ناباکو و فرصت‌هايى که از دست مى‌روند

۱۹ بهمن ۱۳۸۷ | ۱۶:۰۲ کد : ۳۸۱۸ گفتگو
گفت‌و‌گو با دکترالهه کولایی، استاد دانشگاه و تحلیل‌گر مسائل آسیای مرکزی و قفقاز
ناباکو و فرصت‌هايى که از دست مى‌روند

خط لوله انتقال گاز طبیعی ناباکو پس از بحران بین مسکو و کیف به یک مسئله امنیتی برای اروپا تبدیل شده است. کشورهای حوزه دریای خزر نگران خشم روسیه هستند، اما از طرفی می خواهند با حمایت اروپا در این منطقه در مقابل روسیه ایستادگی کنند. اما نقش ایران در این پروژه چیست؟
 
گفت و گوی دیپلماسی ایرانی با  دکترالهه کولایی، استاد دانشگاه و تحلیل گر مسائل آسیای مرکزی و قفقاز.

آیا احداث خط لوله ناباکو با توجه موضع روسیه در مقابل این پروژه امکان پذیر است؟
این خط لوله در واقع با هدف کاهش وابستگی کشورهای اروپایی به روسیه در حوزه انرژی طرح شده است. بنابراین طبیعی است که روسیه به هیچ وجه مایل به از دست دادن جایگاه انحصاری خودش در تامین انرژی اروپا نیست. می دانیم که بیش از 30 درصد و در برخی از موارد حتی بیش از 90 درصد گاز یا نفت این کشورها – برخی کشورها کمتر و برخی بیشتر- از طریق روسیه تامین می شود. بسیار روشن است که روس ها اساسا با این پروژه موافقت نکنند. اما این نکته را نیز باید یادآوری کرد که روس ها نسبت به پروژه باکو، تفلیس، جیحان نیز دیدگاه مثبتی نداشتند اما امریکایی ها توانستند با تزریق منابع مالی کلان و حمایت های سیاسی اقتصادی همه جانبه از کشورهایی که در مسیر این خط لوله بودند (آذربایجان، گرجستان و ترکیه) این پروژه با با وجود آنکه منطق اقتصادی نداشت، اجرایی کنند. بنابراین در حوزه قفقاز و در مورد خط لوله ناباکو، مسئله اساسی مسئله قدرت و رقابت های استراتژیک کشورها در این حوزه است. کشورهای اروپایی اگر بتوانند با کشورهای منطقه قفقاز، به ویژه ایران همکاری کنند، می توانند این پروژه را به اجرا درآورند.

 این طرح علارغم همه فرصت های از دست رفته، فرصت دیگری است برای کشور ما تا بتواند از موقعیت جغرافیایی خودش و امتیاز دارا بودن منابع مدنی به درستی استفاده بکند و وارد این پروژه بشود و در واقع اقتصادی شدن این پروژه را افزایش دهد و امکان و احتمال اجرایی شدن آن را بالا ببرد.

با ورود ایران به این پروژه امکان اجرایی شدن این پروژه جایگاه خودش را پیدا خواهد کرد. البته در اینجا باید به این نکته توجه بکنیم که ورود ایران، مفهومش تقابل با روسیه و وارد حوزه های رقابتی شدن با این کشور است. اینکه ایران در فضای کنونی تمایلی برای حضور در چنین بازی ای را داشته باشد، محل تردید است. اما اگر ما نتوانیم از این امکان استفاده کنیم، یک فرصت مناسب و قابل بهره برداری را از دست داده ایم.

از طرفی روس ها به هیچ وجه مایل به از دست دادن جایگاه انحصاری خودشان در حوزه انرژی، نه در حوزه قفقاز، نه در آسیای مرکزی و یا حوزه خزر به طور کلی، نیستند. روس ها مانند هر کشور دیگری سعی می کنند، نقاط مثبت را برای خودشان حفظ کنند.

آیا احداث خط لوله ناباکو معادلات سیاسی منطقه را تغییر خواهد داد؟
می دانیم که در فضای بعد از نظام دوقطبی خط لوله ها، بیش از آنکه نقش اقتصادی داشته باشند، در توزیع منافع استراتژیک و حتی امنیتی برای کشورها نقش ایفا می کنند. بنابراین در رابطه با کشور ما علارغم آنکه فرصت های بسیاری را در حوزه سیاست خارجی از دست دادیم، طبیعتا احداث این خط لوله و مشارکت در چنین پروژه ای می تواند یک فرصت بسیار خوبی باشد تا از آن استفاده کنیم.

