیگری تحت عنوان «رویکرد پسامدرنیسم به دیپلماسی رسانه‌ای» از منظری پسامدرنیستی به تأثیرات رسانه‌های نوین بر دیپلماسی و سیاست خارجی پرداخته است. دغدغه نویسنده در این مقاله یافتن جواب این سؤال است که اساساً پسامدرنیسم چه رویکردی به دیپلماسی رسانه‌ای دارد.

دکتر وحید غروی در مقاله‌ای تحت عنوان «دیپلماسی رسانه‌ای در عصر جهان وطنی»، به تحلیل جایگاه رسانه‌ها در عصر حاضر پرداخته است. به اعتقاد نویسنده، دیپلماسی اکنون از حالت سنتی و وستفالیایی خود خارج و شکل جهان وطنی به خود گرفته است؛ به طوری که کلیه ملل دنیا به واسطه این امر به یکدیگر پیوند خورده‌اند و این امر خود تصمیمات دولت‌ها و دیپلماسی کشورها را مورد چالش و تأثیر قرار داده است. نویسنده معتقد است فناوری ا طلاعات کمک می‌کند تا دولت‌مردان و دیپلمات‌ها در تصمیم‌گیری‌ها، رفتارهای خود را در نظر بگیرند و آن را اصلاح کنند. مقاله بعدی اختصاص به مقاله «دیپلماسی رسانه‌ای: تصویر یا واقعیت» به قلم دکتر محمدرضا تاجیک دارد. بررسی و تحلیل دیپلماسی رسانه‌ای کشور با توجه به نوع سیاست و نظام سیاسی هدف اصلی نویسنده را تشکیل می‌دهد. نویسنده بر این باور است که کشورها برای حفظ منافع ملی‌اشان باید به تقویت دیپلماسی رسانه‌ای بپردازند و خود را با شرایط و تحولات موجود وفق دهند تا تحت شرایط موجود و در فضای به وجود آمده، عنصری تأثیرگذار باشند. همچنین در مقاله‌ای تحت عنوان «معضلات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری دیپلماسی رسانه‌ای» به قلم دکتر محمدعلی میناوند ابعاد سخت‌افزاری و نرم‌افزاری دیپلماسی رسانه‌ای مورد بررسی و نقد قرار گرفته است. نویسنده در این مقاله تمایز دیپلماسی رسانه‌ای از سایر اطلاعات و مفاهیم چون دیپلماسی دیجیتال، مجازی و دیپلماسی عمومی را ضروری دانسته و با نگاه آسیب‌شناسانه به تحلیل معضلات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری دیپلماسی رسانه‌ای کشور پرداخته است. به اعتقاد وی اولاً وسایل انتقال پیام از نظر سخت‌افزاری مهیا نیست و ثانیاً در بحث نرم‌افزاری از زبان‌های بین‌المللی در جهت پیشبرد امور در راستای دیپلماسی رسانه‌ای تاکنون استفاده بهینه نشده است.

«دیپلماسی رسانه‌ای به مثابه ابزار سیاست خارجی» عنوان مقاله پایانی این کتاب می‌باشد که توسط دکتر مهرداد نوابخش به رشته تحریر درآمده است. مفروض نویسنده در این مقاله بر این پایه استوار است که در دیپلماسی رسانه‌ای از رسانه‌ها در جهت ارتقای سیاست خارجی کشورها استفاده می‌شود. از این منظر دیپلماسی رسانه‌ای به معنای به کارگیری رسانه‌ها برای تکمیل و ارتقای سیاست خارجی کشورها تلقی می‌شود. نویسنده در این مقاله ضمن تبیین دیپلماسی رسانه‌ای و آسیب‌های احتمالی آن به ارائه راهکارهای عملیاتی در دیپلماسی رسانه‌ای پرداخته است. در اینجا بر خود لازم می‌دانیم از همکاری و مشارکت کلیه اساتید و پژوهشگران محترم در راستای آماده‌سازی مقالات این مجموعه تشکر نماییم. بی‌شک مقالات و مطالب ارائه شده در این حوزه نه تنها مبنا و باب جدیدی برای ارائه تفسیرها و تحلیل‌های راهبردی خواهد بود بلکه زمینه تحقیقات بیشتر در سال‌های آتی را نیز فراهم خواهد ساخت. 


( ۲ )

نظر شما :