سفیر ایران در سوئد: ایران کشورهای غربی را برای دامنزدن به ناآرامیها مسوول میداند
سفیر ایران در سوئد تاکید کرد که ایران انتظار دارد استکهلم و دیگر کشورها در امور داخلی ایران دخالت نکنند و اجازه دهند آینده ایران از طریق گفتوگوهای ملی و به شکلی طبیعی شکل بگیرد.
به گزارش ایسنا، احمد معصومیفر سفیر کشورمان در سوئد به منظور تبیین برخی از واقعیات مربوط به تحولات اخیر در مصاحبه با استفان لیندبرگ خبرنگار بخش خارجی روزنامه آفتانبلادت سوئد، به سوالات مکتوب ارسالی از سوی وی پاسخ داد.
سفیر کشورمان در خصوص وضعیت ناآرامیهای سیاسی کنونی در کشور اظهار کرد: مرگ ناگوار زنی جوان در اداره پلیس برای ما ایرانیان خبر تلخ و دردناکی است. پس از این واقعه، بسیاری از مردم و مقامات ارشد ما از جمله شخص رئیس جمهور خواستار رسیدگی ویژه و رسیدگی فوری قضایی به این موضوع شدند.
وی ادامه داد: در شرایطی که احساسات در حال جوشش بود، برخی دول متخاصم آن را به عنوان فرصتی در نظر گرفتند تا محصول دههها سرمایهگذاری برای بیثباتی کشور ما را درو کنند و یک اعتراض مدنی را به سمت شورشی خشونت آمیز هدایت کنند. برخی تیراندازیهای گسترده به مردم که توسط سازمانهای تروریستی جداییطلب با پیوندهای ثابت شده با حمایت خارجی انجام شد، مکملی شد برای بردن اعتراضات مدنی مشروع به برنامههای مداخله گرایانه و امپریالیستی. مطمئن هستم که لازم نیست به یک روزنامه نگار حرفه ای تمایز بین اعتراض مدنی و تروریسم سازمان یافته یا هر شکل دیگری از خشونت غیرمجاز را که غیرنظامیان بی گناه و اموال عمومی را هدف قرار می دهد، یادآوری کنم. شما حتما با پیشینه طولانی این موضوع آشنا هستید و می دانید که چگونه از مبهم سازی این تمایز بارها برای توجیه تجاوزات خارجی علیه مردم ملت های ضد امپریالیسم منطقه ما در جنوب جهانی به طور گسترده تر استفاده شده است.
این دیپلمات کشورمان گفت: در گزارش کالبد شکافی مهسا امینی که تمامی سازمانهای بزرگ پزشکی ایران در آن شرکت داشتند، معلوم شد که با توجه به سابقه پزشکی وی، سی تی اسکن مغز و ریه وی، معاینه جسد، آسیب شناسی و کالبدگشایی انجام شده، علت فوت هیپوکسی شدید و نارسایی مغزی متعاقب آن بوده است. در این مورد خاص، گزارش ها به صورت عمومی هم منتشر شده و برای بازبینی پزشکی در دسترس است. این نتایج به طور جدی روایت پخش شده در رسانههای غربی را زیر سوال میبرد که مدعی بودند خانم امینی قبل از اینکه به کما فرو برود توسط پلیس ایران "به شدت مورد ضرب و شتم" قرار گرفته است. ناآرامیها در روزهای اخیر فروکش کرده اما ایران کشورهای غربی را بابت نقش آفرینی شان در دامن زدن به ناآرامیها و خسارات وارده به غیرنظامیان و مقاماتی که قربانی این وقایع شدند، مسئول می داند.
وی در پاسخ به اینکه زنان در ایران روسریهای خود را پاره میکنند و می سوزانند. نظر شما چیست؟ گفت: ما در ایران جامعه همگون نداریم. شما دارید از یک ملت 85 میلیونی صحبت میکنید. استفاده از اصطلاح «زنان ایرانی» یک تعمیم بزرگ است. چند هفته پیش، میلیونها زن نیز به نفع حجاب تظاهرات کردند.
