نهاد، فرد و متن سیاسی

پاپ فرانسیس و روابط بین‌المللی

۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ | ۱۰:۰۰ کد : ۲۰۳۲۵۷۶ اخبار اصلی اروپا
سید محمدکاظم سجادپور در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: کنشگر سیاسی پاپ فرانسیس، با چالش‌های جدی نیز روبرو بود. یکی از پیچیده‌ترین چالش‌ها، ماهیت و روابط مسیحیت و مناسبات بین‌المللی معاصر است. افزایش روندها و گرایش‌های ناسیونالیستی و پوپولیستی، مخصوصاً در اروپا و آمریکا در این راستا قابل طرح است.
پاپ فرانسیس و روابط بین‌المللی

دیپلماسی ایرانی: مرگ پاپ فرانسیس یکی از مهم‌ترین تحولات بین‌المللی معاصر بود  وجلب توجه فراوانی نسبت به زندگی و نقش او در سرتاسر جهان شده است. تفاوت‌ها و تشابه‌های او با سایر رهبران کاتولیک دنیا مخصوصاً در دهه‌های اخیر موضوع  محور سیاسی از تحلیل است. این تحلیل‌ها زوایای گوناگونی را در بر گرفته و چگالی مذهبی و دینی برخی از آنها بیشتر از دیگر تحلیل‌هاست.

در برخی از تحلیل‌ها به زندگی متفاوت و دیدگاه‌ها و موضع‌گیری های پاپ فرانسیس، در کانون تمرکز قرار گرفته است. یکی از ابعاد جالب توجه «بعد بین‌المللی» پندار، گفتار و کردار پاپ فرانسیس می‌باشد. از این زاویه، پرسشی جدی قابل طرح است و آن اینکه نسبت پاپ فرانسیس و روابط بین‌المللی چگونه قابل تجزیه و تحلیل است؟ در پاسخ به این سوال باید سه موضوع مهم و به هم پیوسته مورد مداقه قرار گیرد:«پاپ فرانسیس و نهاد واتیکان به عنوان یک واحد قابل توجه در مناسبات بین‌المللی»، «پاپ فرانسیس به عنوان یک فرد کنشگر در روابط بین‌المللی» و... موضوع دین در متن سیاسی جاری جهانی».پاپ فرانسیس در رأس نهادی به نام واتیکان قرار داشت. واتیکان را در یک فرد نمی‌توان خلاصه کرد. 

واتیکان، نهاد جا افتاده و ریشه‌دار در تاریخ جهان، مخصوصاً تاریخ اروپائی است. کنش و واکنش‌های معین دین و دولت، با قرائت‌ها و روایت‌های مسیحی، در قاره اروپا، که بسیار پرنشیب و فراز، پرچالش و بعضاً خونین بود، در واتیکان تجلی پیدا کرده است. واتیکان در عین داشتن ذات و ساختار مذهبی و مسیحی به عنوان یک دولت شناخته می‌شود.

از مناسبات پیچیده یعنی آنچه دولت‌های پاپ محور در سال‌های بین قرن هشتم تا قرن نوزدهم خوانده می‌شوند. تا مناسبات بین روند اتحاد ایتالیا مخصوصاً در فاصله ۱۸۵۹ تا ۱۸۷۰ و دولت‌های پاپ محور و از آن تاریخ تا معاهده ۱۹۲۹ که به شکل‌گیری واتیکان به عنوان یک واحد سیاسی با مناسبات ویژه با دولت ایتالیا انجامید، واتیکان نهادی دوگانه و به هم پیوند زننده دولت و دین، در قرائت ویژه کاتولیکی بوده است.

واتیکان به عنوان یک نهاد دیپلماتیک، عضویت ویژه‌ای در سازمان ملل متحد داشته و در حال حاضر با ۸۰ نمایندگی دیپلماتیک در سرتاسر دنیا، مانند یک دولت عمل می‌کند. وزیر خارجه دارد و سفرای واتیکان در پایتخت‌ها و مراکز عمده دنیا در سفارت خانه‌های واتیکان مستقر و مشغول کنش دیپلماتیک می‌باشند و البته پاپ در رأس این نهاد برگرفته از مذهب با حدود ۳/۱ میلیارد پیرو در گوشه و کنار جهان قرار دارد.

و بدین‌سان، واتیکان چون یک نهاد دیپلماتیک در روابط بین‌الملل است.اما مانند هر نهاد دیگر، مهم است که چه کسی در رأس آن قرار می‌گیرد و این فرد از چه سابقه، چه ذائقه و سلیقه سیاسی برخوردار بوده و چگونه نهاد زیر مجموعه خود را دگرگون می‌کند، ارتقا می‌بخشد یا نزول می‌دهد و مهم‌تر آنکه خود تبدیل به چه شخصیتی می‌شود؟ نسبت بین نهاد و فرد، موضوع پیچیده، چندلایه و مستقیماً پویاست. پاپ فرانسیس از این جهت، بسیار قابله مطالعه می‌باشد او اسقفی در آرژانتین بود که در ۲۰۱۲، بعد از فوت پاپ بندکیت در رأس نهاد واتیکان قرار گرفت او در یک خانواده مهاجر ایتالیائی که در دهه ۱۹۳۰ به آرژانتین مهاجرت کرده بودند، به دنیا آمد و قابل توجه آنکه اولین پاپ برگزیده شده از مهم‌ترین قاره کاتولیک جهان یعنی آمریکای لاتین بود.

