تبت نماد غلبه خشونت بر معنویت در سپهر سیاست
کلزانگ گوالتسن، نماينده دالايى لاما رهبر معنوى تبت در اروپا به شبکه آلمانى دويچه وله گفته است: وضعيت تبت هنوز تاسف آور است و می توان گفت در حالت هشدار و تهديد قرار دارد.
به گفته او، اين منطقه زیر سایه تحکم ارتش و پليس است. تبت مثل گذشته از بقيه دنيا جداست و واقعا نمىداند که در دنياى خارج چه مىگذرد. تبتىها احساس مىکنند که تمام منطقه تبت زندانى بزرگ است. اکثر تبتىها حق استفاده از تلفن همراه و کامپيوتر را ندارند و آنهايى هم که دوست يا خويشاوندی در خارج از کشور دارند جرات برقرارى ارتباط با آنها را ندارند. در تبت نيز تبليغاتى وجود دارد که هدف آن ايجاد جدايى و فاصله بين مردم تبت است.
باید پذیرفت که نرم خویی، معنویت گرایی و اخلاق مداری ابزاری کارآمد در تقابل با سیاست - که با منفعت گرایی و برتری طلبی و خشونت توام است - نیست. تساهل و اخلاق محوری بارها توسط خشونت طلبان به شدیدترین شکل ممکن سرکوب شده و از صفحه روزگار محو شده است؛ هر چند شعار دهیم که آنکه بر ذهن ها ماند و یادگاری از خود بجا گذاشت، اهل مدارا بود و آنکه به حضیض افکنده شد، خشونت طلب و ستیزه گر.
چه سود وقتی قرار باشد که نباشی یا عمری کوتاه داشته باشی و در این مدت به آنچه می اندیشی دست نیابی و آرمان هایت تحقق نیافته بمانند و تنها یاد و خاطره ای خوش برجا بماند.
سیاست عرصه رویاپردازی و معنویت گرایی نیست. معنویت و اخلاق، سازنده سیاستمدارانی بهتر و نیکوتر و ارزشمندتر است ولی اگر قرار باشد به بهای معنویت و سازش و جلوگیری از خونریزی و خشونت، از هویت و استقلال سیاسی و رهایی از استبداد چشم پوشی کرد، دیگر معنویت و خواست آزادی به چه کار می آید؟
دالایی لاما رهبری با سیمای معنوی و اخلاقی است. چنین رهبری راهکارهای خشونت طلبانه و سرکوب گرایانه را نه تاب می آورد و نه توصیه می کند. گفتگو، اندرز و خطابه ابزار رهبری چون دالایی لاما است. اما در مقابل او دولت چین قرار دارد که برای حفظ یکپارچگی و جلوگیری از ظهور صداهای مخالف و سازهای مخالف از هر حربه ای استفاده می کند.
چین نشان داده است که حتی توصیه های بین المللی و هشدارهای ابرقدرت ها را نیز در برابر چارچوب حاکمیتی اش به هیچ می گیرد و نیک می داند که واجد ابزارهایی کافی برای خنثی سازی سرکوب گری های داخلی است. چین قدرت اول در آسیا و یکی از قطب های اقتصادی بزرگ جهان است که انتقادهای داخلی و خارجی علیه نفی آزادی و بی عدالتی در این کشور فرجامی برای مخالفان و منتقدان نداشته است.
قدرت در نظام بین الملل زاییده معنویت نیست بلکه از اقتصاد و امکانات نظامی ریشه می گیرد. تیغ دالایی لاما و تبتی ها در برابر دارایی های حکومت برندگی ندارد. انحصار قدرت در چین و نقش این کشور در معادلات بین المللی و بازار جهانی تا اندازه ای تعیین کننده است که صدای مجامع حقوق بشری به گوش بزرگان و مدعیان آزادی و دموکراسی در دنیا نمی رسد.
استقلال تبت به هیچ رو شباهت با گرجستان و آلبانی و کوزوو و... ندارد. چین نیز سرنوشتی مجزا از شوروی بزرگ دارد. این کشور از آغاز قدم گذاشتن در راه کمونیسم راه خویش را از شوروی جدا می دید و در دهه های گذشته نیز سیاست هایی را به کار بست که دست غرب را برای مدتی طولانی کوتاه نگاه دارد.
خشونت و اقتدار حکومت چین و عدم انعطاف آن در جریان مذاکرات با تبتی ها نشان دهنده نفوذ ناپذیری سیاست های داخلی این کشور است تا جایی که دالايى لاما را مجبور به پذیرش شکست در تلاش هاى خود مختارى تبت کرده است. او حتی دیگر از رویکرد میانه روانه نیز نومید شده است چرا که چین در آن عرصه ای که باید به حضیض بیفتد تا صدای تبت به گوش برسد، یکه تازی می کند و مقتدر و قوی نشان می دهد.
دالايى لاما در یکی از آخرین اظهاراتش به تبتىهاى در تبعيد هشدار داد که اگر آنها در طرحهاى خود محتاط و آينده نگر نباشند، ممکن است در دو دهه آينده شکست بخورند. درواقع آنچه او در شهر دهارمسلا هند بر زبان آورد، نگرانی از محو شدن تدریجی توسط اقتدارگرایان بود. تاکید او بر رويکرد ميانه روانه و جلوگیری از منش افراطی به معنی ترس از حذف شدن از سپهر سیاست است.
رهبر معنوى تبت در آخرین سخنان خود با بيان اينکه تلاش براى خودمختارى با شکست مواجه شده است، از مردم تبت خواست که پذيراى بررسى تمام گزينهها در مذاکرات با پکن باشند. او گفت که اعتمادش به دولت چين کمتر و کمتر شده است؛ چرا که سرکوبگرى در تبت افزايش یافته و نمىتوان تظاهر کرد که همه چيز رو به راه است.
دالایی لاما اعلام کرد که ديگر نقش فعالی نخواهد داشت و قصد دارد در تصمیم گیری های بعدی نمایندگان تبت، در حد یک مشاور عمل کند. با کنارهگیری دالایی لاما امکان تشدید مناقشه تبت وجود دارد. این برنده جایزه صلح نوبل همواره عاملی برای مهار سازمانهای افراطی تبتی بوده است. بعد از کناره گیری او از نقش میانجی گرایانه، تبتی ها مستعد ورود به درگیریهای خشونتآمیز با دولت چین هستند. و این همان خطری است که دالایی لاما از آن می هراسید و آن را به مثابه نقطه آغاز محو تدریجی و حذف شدن از نقشه سیاسی چین می دید.
روشن است که چین وقعی به خواسته های استقلال طلبانه نمی نهد و در بیرون نیز زبان دنیا را در کام فرو کرده و هرگز به جدایی تکه ای از چین تن نمی دهد.
می توان گفت باور دالایی لامایی که می گوید "صلح درونی، صلح و آرامش بیرونى را در پى می آورد" متعلق به وادی سیاست نیست. او پیوسته در کوشش بوده که راهکار صلح آمیزى براى مسئله تبت بیابد. اما ثمره تلاش های او جز همان جایزه صلح نوبل و ماندگاری معنوی نخواهد بود. این جایزه در کنار آموزه های اخلاقی و معنوی رهبر تبتی ها در برابر خشونت و اقتدارگرایی محکوم به شکست است. در درازنای زمان امکان گشایش و تاثیرپذیری از رهنمودهایی این چنین وجود دارد ولی آینده، آینده است و امروز جزو آن نیست.
نظر شما :