معصومیفر تصریح کرد: شاید شما کمتر با این موضوع آشنا باشید. متاسفانه در غرب بسیار رایج شده که به جای تحلیل دقیق شرایط خاص (و طبعاً شرایط در حال تغییر) به کلیشهها و کلی گوییهایی برای به تصویر کشیدن وجود یک تضاد متافیزیکی جهانی و جاودانه بین تعصب مذهبی و تساهل لیبرالی تکیه میشود. ایران کشوری است که مردمش از طریق نمایندگان شان که با رای گیری مستقیم انتخاب میشوند برای قانونگذاری تصمیم گیری میکند. اگر رأی مردم تغییر کند، قوانین و مقررات نیز تغییر خواهد کرد.
وی در پاسخ به این پرسش که با تظاهرکنندگان با خشونت گسترده برخورد شده. منطق این خشونت چیست؟ گفت: هیچ منطقی پشت خشونت نیست. کلمه «منطق» دلالت بر علت موجه دارد و از نظر ما خشونت موجه نیست. البته خود این سوال، بیانگر نوعی پیش داوری است. اعتراض مدنی در ایران قانونی و تحت حمایت قانون است. این وندالیسم، خشونت غیرمجاز علیه غیرنظامیان و مقامات، قتل، و تروریسم فراملی است که در ایران قانونی نیست. به عنوان مثال، در حملات اخیر جیشالعدل که یک گروه شبهنظامی سلفی جهادی است که عمدتاً در جنوب شرق ایران فعالیت میکند، ۱۹ نفر کشته و بیش از ۲۰ نفر زخمیشدند که شماری از آنها غیر نظامی هستند. من چنین حملهای را به عنوان شکلی از "اعتراض" در نظر نمیگیرم. نیروهای امنیتی همه کشورها از جمله ایران با قتل، حملات مسلحانه و خشونت با مماشات برخورد نمیکنند.
معصومیفر در پاسخ به اینکه دلیل اینکه دولت باید تصمیم بگیرد زنان چه بپوشند چیست؟ اظهار کرد: ایران کشوری با اکثریت مسلمان است. این سیاست به رای گذاشته شد و نمایندگان مردم به آن رای دادند. با این حال، هم اکنون یک گفتوگوی ملی در مورد این سیاست در حال انجام است. هر دو طرف استدلال های خود را دارند و برای یافتن مضامین تکرار شونده در دیدگاه هر یک از طرفین باید به این گفتمان وسیع مراجعه کنید. اما برای خوانندگان خارجی، میتوانم بگویم که بحث و گفتوگو بر روی مسائل داخلی ایران فقط برای خود ایرانیان است. هرگونه مداخله خارجی یا مشارکت فعال در امور اجتماعی و داخلی ایران جزو مصادیق امپریالیسم فرهنگی است که من نمیخواهم بیشتر از این بر روی آن بمانم.
سفیر ایران در سوئد در پاسخ به اینکه آیا شما شخصا از ایده وجود گشت ارشاد که زنان را به دلیل نپوشیدن لباس مناسب در خیابانها متوقف میکند، حمایت میکنید؟ گفت: من اینجا به عنوان سفیر با شما صحبت میکنم، نظرات شخصی من در اینجا مطرح نیستند. اما اگر به عنوان یک وطن پرست، نظرات من در مورد سیاست های داخلی ایران شامل برخی انتقادات بود هم مطمئناً آنها را به غیر از هموطنانم در ایران با هیچکس بیان نمیکردم. فقط میتوانم بگویم که روش های اعمال قانون مدام در حال تغییر و تکامل است.