طبیعی است که احداث این خط لوله یک چالش جدی و اساسی برای موقعیت انحصاری روسیه خواهد بود. در جنگی که تابستان امسال بین روسیه و گرجستان اتفاق افتاد، باید به یک عامل بسیار مهمی توجه می شد که آن جایگاه گرجستان در انتقال انرژی انرژی از آذربایجان و کشورهای حوزه دریای مازندران بود. بنابراین بدون تردید ساختن این خط لوله و ایجاد مسیرهای جایگزین به جای مسیرهای موجود، بر موازنه سیاسی در منطقه تاثیر گذار خواهد بود.

ایران باید با یک ارزیابی از منافع خودش در این پروژه که کشورها و قدرت های بزرگ هریک منافع خود را جستجو می کنند، وارد این بازی شود  و سهم مناسبی را برای خود به دست آورد.

چرا ایران تا به امروز جایگاهی در این پروژه نداشته است؟ حتی در نشست بوداپست که اخیرا برگزار شد نیز شرکت نکرده است.
با توجه به شرایط بین المللی که برای کشورما وجود دارد و هر طرح و پروژه ای در ارتباط با ایران تابع محیط بین المللی و شرایط بین المللی و روابط ما با قدرت های جهانی، به ویژه امریکا و اتحادیه اروپا و متحدین این کشورها و حتی روسیه است. بخصوص با توجه به قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد، و چشم اندازهای تحریم در قبال ایران، بسیار روشن است که این نوع عوامل بر آینده هر نوع همکاری و مشارکت ایران در این نوع تعامل ها و ارتباط ها در سطح منطقه تاثیرات فوری و مستقیمی دارد.
 
ولی با تمام نکاتی که اشاره شد و علارغم تمامی این محدودیت ها، ویژگی موقعیت ما و منابع ما و ظرفیت های کشور به قدری برجسته و بارز است که تمام کشورهایی که به نوعی از این همکاری ها منتفع می شوندبه اشکال گوناگون تمایل خودشان را نسبت به شکل گرفتن چنین همکاری هایی اعلام کرده اند ولی متاسفانه به دلیل برخی مواضع و جهت گیری ها در سیاست خارجی ما، طبیعی است که برای همه بازیگران منطقه ای و بین المللی احتیاط زیادی نسبت به درگیر شدن و ورود به این نوع همکاری ها به وجود می آید که  در واقع در طبع هر نوع همکاری اقتصادی و سیاسی قرار گرفته است که چشم انداز و آینده این نوع تعاملی چه منافعی را می تواند در بر داشته باشد و یا چه تهدیدهایی را به دنبال دارد؟
 
طبیعی است که اگر ما رویکردی همکاری جویانه، مبتی بر تعامل و ارتباط سازنده در تامین منافع متقابل را به صورت دوجانبه و چند جانبه در سیاست خارجی خودمان آشکار کرده و دنبال کنیم،کشورهایی که درگیر در این طرح هستند از حضور ایران استقبال خواهند کرد چراکه وزن ژئوپلیتیکی ما و توانایی های گوناگونی که کشور ما از آن برخوردار است ما را حتی برای قدرتمندانی مانند امریکا به یک بازیگر غیر قابل چشم پوشی و غیر قابل کتمان تبدیل کرده است. لذا در چنین پروژه ای هم حضور ایران می تواند بسیار سازنده باشد چراکه اساسا جایگاه ما در حوزه انرژی جایگاه بسیار ممتاز و ویژه ای است.

بنابراین شما امیدوارید که در آینده ایران در این پروژه جایگاهی خواهد داشت؟
همانطور که اشاره کردم این در واقع یک ضرورت برآمده از واقعیت های ژئوپلیتیکی کشور ما است. ولی اینکه آیا تصمیم گیرندگان و سیاست گذاران نسبت به این واقعیت ها چه میزان اعتنا خواهند کرد و یا چقدر سعی می کنند دیدگاه های خاص خودشان را بر حوزه سیاست خارجی ما تحمیل کنند، طبیعتا مسئله ای است که باید در چارچوب نگاه حاکم بر سیاست خارجی ما و اجرای سیاست خارجی ما مورد بررسی قرار بگیرد.


نظر شما :