نسل کشی به چه معناست؟
اعتراف به جنایت پس از صد سال
مصاحبه توسط: آنا ارنست
دیپلماسی ایرانی: اصطلاح نسل کشی دقیقاً به چه معناست؟ چرا برای اولین بار اینقدر دیر آگاهی همگانی در مورد جنایات استعماری به وجود آمد؟ چه بر سر بازماندگان نسل کشی می آید؟ مداردوس برل، محقق جوامع دور از وطن و نسل کشی در دانشگاه روهر بوخوم به مهم ترین سوالات مرتبط با به رسمیت شناختن نسل کشی مردمان هررو و ناما پاسخ می دهد.
در مستعمره آلمانی آفریقای جنوب غربی از سال های ۱۹۰۴ تا ۱۹۰۸ چه اتفاقی افتاد؟
مستعمره آلمانی آفریقای جنوب غربی اولین مستعمره امپراتوری آلمان از سال ۱۸۸۴ بود. در ژانویه ۱۹۰۴، مردمان هررو علیه سلطه استعمار قیام کردند. زمینه این قیام قطعا ساختار اساسی خشن در شرایط استعمار بود. اما دلیل خاص آن افزایش حملات خشونت آمیز شهرک نشینان و بازرگانان علیه آفریقایی ها بود. از طرفی دیگر، پس از طاعون شدید گاوی، هرروها مجبور به فروش زمین های خود شدند و دیگر نمی توانستند گله های باقی مانده را در این زمین ها بچرانند.
در هر صورت، در ژانویه ۱۹۰۴ آنها قیامی را آغاز کردند که شدت گرفت و سرانجام در اکتبر ۱۹۰۴ نیروهای آلمانی تحت فرماندهی لوتار فون تروتا، «استراتژی نابودی» را در دستور کار قرار دادند.
بنابراین فون تروتا می خواست همه هرروها را بکشد؟
فون تروتا با صدور به اصطلاح «دستور نابودی» در اکتبر ۱۹۰۴ اعلام کرد که هرروها دیگر در «منطقه حفاظت شده» آلمان ها تحمل نخواهند شد. یا کشته می شوند و یا به کویر رانده خواهند شد. هزاران نفر از مردمان هررو نتوانستند از این عمل فرمانده آلمانی جان سالم به در برند.
یک گروه دیگر به اسم ناما، با توجه به تجربیات خود و آن چه که دیده بودند، تصمیم به قیام علیه استعمار آلمان کردند و این جنگ تا سال ۱۹۰۷ میلادی ادامه داشت.
چه تعداد کشته وجود داشت؟
ما اعداد خیلی دقیقی نداریم چرا که هیچ گاه سرشماری صورت نگرفته بود، بنابراین می توان به تخمین های قابل اعتماد رجوع کرد. در مورد هرروها، تا قبل از سال ۱۹۰۴ حدود هشتاد هزار نفر در منطقه حفاظت شده آلمان زندگی می کردند که تنها پانزده هزار نفر آن ها بعد از سال ۱۹۱۴ میلادی زنده مانده بودند. راجع به ناماها، باید گفت که تعدادشان از بیست هزار نفر به ده هزار نفر کاهش یافت.
چه اتفاقی برای بازماندگان افتاد؟
بیشتر بازماندگانی که گرفتار شده بودند به اردوگاه های کار اجباری منتقل شدند. این اصطلاح «اردوگاه کار اجباری» در واقع در آن زمان به خوبی استفاده می شد. اقدامات سختگیرانه دیگری نیز برای از بین بردن استقلال فرهنگی این گروه ها انجام شده بود. کار اجباری، نشان های مخصوص برای شناسایی افراد ، لغو ازدواج بین آلمانی ها و آفریقایی ها، و لغو مشروعیت کودکان حاصل این ازدواج ها نمونه هایی از مواردی هستند که بر بازماندگان تحمیل شدند. می توان گفت که در همان زمان یک نوع رژیم آپارتاید برقرار شده بود.