وی درباره اینکه نظر شخصی خودتان در مورد حقوق زنان چیست؟ گفت: معتقدم حقوق زنان یک ضرورت اخلاقی است. به عنوان یک مسلمان، من معتقدم که زن و مرد از نظر معنوی برابر هستند و فقدان برابری اجتماعی بین آنها گناه بزرگی است. من معتقدم ایران، مانند هر کشور دیگری، تاریخ تاسف باری از مردسالاری داشته است. اما انقلاب به مطرح شدن زنان کمک کرد و این دوگانگی مضحک دروغین بین اسلام و توانمندسازی زنان را از بین برد و نشان داد که راههای دیگری برای مقاومت در برابر مردسالاری غیر از پذیرش هویت غربی وجود دارد. ما از آمار بالای بیسوادی در میان زنان حالا رسیده ایم به وجود نسبت بالاتر زنان در سطح تحصیلات دانشگاهی در مقایسه با مردان که این نسبت در کشور ما، مِن بابت مقایسه حتی از کشورهایی مانند بریتانیا یا ژاپن هم بالاتر است.
وی ادامه داد: امروزه زنان در ایران مشارکت بالایی دارند و به ملت ما کمک میکنند؛ از نمایندگی کردن کشورشان در عالی ترین سطوح به عنوان سفیر، نماینده مجلس و وزیر بگیرید تا پیشبرد پیشرفت ایران بدر مقام دانشمند و هنرمند. البته هنوز راه زیادی در پیش است.
معصومیفر در پاسخ به اینکه آیا خود شما دختر دارید؟ اگر بله، چه آینده ای برای او در ایران آرزو میکنید؟ اظهار کرد: بله، من یک دختر دارم و برای او آرزوی آینده ای را دارم که در آن هرگز مجبور نباشد رنج و فقری را که زنان لیبی، عراق، افغانستان، یمن و بسیاری کشورهای دیگر تجربه کرده اند، تجربه کند؛ زنانی که کشورهایشان به ویرانه تبدیل شده و هموطنان شان طی خشونت های هدایت شده از غرب کشته شده اند. من آرزو میکنم که دخترم محتاج مرحمت غربیهای مسلط شده بر کشورش نباشد؛ غربیهایی که تاثیر خالصشان بر جهان در 500 سال گذشته چیزی جز درد، رنج، استعمار و ویرانی برای تودهها نبوده است. به همین دلیل به انقلاب پیوستم و به کاری که معتقدم عمل میکنم.
سفیر ایران در استکهلم تصریح کرد: خوشحالم که امروز ایران موقعیت خود را به عنوان یک کشور مستقل تقویت کرده و در جهت حفظ این ثبات برای دخترم هر کاری که بتوانم انجام خواهم داد. امیدوارم او هم همیشه این قدرت و شهامت را داشته باشد که به خودش و ارزش های خودش وفادار بماند.
وی در پاسخ به اینکه ایران اتهاماتی مبنی بر آغاز این اعتراضات توسط دشمنان جمهوری اسلامیبه ویژه آمریکا و اسرائیل مطرح کرده است، چرا هیچ مدرک مشخصی برای این موضوع ارائه نشده است؟ گفت: من شما را به مطالعه پژوهشی دعوت میکنم که توسط مرکز پایش اینترنتی استنفورد انجام شده و جزئیات نشر اطلاعات دروغین و شیوههای جنگ روانی CENTCOM را شرح می دهد. هم اکنون برخی اصلاح رویهها در برنامههای عملیات روانی پنتاگون در حال انجام است که بخشی از آن به دلیل همان گزارش است. جای تعجب نیست که بخش قابل توجهی از تلاش های این یگان متوجه ایران بود. استراتژی کلیدی آنها این بود که شماری رسانه ساختگی برای انتشار برخی مطالب به زبان فارسی ایجاد کنند. برای مثال، فهیم نیوز که مدعی ارائه «اخبار و اطلاعات دقیق» در مورد رویدادهای ایران بود، مکرراً پستهایی را منتشر و اعلام میکرد «رژیم تمام تلاشهای خود را برای سانسور و فیلتر اینترنت به کار میگیرد» و برای همین از آنها می خواست که به دریافت اطلاعات فقط از طریق منابع انلاین پایبند باشند.
