ماليات آمريکايى و طبل ناتوان جنگ
ايران 24 ژوييه در بغداد در دومين نشست با نمايندگان آمريکايى براى مذاکره دربارهى عراق شرکت مى کند. چه انتظارى از اين مذاکرات داريد؟
اين نشست به کمک به مردم عراق و دولت عراق براى ادارهى اين کشور مربوط مى شود. نيت قطعى ما حمايت از دولت المالکى است. ما فکر مى کنيم که دولت عراق بايد اختيار لازم را براى به دست گرفتن مسايل امنيتى داشته باشد. اين وجه بايد مطرح شود.
آيا سربازان آمريکايى بايد عقب نشينى کنند؟
ديدگاه کشورهاى منطقه روشن است؛ به علاوه بحثى شديد در بطن جامعهى آمريکايى مطرح است. اين مى تواند به تصميمى منطقى منجر شود. امنيت عراق بر امنيت همهى منطقه از جمله ايران تاثير خواهد گذاشت؛ بر عکس ناامنى داخلى عراق به منزله ناامنى ايران است.
آمريکا ايران را به بىثباتى در عراق از طريق کمک به شورشيان عراقى متهم مى کند.
آمريکايىها همواره وقتى مساله به عراق مربوط مى شود دنبال سپر بلايى هستند تا تقصير شکست سياستشان در اين بخش را به گردنش بيندازند. ايران همواره بخشى از يک راه حل بوده است و نه بخشى از يک مشکل، ما در اين چهار سال اخير از برقرارى دولت عراق، بازسازى و روح بخشيدن سياسى به اين کشور حمايت کرده ايم.
کشور شما چند ايرانى - آمريکايى را به اتهام توطئه عليه کشور دستگير کرده است. شما فکر مى کنيد که آمريکا به دنبال براندازى حکومت ايران است؟ آيا موضوع اين اتباع ايرانى - آمريکايى به دستگيرى ايرانىها در اربيل عراق به وسيلهى سربازان آمريکايى مرتبط است؟
اگر اين طور بود، ما اين اشخاص را که شما از آنها حرف مىزنيد، آزاد مى کرديم. اين دو مورد کاملا متمايز است. در 28 سال گذشته، آمريکايىها ابزارهاى مختلفى را عليه ايران به کار گرفتهاند. آنها به ويژه دنبال ايجاد دردسرهاى قومى در بطن اقليتهاى مختلف ايران بودهاند.
آنها هم چنين ايران را به يک سرى جنايات مانند انفجارهاى عربستان سعودى، انفجار ساختمان اف.بي.آى آمريکا، انفجار جامعه يهوديان آرژانتين (در سال 1994) و يا مسالهى لاکربى (در سال 1988) و يا باز هم مسالهى 11 سپتامبر متهم کردند؛ چرا؟ تنها جرم ما اين بوده است که خواستهايم روى پاى خودمان بايستيم و مستقل باشيم.
فرانسه ژان کلود کوسران، فرستاده اش را به ايران فرستاد تا دربارهى لبنان صحبت کند. جايگاه حزب الله در ساختار سياسى لبنان درآينده چه بايد باشد؟
فرانسه، به علت روابط تاريخىاش با لبنان مى خواهد نقشى را در امور اين کشور ايفا کند. ما بنابراين تبادلاتى داشتيم. سال قبل در طول جنگ من مدتى طولانى در بيروت با دوست بلازى (وزير امور خارجه سابق فرانسه) در محل سفارت ايران صحبت کردم.
اخيرا فرانسه اقداماتى عملى انجام داده و ما به فرانسوىها کمک کرديم. هر راه حل پايدارى در لبنان بايد دو نيروى سياسى اکثريتى که در کشور وجود دارد را در نظر داشته باشد. حزب الله يک نيروى سياسى با نفوذ در لبنان است که مورد تحسين مردم است. رويکرد حزب الله منطقى و عاقلانه است و اين يک واقعيت مسلم است.
آمريکا ايران را به کمک به شورشيان طالبان در افغانستان متهم مىکند. چرا کشور شما تعداد زيادى از پناهندگان افغان را به کشورشان باز گردانده؟ اين باعث مشکلات گستردهاى براى دولت حامد کرزاى شده است؟
ابتدا يادآورى مىکنم که گروههاى تروريستى به دنبال يک سناريوى غربى در افغانستان ظاهر شدند. شايد اين رويکرد تا جايى که به مبارزه با اتحاد جماهير شوروى مربوط مى شود مفهوم داشت اما اين در واقع يک شکل افراط گرايى را در اين بخش دنيا به وجود آورد. اين گروهها امروز منبع بىثباتى و ناامنى در افغانستان هستند. کشورهاى همسايه از اين امر نگران هستند.
در مورد افغانستان هم مانند عراق امنيت آن را خواستاريم و فکر مى کنيم جايگزينى براى کرزاى در افغانستان نيست. تنها جايگزين آن جنگ داخلى خواهد بود. ما هم چنين به درخواست دولت کرزاى بازگرداندن شهروندان افغان که غير قانونى به ايران وارد شده و يا اقامت کرده اند را محدود کرديم.
دربارهى پروندهى هستهيى آيا شما خطر حملات نظامى عليه تاسيسات هستهيى ايران در صورتى که هيچ راه حل ديپلماتيکى حاصل نشود را کم اهميت جلوه نمى دهيد؟
ما فکر مى کنيم که تلاشهاى ما در احياى همکاى با آژانس بين المللى انرژى اتمى ارادهى سياسى (در غرب) را براى يافتن راه حل اين پرونده از طريق مذاکره تقويت کرده است.
درست است که سياست خارجى آمريکا متشکل از تاکتيکهاى بىرحمانه و يکجانبه است. اما ما فکر مى کنيم که اين سالهاى اخير عناصرى جديد در خاورميانه ظاهر شده است. هر ناظر يا دولتمرد منطقى در آمريکا بايد اين وقايع را با توجه زياد دنبال کند.
بيش از 170 هزار سرباز خارجى در عراق است و نمى توانند نه امنيت اين کشور و نه امنيت خودشان را تامين کنند.
ما اخيرا سالگرد جنگ 33 روزه در لبنان را گرامى داشتيم. من فکر مىکنم آمريکايىها بايد از خودشان بپرسند که چرا طرحهاى مختلف شان براى منطقه شکست خورده است. کنفرانس مادريد، اسلو، "نقشه راه"، خاورميانه ى بزرگ ... همه اين ها شکست خورده است.
واقع گرا باشيم. آمريکا در موقعيتى نيست که جنگ جديدى را به ماليات دهندگان آمريکايى تحميل کند. در واقع اين امر مطمئنا مانع از کوبيدن بر طبل جنگ نخواهد شد.
بنزين در ايران سهميه بندى شده است. آيا خود را براى سختتر شدن تحريمهاى بينالمللى آماده مى کنيد؟
يک قطعنامهى جديد سازمان ملل با اين معنا نشانگر سناريوى رويارويى و پايان جستجوى راه حل پرونده هستهيى است. بديهى است که اين امرمعيارهايى را به دنبال خواهد داشت. در مورد تحريم ها بايد درک کرد که تحريمها هرگز بر تصميم کشورها تاثيرى نداشتهاند.
نظر شما :