روزهای سیاه و خونین شیعیان افغانستان به روایت آیتالله علیدوست
با حوادثی که گذشت، کسانی که امروز قدرت را در افغانستان در دست دارند در آزمونی سخت قرار دارند. بیتردید بهانه ناتوانی از پیشگیری از این حوادث و عجز از پیگیری و مجازات عاملان این گونه جنایات، توجیهی جز حداقل رضایت این قوم، با کردههای آن وحشیانِ پلشت ندارد.
به گزارش ایسنا،ابوالقاسم علیدوست در یادداشتی به وضعیت این روزهای افغانستان به ویژه شیعیان پرداخته است.
در این یادداشت میخوانیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم انا نشکو الیک فقد نبیّنا ــــ صلواتک علیه و آله ـــ و غیبة ولیّنا
روزهای سیاه و خونین شیعیان افغانستان
روزهای پر از ابهام و سؤال بر عموم ملتِ با ظرفیت و مظلوم افغانستان و سیاه و خونین، بر شیعیان پاک آن دیار کهن می گذرد. از جمله شواهد آن، حادثه انفجار در «مسجد جامع قندوز»در روز جمعه اول ربیع الاول و در «مسجد فاطمیه قندهار» در جمعه هشتم ربیع الاول است.
بدون تردید آسیب دیدگان این دو حادثه، از پاکترین بندگان خداوند بزرگ بودند. در پرونده ایشان نه تجاوز است و نه غارت؛ نه قتل است و نه سرقت؛ جرم ایشان در منطقِ بدویانِ وحشی و تربیت شدگانِ سازمانهای جاسوسی استکبار از یک سو و مدارس خشونت پرور کشورهای اطراف در دیگر سو، تبعیت از اسلام و اطاعت از قرآن کریم و اهل بیت رسول خدا ـــ صلی الله علیه و آله ـــ (آن گونه که در حدیث مسلّم ثقلین مقرر است) بود.
باید شکایت از عاملان جاهل و فاسد این حوادث را نزد خداوند بزرگ برد و عاجزانه گفت:«این المنصور علی من اعتدی علیهم و افتری، این الطالب بدم المقتولین بقندوز و قندهار و بغداد و غیرها ».و انشاءالله ـــ تبارک و تعالی ـــ آن روز قریب است. به عنوان یک مسلمان دردمند، داغدار و صاحب دغدغه و به بهانه این حوادث تلخ، نکاتی را متذکر میشوم:
1. نباید شک کرد که سهم بزرگی از این وقایع، متوجه سران استکبار از آمریکا، اسرائیل ، ارتجاع منطقه و سازمانهای جاسوسی منطقه و فرامنطقه است.
لکن با تاکید باید گفت: مساهمه این قومِ منفعت طلب در این حوادث، نباید صاحبان سهام بزرگ دیگر را در حاشیه برد و نقش پلید آنها نادیده گرفته شود. متاسفانه در داوریها، گاه این غفلت ناموجه ـــ که عامل آن گاه جهالت و سفاهت سیاسی است ـــ رخ داده است. چه کسی است که نقش مدرسه نماهایی موسوم به مدارس علمی برخی کشورها را که در گفتگو و گفتمان بیشتر به غارهای آغازین زندگی بشر شبیه است و در آنها چیزی جز آموزش تکفیر و تفسیق، طرد و تشر، و استفاده از تیر و تبر نیست، نادیده بگیرد؟!
در این به اصطلاح حوزهها است که منتظرانِ در صف انتحار، تربیت میشوند و میشود آن چه نباید صورت گیرد.اگر به خروجی این مدرسهنماها توجه نشود، گاه تفکیکهایی صورت میگیرد که غیر قابل دفاع، به شدت خسارت بار و برای کشور خطر است.
2. با حوادثی که گذشت، کسانی که امروز قدرت را در افغانستان در دست دارند در آزمونی سخت قرار دارند. بیتردید بهانه ناتوانی از پیشگیری از این حوادث و عجز از پیگیری و مجازات عاملان این گونه جنایات، توجیهی جز حداقل رضایت این قوم، با کردههای آن وحشیانِ پلشت ندارد.
3. بیتردید انتظار محکومیت و اقدام عملی در پیشگیری از این حوادث، از قدرتهای بزرگ، سازمانهای بینالمللی و اربابان خرفت ارتجاع بیجاست؛ لکن انتظار از وجدانهای آزاد به ویژه عالمانِ ادیان و اسلام، انتظاری طبیعی است و سکوت در این باره قابل توجیه نیست.
4. گرچه این حوادث، به قدری تلخ و ناگوار است که ممکن است برخی رفتارهای تنشزا را با خود به بار آورد ،لکن شیعیان فهیم و داغدار و مظلوم افغانستان باید مواظب حرکتهای احتمالی باشند که به نفع دشمنان شیعه و افغانستان، داعش و پیراداعشیها است و از آن رفتارها فاصله بگیرند.
چنان که باید در اطراف صاحبان کنونی قدرت در افغانستان و تصمیم در مورد آن ها تاملات جدی داشت و آنها را در این آزمون آزمود!
«الحمد لله رب العالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون»
قم ـــ حوزه علمیه
ابوالقاسم علیدوست
26/7/1400 هجری شمسی
11/ربیع الاول/1443 هجری قمری.
نظر شما :