وی گفت: اگر آن گزارش را بخوانید، متوجه میشوید که روایتهای جنگ روانی سنتکام ارتباط مستقیمی با اعتراضاتی دارد که ایران را فراگرفته. رباتها و ترولهای آنها تمرکز خاصی بر حقوق زنان داشتند. پست های فراوانی بود که مثلا فرصتهای پیش روی زنان ایرانی در خارج از کشور را با فرصتهایشان در ایران مقایسه میکرد. در همین مورد یک "میم" هم بود که عکسهای یک زن فضانورد با زنی که قربانی خشونتآزاری همسرش قرار گرفته کنار هم قرار داده بود. بقیه پستها هم اعتراضات علیه حجاب را ترویج میکردند. ادعای وجود فساد دولتی و افزایش هزینههای زندگی نیز مکررا مورد تاکید قرار میگرفت.
معصومیفر تاکید کرد: حقوق زنان، فساد، و هزینههای بالای زندگی – که مورد آخر مستقیماً ناشی از تحریم های خفقان آور ایالات متحده است – همگی از عوامل انگیزشی اصلی برای معترضان هستند. با این حال، با وجود شواهد فراوان و روشن از جهت گیری و حمایت خارجی، روزنامه نگاران و صاحب نظران غربی هرگونه ادعا در این مورد را تئوری توطئه می دانند و ناآرامیهای اخیر در ایران را فقط و فقط دارای ماهیت ارگانیک و مردمی معرفی می دانند.
وی در پاسخ به اینکه با وجود انبوه زیادی از معترضان در خیابانها، اعتصاب کنندگان و غیره، به نظرتان محتمل است که همه آنها در راستای منافع خارجی کار کنند؟ گفت: سوال شما حاکی از یک مغالطه است. شما نقش هدایت و حمایت خارجی را در این اعتراضات بدل به کاریکاتور میکنید. هیچ کس ادعا نمیکند که هر کسی که در خیابان است، از سیا مزد میگیرد. روشهای جنگ پنهانی که چندین جبهه و مکانیسم عملیات روانی را پوشش میدهد، پیچیدهتر و ظریفتر از این حرفهاست. پیشینه پژوهشی گسترده ای در این مورد وجود دارد. من به شما توصیه میکنم با خواندن آن پژوهش استنفورد که در بالا ذکر کردم شروع کنید. اگر میخواهید بیشتر بدانید، پژوهش های مربوط به دخالت های خارجی در شورشهای کنگره و انتخابات ایالات متحده نیز میتواند مفید باشد.
سفیر ایران در سوئد درباره اینکه چرا برای خبرنگاران بین المللی ویزای ایران صادر نمیشود؟ گفت: هیچ سیاستی برای منع صدور ویزا وجود ندارد. میتوانید فرم درخواست را به صورت آنلاین پیدا کنید.
وی در پاسخ به اینکه به نظرتان به نفع ایران نیست اگر رسانههای بین المللی بتوانند به طور دقیق از آنچه میگذرد گزارش دهند؟ گفت: قطعا به نفع ایران است.
سفیر ایران درباره واکنش دولت سوئد به تحولات داخلی ایران اظهار کرد: ما انتظار داریم که دولت سوئد قبل از اینکه به همه حقایق دسترسی داشته باشد، قضاوتی نکند. اظهار نظر در مورد تحقیقات قبل از انتشار گزارش های تخصصی کالبدشکافی سازنده نبود. علاوه بر این، من از دولت سوئد انتظار دارم (چنان که از همه دولتهای خارجی دیگر هم انتظار دارم) که در امور داخلی ایران دخالت نکنند و اجازه دهند آینده ایران از طریق گفتوگوهای ملی و به شکلی طبیعی شکل بگیرد. انتظار دارم آنها بفهمند که غرب دیگر نمیتواند خود را از طریق زور به دیگران تحمیل کند؛ و اینکه آرمانها و هویت غربی بازنمایی کننده اقلیتی از مردم جهان است و نمیتوان آن را یک «خیر جهانی» دانست که بشود با توسل به آن، نقض خودمختاری دیگران را توجیه کرد.
