پایان شاهد سقوط سلطنت در ایران

ویلیام جردن هملیتون را برخی با عنوان رئیس ستاد ارتش جیمی کارتر، رئیس جمهور اسبق آمریکا نیز می شناسند. این عنوان ریشه در توانایی های بی بدیل وی در هدایت استراتژی های سیاسی کارتر در زمان جوانی داشت. او در سن 26 سالگی توانست با اجرای یک مبارزه انتخاباتی بدون نقص برای کارفرمای خود، عنوان فرمانداری ایالت جورجیا را برای وی به ارمغان آورد.

دو سال بعد در سال 1972 تصمیم گرفت طرح بزرگتر خود را برای کارتر فاش کند. او یک نقشه راه 72 صفحه ای را که در اختیار فرماندار دموکرات نحوه راهیابی به کاخ سفید را نشان می داد، قرار داد. بر اساس این نقشه راه کارتر باید تلاش های انتخاباتی خود را روی ایالت های کوچکتر متمرکز می کرد تا بدین وسیله در هیات یک سیاستمدار ناشناخته راه خود را به دور نهایی انتخابات ریاست جمهوری هموار سازد.

کارتر این شیوه را در دستور کار قرار داد و پیش از این که در مقابل جرالد فورد قرار بگیرد، به عنوان نامزد نهایی حزب متبوع خویش برگزیده شد. این شیوه در نهایت به ثمر نشست و که بعدها به چراغ راهی برای برخی دیگر از نامزدهای انتخاباتی در آمریکا تبدیل شد.

پس از این دوران بود که جردن نقش خود را به عنوان استراتژیست انتخاباتی و سیاسی در دولت کارتر تثبیت و لقب رئیس ستاد ارتش در کاخ سفید را از آن خود کرد. رئیس ستاد ارتش در کاخ سفید بالاترین مقام دفتر اجرایی رئیس جمهور آمریکا است که باعث شده است برخی دارنده آن را دومین مرد قدرتمند در واشنگتن توصیف کنند.

گرچه سیاست خارجی در حوزه مسئولیت همیلتون قرار نداشت، اما به دلیل نزدیکی وی به رییس جمهور وقت آمریکا بارها به عنوان نماینده او راهی مذاکراتی شد که اعضای دولت از شرکت در آنها واهمه داشتند.

در سال 1986 همیلتون تصمیم گرفت که شانس خود را به عنوان سیاستمداری مستقل بیازماید و تصمیم به شرکت در انتخابات کنگره از ایالت جورجیا گرفت. اما بالاخره در مقابل ویچه فاولر، هم حزبی خود متوقف شد.

پس از پیروزی انقلاب و گروگانگیری، جردن از معدود اعضای کابینه کارتر بود که  مذاکره با دولت ایران را تا ماجرای طبس ادامه داد. و حتی یکبار در جریان بحران گروگانگیری، با یک مقام ارشد ایرانی در پاریس ملاقات کرد. گرچه او از این مقام در خاطراتش نام نمی برد، با این حال در ترجمه فارسی کتاب خاطرات او "بحران" از صادق قطب زاده به عنوان این مقام یاد شده است.

 او همچنین کوشید با دور کردن شاه از آمریکا و مصر از انگیزه انقلابیون در دشمنی با آمریکا بکاهد. مقصد پیشنهادی او کشور پاناما بود جایی که همیلتون خود را از دوستان نزدیک دیکتاتور حاکم "ژنرال توریخوس" می دانست. شاه که از همه جا خود را رانده می دید به شرط آن که در صورت به خطر افتادن سلامتش بتواند به آمریکا باز گردد، در ملاقاتش با همیلتون در پایگاه هوایی لک لند با رفتن به پاناما موافقت کرد. 

اما پس از ورود شاه به آمریکا، واقعه گروگانگیری رخ داد و همیلتون این حادثه را مشکل و در عین حال فرصتی دید تا از طریق حل آن وجهه از دست رفته رئیس جمهور و همچنین اعتبار خود نزد آمریکایی ها را بهبود بخشد.

جردن در این مورد نوشته است: من از طریق کمک به آزادی گروگان های آمریکایی می خواستم خود را ثابت کنم. این کار می توانست تصویر بد من در اذهان را پاک کرده و در عین حال می توانست به رئیس جمهور کمک کند.  

با این حال تلاش های او بی نتیجه بود و مسئله گروگان ها تا پایان دوره ریاست جمهور کارتر لاینحل باقی ماند. کارتر در انتخابات  به ریگان پرچمدار و پدر محافظه کاری نوین باخت. همیلتون به ایالت زادگاهش جورجیا بازگشت. او در 1986 در دور مقدماتی انتخابات سنا شرکت کرد و شکست خورد. دو دهه پایانی عمر او  به مبارزه با سرطان و کمک به کودکان مبتلا به آن گذشت.

همیلتون جردن در سن 63 سالگی وبعد از حدود ده سال مبارزه با سرطان لنف درگذشت. به نوشته مجله تایم مهم ترینفعالیت های او در چهار سال حضورش در کنار جیمی کارتر در کاخ سفید معاهده پاناما کهبه موفقیت انجامید و بحران گروگان گیری بود که به شکست سختی منتهی شد.