تل آویو جریتر شده است
سقوط اسد و احتمال حمله اسرائیل به ایران
نویسنده: سوزانا جورج Susannah George
دیپلماسی ایرانی: یک هفته حملات هوایی شدید اسرائیل به سوریه پس از سقوط بشار اسد، نه تنها توان نظامی سوریه را به عقب برد، بلکه لایه دیگری از دفاع ایران در منطقه را نیز کنار زد و تهران را بیش از هر زمان دیگری در چند دهه گذشته در معرض خطر قرار داد.
آسیبپذیری فزاینده ایران، دولت را نگران کرده و ترسهایی را برانگیخته که درگیریهای فزاینده با اسرائیل ممکن است به مرحله خطرناکتری وارد شود. حامیان تندروی نظام، اکنون بیشتر و آشکارتر از قبل درباره پذیرش بازدارندگی هستهای برای جلوگیری از حمله احتمالی اسرائیل صحبت میکنند.
پس از برکناری اسد توسط شورشیان اسلامگرا – که با خروج ناگهانی مستشاران ایرانی و عقبنشینی نیروهای منطقهای همپیمان همراه بود – اسرائیل از خلأ قدرت استفاده کرد تا بخشهای وسیعی از زیرساختهای نظامی سوریه را نابود کند. صدها حمله، هواپیماهای جنگی، بالگردها، انبارهای سلاح و بخش عمدهای از نیروی دریایی این کشور را از بین برد. اسرائیل اعلام کرده که این حملات را برای جلوگیری از رسیدن تجهیزات نظامی پیشرفته به دست شبهنظامیان انجام داده است اما تحلیلگران می گویند که هدف این حملات همچنین تضعیف بیشتر ایران بود. در حکومت چند دههای اسد، تهران مقامات نظامی خود را در سوریه مستقر کرد تا رژیم او را تقویت کند و مسیرهای زمینی را که برای ارسال سلاح و حمایتهای دیگر به حزبالله لبنان و نیروهای نیابتی مسلح در عراق استفاده میکرد، حفاظت کند.
یورام شوایتزر Yoram Schweitzer، افسر سابق اطلاعاتی اسرائیل، درباره حملات هوایی در سوریه گفت: «این مثل یک عمل ریشهکنی دندان بود. ایران همیشه بخشی از این تصویر است.»
شوایتزر گفت که سامانههای راداری سابق سوریه میتوانستند هشدارهای اولیه درباره حمله اسرائیل را به ایران بدهند، در حالی که به گفته گریگوری برو Gregory Brew، تحلیلگر ایران در گروه اوراسیا، سامانههای پیشرفته دفاع هوایی روسیه در سوریه یک «عامل محدودکننده» برای مانور اسرائیل در منطقه بودند.
برو توضیح داد: «اکنون اسرائیل مسیر روشنی به سوی ایران دارد و احتمالاً در آینده قابل پیشبینی نیز آن را حفظ خواهد کرد.» وی افزود که بازسازی یا جایگزینی تجهیزات تخریبشده ممکن است سالها طول بکشد.
او ادامه داد: «ایران از قبل در معرض خطر بود و حملات اکتبر این را ثابت کرد.» وی به موجی از حملات اسرائیل اشاره کرد که برخی از حساسترین سایتهای نظامی ایران را هدف قرار داد. برو وضعیت استراتژیک ایران را با شرایطی که در دهه ۱۹۸۰ طی جنگ خونین مرزی با عراق یا در سال ۲۰۰۳ هنگام تهاجم آمریکا به بغداد با آن روبهرو بود، مقایسه کرد.
حتی پیش از سرنگونی اسد، اسرائیل در میانه یک کارزار هوایی مخفی گسترده علیه داراییهای ایران در سوریه بود و بر اساس آمار سازمان ملل از اکتبر ۲۰۲۳ بیش از ۱۰۰ حمله هوایی به خاک سوریه انجام داد که بیشتر آنها بهطور علنی تأیید نشدهاند.
تحلیل واشینگتن پست از گزارشهای رسانهای ایران و بیانیههای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نشان داد که دستکم ۲۴ افسر سپاه طی ۱۴ ماه گذشته در سوریه کشته شدهاند. بهنام بن طالبلو، مدیر برنامه ایران در بنیاد دفاع از دموکراسیها، یک اندیشکده محافظهکار در واشنگتن، گفت که این حملات با هدف «نابودی مرکزیت رهبری سپاه و فروپاشی ساختار آن از درون» انجام شدند.
در ۲۰ ژانویه، پنج افسر ایرانی در حملهای به دمشق کشته شدند. در اول آوریل، هفت افسر ایرانی در حملهای به ساختمانی در نزدیکی سفارت ایران در دمشق جان باختند که ایران را به اولین حمله مستقیم خود به خاک اسرائیل واداشت.