وی در پاسخ به اینکه گزارش های بین المللی میگویند این اعتراضات به طور جدی دولت ایران را تضعیف میکند؟ شما هم بر این باور هستید گفت: من معتقدم که آن حمایت های امپریالیستی و تلاش هایی که برای هدایت اعتراضات صورت گرفت، هدفش تضعیف دولت بود. اما من این حس را هم دارم که گویی نوعی ناامیدی در آنها بابت بکارگیری این تاکتیک ها وجود دارد. این استیصال برآمده از جهت گیری استراتژیک کلی در روندهای جهانی و منطقهای است که به نفع هژمونها نبوده است. عضویت در بریکس، گسترش روابط منطقهای، و سیر کلی روندهای جهانی به طور فزایندهای بر هژمونی غرب تأثیر منفی داشته و نفوذ ایران در منطقه و فراتر از آن همچنان قوی است. آنها به عنوان آخرین دستاویز به این تاکتیک های پنهان متوسل شده اند.
معصومیفر افزود: این واقعیت که هجمه غرب به ایران از تلاشهای آشکار برای اشغال نظامی ایران به عملیاتهای پنهانی برای ایجاد اختلاف اجتماعی تبدیل شده، خود نشانه است مثبت از قدرت ملی ایران.
این دیپلمات کشورمان در پاسخ به اینکه آیا تحریمهای سختتر، چنان که برخی از وزرای اتحادیه اروپا پیشنهاد کردهاند، میتواند بر مذاکرات آینده برای احیای توافق هستهای 2015 تأثیر بگذارد؟ خاطرنشان کرد: قطعا تاثیر دارد و این امر به وضوح نشان دهنده عدم تعهد و جدیت آنها در مورد مذاکرات است.
وی در پاسخ به اینکه امیدوار به چه نتیجه ای برای ایران در آینده کوتاه و بلند مدت هستید؟ گفت: تحریم های اقتصادی غیرانسانی و اقسام خشونت در خلال جنگی چند جانبه تاکنون علیه ایران به کار گرفته شده است. این موضوع در کوتاه مدت چالش هایی را برای ایران ایجاد کرده است. با این حال، اقتصاد ایران نشان داده که مقاومت لازم برای اثبات ناکارآمدی تحریم ها و غیرقابل دفاع بودن شان به عنوان یک ابزار سیاست خارجی را دارد. شاخص های اقتصادی به طور پیوسته در حال بازگشت به وضعیت قبلی خود هستند و توانمندیهای اقتصادی در تولید داخلی و تجارت منطقه ای تقویت شده و گسترش یافته است.
سفیر ایران خاطرنشان کرد: دکترین سیاست خارجی ایران که مبتنی بر مقاومت در برابر امپریالیسم و تهاجم خارجی است، بین مردم منطقه و فراتر از آن طنین انداز شده است و ما همچنان به دنبال روابط و تعاملات گسترده تر با کشورهایی هستیم که ایران را ملزم به رها کردن حاکمیت ملی خود برای حفظ رابطه با آنها نمی دانند و شمار این کشورها مدام در حال ازدیاد است. در درازمدت، من معتقدم ایران از لحاظ استراتژیک تصمیم بسیار درستی گرفته که برای حفظ ثبات و اعتبار سیاسی خود به هژمونهای غربی اتکا نکند. ایران زودتر از سایرین به این نتیجه رسید که همین حرکت زودتر برایش مزیت رقابتی استراتژیکی را در این دوره گذار در دینامیک جهانی قدرت در دوره معاصر که هم اکنون مشغول تجربه اش هستیم، ایجاد خواهد داد.
نظر شما :