تحول در بازيگران شيعه و اسلامگرا در عراق

۲۸ خرداد ۱۳۸۷ | ۰۴:۵۷ کد : ۲۰۸۹ اخبار اصلی
مقاله ای از سورن اشميت، محقق بخش خاورميانة مؤسسة مطالعات بين الملل دانمارک
تحول در بازيگران شيعه و اسلامگرا در عراق
درحالى که بنظر مى رسد رويدادهاى کنونى در عراق موجب عميق تر شدن درگيرى هاى فرقه اى و استحکام سياست هاى هويتى شوند، بررسى احزاب شيعى و اسلامگرا نشان مى دهد که دشمنى فرقه اى مى تواند در گذر زمان به همکارى و سياست هاى عمل گرايانة ميان فرقه اى منجر گردد که به جاى هويت، بر منافع و مسائل تأکيد داشته باشد.
 
بررسى حاضر نشان مى دهد که اختلافات چشمگيرى ميان حزب هاى شيعى و اسلامگرا وجود دارد. مقتدى صدر عمدتا بسيج کنندة طبقة فقير شهرنشين در بغداد و استان هاى جنوبى است، و انتقاد زيادى نسبت به فدراليسم دارد، بر ملى گرايى عراقى و خروج زودهنگام نيروهاى ائتلاف تأکيد مى ورزد.
 
مجلس اعلاى اسلامى در عراق از طبقة متوسط در مرکز عراق برمى خيزد، و خواهان تأسيس يک منطقة نه استانى در جنوب کشور، و همکارى با ايران و ايالات متحده است. با آن که اين شورا نيز خواهان ترک نيروهاى ائتلاف از عراق است، ولى به روشنى داراى ديدگاهى عمل گراتر راجع به اين مسئله است.
 
حزب الدعوه با صدر راجع به مسئلة فدراليسم همسو است، اما نسبت به مسئلة ايران و خروج نيروهاى ائتلاف، داراى موضعى همانند مجلس اعلا دارد.حمايت اين حزب بيشتر بر اساس ايدئولوژى است تا منافع ملي.
 
 حزب فضيلت به نظر مى رسد طرفدار يک منطقة سه استانى در جنوب عراق باشد تا يک منطقة 9 استاني. آيت الله سيستانى سعى در مصالحة منافع کلى جمعيت شيعى با هدف حفظ ملت - دولت عراقى و سرکوبى خشونت هاى فرقه اى، دارد.
 
به وضوح بنظر مى رسد که منافع دراز مدت جوامع رأى دهندة بازيگران سياسى در عراق از طريق همکارى بهتر تأمين شود تا از طريق درگيري.
 
نفت بهترين مثالى است که تمامى جوامع مى توانند با همکارى خود در دراز مدت منفعت بيشترى کسب کنند، تا اينکه کشور را منطقه بندى کنند. حتى اگر کردها کرکوک را به داخل منطقة خود ادغام کنند، چون منابع نفتى در ميدان هاى شمالى در حال کاهش است، و اکراد با تقسيم سهم بندى عادلانة تمامى درآمدهاى نفتى عراق، منفعت بيشترى کسب خواهند کرد.
 
درمورد آب، تمامى احزاب با همکارى منفعت بيشترى به دست خواهند آورد تا از طريق درگيري. آبيارى دشت هاى مرکزى عراق وابسته به مديريت متمرکز سدها است.
 
درگيرى مسلحانه ميان مرکز و غرب عراق تحت تسلط سنى ها (جايى که سد ها واقع شده است)، و جنوب تحت تسلط شيعى، جايى که به آب براى آبيارى نياز است، آشکارا داراى پى آمدهاى کلى براى صنعت کشاورزى عراق خواهد بود.
 
مسائل ديگرى اقتصادى نيز وجود دارد که همکارى در آنها سودمندتر خواهد بود تا درگيرى مسلحانه؛ مانند تأسيس شبکه هاى ارتباطى ملى و بين المللى، تأمين بازارهاى ملى، و حفظ شبکة ملى برق عراق.
 
به نظر مى رسد همانگونه که درگيرى کنونى گسترش مى يابد، مسائلى مانند تقسيم درآمدهاى نفتى و فدراليسم نيز، منجر به اتحادهاى جديد شده، و احتمالا به تدريج در تمرکز حزب ها بر روى منافع و مسائل بجاى هويت هاى تاريخى، کمک خواهند کرد.
.
احزاب شيعى و اسلامگرا نقش مهمى را در اين روند ايفا خواهند کرد، زيرا آنها نمايانگر بخش عظيمى از جمعيت عراق اند. بايد انتظار داشت که شيعى گرى و اسلامگرايى نیز در عراق، همانند چالش هاى بازسازى کشور عراق، و توسعه هاى اقتصادى-اجتماعى، متحول شود.
 
در دراز مدت به نظر مى رسد که برای تطبیق با چالش ها ايجاد ائتلاف هاى سياسى ميان فرقه اى، تضعيف مواضع سخت ايدئولوژيکى، و تحول سياست هاى هويت محورى به سياست هاى منافع و مسئله محور، اجتناب ناپذير باشد.

نظر شما :