 این خود موضوع بین‌المللی، مخصوصاً باتوجه به اهمیت روز افزون آمریکای لاتین در مناسبات جهانی بود. و اما پاپ فرانسیس در بیش از یک دهه ریاست خود بر کلیسای کاتولیک، نه فقط واتیکان را در مباحث بین‌المللی پیش از گذشته مطرح کرد، بلکه خود تبدیل به کنشگری جدی و درخور اعتنا و ماورا نقش اداری خو شد. موضع‌گیری‌های او در مسائل بین‌المللی مخصوصاً با سلف خود بینی پاپ بندیکت متفاوت بود و تفاوت‌ها جدی به نظر می‌رسید. پاپ بندکیت، نخبه‌گرا، انحصارگر و اروپاگرا بود و عمدتاً در پی وحدت مسیحیت در قاره سبز بود.

گرایش‌های ویژه و نگاه محدود بندیکت سروصداهائی مختلفی هم ایجاد کرد و به دردسرهایی برای واتیکان انجامید، اما پاپ فرانسیس، از زاویه دیگری به روابط بین‌المللی نگریست و دیدی جهانی‌تر داشت و اظهارات موضع‌گیری بین‌ المللی، مخصوصاً در مسائل مربوط به مهاجرت، پناهندگان و رانده شدگان،  قرائت و روایت خاصی را ارائه داد و شاید به یک تعبیر در مقابل دیدگاه های جریان‌های راست‌گرایی غربی ایستاد. آنچه ماندگار شد، دیدار و مذاکره او با جی دی ونس، معاون ریاست جمهوری آمریکا، یک روز قبل از ترک دار فانی بود.

ونس که کاتولیک است و در واقع از پروتستانیزم به کاتولیسم و تغییر جهت داده در قامت یک مقام سیاسی ارشد از دولت ترامپ و همچنین به عنوان یک کاتولیک با پاپ فرانسیس دیدار کرد و پاپ لزوم دگرگونی درنگاه به مهاجرین غیرقانونی و برخورد با آنها را متذکر شد. پاپ علیرغم چالش‌های که ماهیت مسائل خاورمیانه و غزه دارد، نه فقط برحل و فصل مسئله تأکید کرد، بلکه تا قبل از بستری شدنش، روزانه با کشیش کلیسای کاتولیک غزه، تماس تلفنی داشت. رژیم صهیونیستی از او ناخرسند بود.پاپ فرانسیس در دوران زیست خود گفتگوی بین ادیان، حل و فصل اختلافات را در بیانیه‌های خود مورد تأکید قرار داد و از کاپیتالیسم
 انحصارگرا انتقاد کرد. 

دیدار او از چند کشور مسلمان و مخصوصاً دیدار تاریخی او با آیت‌الله سیستانی،‌ نوع متفاوت کنشگری بین‌المللی را به نمایش می‌گذارد. در خاطرات و خود زندگینامه نوشته او با عنوان  امید که ظاهرا اولین مرتبه‌ای بود که یک پاپ در زمان حیات خود، دست به چنین کاری می‌زد، به اهمیت دیدار با آیت‌الله سیستانی پرداخته است. پاپ در برخی از پرونده‌های دیپلماتیک مخصوصاً در حوزه آمریکای لاتین مانند رابطه کوبا و آمریکا در ۲۰۱۴ را دنبال کرد.

موضع‌گیری‌های پاپ در مورد تفسیر اقلیم و محیط زیست هم از پیوستگی برخوردار بود اما باید گفت که کنشگر سیاسی پاپ فرانسیس، با چالش‌های جدی نیز روبرو بود. یکی از پیچیده‌ترین چالش‌ها، ماهیت و روابط مسیحیت و مناسبات بین‌المللی معاصر است. افزایش روندها و گرایش‌های ناسیونالیستی و پوپولیستی، مخصوصاً در اروپا و آمریکا در این راستا قابل طرح است.

این گرایش‌ها یک پا در مذهب مسیحیت دارند. در این گرایش ها، مذهب مسیحی رنگی بومی، انحصارگرا، بعضاً نژادگرا و خشونت طلب پیدا کرده و سیاست هویت محور این جریان‌های مسئله‌ساز، بار و رنگ مذهبی دارد که هم خطری برای وحدت ملی این کشورها، روابط بین‌المللی و همچنین نگرش‌های مشمول گرایانه پاپ فرانسیس محسوب می‌شود.

کلید واژه ها: سید محمدکاظم سجادپور واتیکان پاپ فرانسیس پاپ فرانسیس نهاد روابط بین المللی سیاست


نظر شما :