ایران دومین حمله مستقیم خود به اسرائیل را در اکتبر، پس از سلسله ضربات سنگین به همپیمانش حزبالله، از جمله حمله اسرائیل که به ترور حسن نصرالله، رهبر این گروه، منجر شد، انجام داد.
روز یکشنبه، نزدیک به سه هفته پس از توافق آتشبس با اسرائیل، حزبالله اذعان کرد که (مسیر ارتباط زمینی اش) با ایران قطع شده است، اما تلاش کرد این موضوع را کماهمیت جلوه دهد. نعیم قاسم، رهبر جدید حزبالله، گفت: «حزبالله در مرحله کنونی مسیر تأمین تجهیزات از طریق سوریه را از دست داده اما این یک جزء کوچک است و ممکن است با گذر زمان تغییر کند.» وی افزود که حزبالله در حال بررسی راههای دیگری برای تسلیح دوباره است و احتمالاً به دنبال توافقی تحت «رژیم جدید سوریه» خواهد بود.
در مواجهه با افزایش تلفات، سیاستمداران ایرانی، آشکارتر درباره احتمال توسعه سلاحهای هستهای بهعنوان عامل بازدارنده حملات سخن گفته اند. احمد نادری، یکی از نمایندگان تندرو مجلس، در ۸ دسامبر در پستی در شبکه اجتماعی ایکس، سقوط اسد را مایه تأسف دانست و خواستار آزمایش «یک بمب اتمی» توسط ایران شد.
یک گزارش اطلاعاتی ایالات متحده که این ماه منتشر شد، به بحث عمومی در ایران اشاره کرد و گفت که این بحث «برداشتی را منعکس میکند که ایران نیاز دارد عدم توازن استراتژیک با دشمنان خود را اصلاح کند» و موقعیت کنونی کشور «خطر تقویت طرفداران سلاحهای هستهای در دستگاه تصمیمگیری ایران» را در پی دارد.
بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نهاد نظارتی هستهای سازمان ملل، ایران از سال گذشته ذخایر اورانیوم با غنای بالا را افزایش داده است. در تحلیلی از این گزارش که توسط موسسه علوم و امنیت بینالمللی انجام شد، پژوهشگران نتیجه گرفتند که ایران برای تبدیل این ذخایر به سوخت درجه تسلیحاتی، تقریباً یک ماه زمان نیاز خواهد داشت.
دولتهای ایالات متحده از هرگونه رویارویی مستقیم با ایران پرهیز کردهاند و کاخ سفیدِ بایدن به اسرائیل هشدار داد که در حمله اکتبر، تأسیسات هستهای یا نفتی ایران را هدف نگیرد اما بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، استفاده از دستاوردهای نظامی علیه حماس و حزبالله را خواستار شده و تمایل خود را برای مقابله تهاجمیتر با تهران تحت یک دولت جدید در آمریکا را نشان داده است.
نتانیاهو روز یکشنبه در پی گفتوگوی تلفنی با رئیسجمهوری منتخب دونالد ترامپ، در بیانیهای از دفتر خود گفت: «اسرائیل هر زمان و در هر عرصهای که لازم باشد، علیه ایران و حزبالله اقدام خواهد کرد.» ترامپ نیز در مصاحبهای با مجله تایم در ۲۵ نوامبر، درباره احتمال جنگ با ایران گفت: «هر چیزی ممکن است رخ دهد.»
در ایران، فعالان اوضاع را از نزدیک دنبال میکنند و امیدوارند که تحولات در سوریه و منطقه بتواند جنبش ضد دولتی را تقویت کند.
یک فعال از شرق ایران گفت: «سقوط بشار اسد نه تنها امیدهای مخالفان را افزایش داد، بلکه روحیه ملت ایران را نیز بالا برد.»
در میان این امیدواری محتاطانه، فعال شرق ایران می گوید که ترسهای جدیدی نیز وجود دارد مبنی بر اینکه دولت ممکن است به شکستهایش در خارج از کشور با سختتر کردن کنترل در داخل پاسخ دهد، احتمالاً با استفاده از برخی از همان شبهنظامیانی که با پیشروی شورشیان به سمت دمشق از سوریه عقبنشینی کردهاند.
این فعال گفت: «اینها گروههایی هستند که برای چند دلار در سوریه مرتکب جنایت شدند» و اکنون میتوانند «یک خطر جدی» برای مردم ایران باشند.
منبع: واشینگتن پست / تحریریه دیپلماسی ایرانی/۱۱
نظر شما :