قتل عام و نسل کشی: این اصطلاحات از نظر حقوقی به چه معنی هستند؟
اصطلاح «نسل کشی» در جریان جنگ جهانی دوم و نابودی یهودیان اروپا، در ابتدا توسط یک کارشناس حقوق بین الملل به نام رافائل لمکین که اصلیتی لهستانی-یهودی داشت ابداع شد. وی این اصطلاح را در سال ۱۹۴۴ و در در گزارشی درباره سیاست اشغالگری آلمان در اروپای شرقی به کار برد و آن را برای توصیف شکل خاصی از سیاست خشن به کار برد.
سپس از این اصطلاح به صورت قانونی نیز استفاده شد؟
در سال ۱۹۴۸، اصطلاح «نسل کشی» با «کنوانسیون پیشگیری و مجازات جنایات نسل کشی» توسط سازمان ملل به قوانین کیفری بین المللی منتقل شد. هفتاد سال پیش، یعنی در ژانویه ۱۹۵۱، این قانون لازم الاجرا شد. منظور از نسل کشی و قتل عام در این تعریف قانونی یعنی: قصد نابودی گروهی ملی، قومی، نژادی و یا مذهبی.
آیا نسل کشی هیررو و ناما اولین مورد نسل کشی در تاریخ است؟
اگر از قتل عام و نسل کشی منظورمان شکلی از سیاست های خشن در عصر مدرن - که دلایل خوبی در این زمینه وجود دارد - باشد، می توان گفت که نسل کشی علیه هرروها در واقع اولین مورد در تاریخ است. البته قبل از آن نیز کشتار، خشونت و کشتار جمعی نیز وجود داشته است. اما این شکل از نابودی عمدی یک گروه با اهداف سیاسی در قرن بیستم جدید است.
چگونه شده که آلمان تنها بیش از ۱۰۰ سال بعد در مورد این جنایات استعماری صحبت می کند؟
دلایل مختلفی وجود دارد که به طولانی شدن این زمان کمک کرده اند. نامیبیا خود تنها در سال ۱۹۹۰ استقلال یافت. قبلا، این منطقه تحت قیومیت آفریقای جنوبی بود و رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی برای آنچه بعدا تبدیل به نامیبیا شد تا سال ۱۹۹۰اعمال می شد. بنابراین خیلی دیر وقت این اتفاق افتاد که فرصتی برای فرزندان قربانیان فراهم شد تا بتوانند حرف های خود را بزنند.
از طرفی دیگر، آگاهی از جنایات استعماری در کشورهای سابق استعمارگر، از جمله در آلمان ، بسیار دیر به دست آمد. برای مدت طولانی افراد می گفتند: «خشونت در مستعمره؟ بله، این اتفاق افتاده است.» علاوه بر این، هولوکاست و موقعیت آن - بدون شک به درستی - در فرهنگ یادبود آلمان ها نیز در این امر نقش داشت چرا که سایر جنایات خشونت آمیز کمتر مورد توجه قرار گرفته اند.
تحقیقات در آلمان از چه زمانی شروع به کار بر روی استعمارگری پرداختند؟
اساساً ، تا اواخر ۱۹۶۰- حتی در مجامع علمی - به سختی کاری بر روی آن انجام شده بود. می توان گفت که سال ۲۰۰۴ یعنی صدمین سالگرد آغاز قیام و قتل عام، اوج کارهای تحقیقاتی در این زمینه بود.
این واقعیت که اکنون نسل کشی هررو و ناما به رسمیت شناخته شده است عمدتا ریشه در این امر دارد که چیزی در جامعه مدنی آلمان تغییر کرده است: آگاهی در مورد چنین جنایاتی بوجود آمده است.
همچنین، نسل کشی ارامنه در امپراتوری عثمانی نیز در این مسئله موثر بوده است که در سال ۲۰۱۶ توسط بوندستاگ (مجلس ملی آلمان) به رسمیت شناخته شد. در این زمینه، جرائم استعماری مجددا مورد بحث قرار گرفته و این امر در برنامه قرار گرفت که در این موارد هم باید به فکر به رسمیت شناختن و تقاضای بخشش بود.
چرا مذاکرات با نامیبیا قبل از به رسمیت شناختن نسل کشی بسیار طولانی و دشوار بود؟
از سال ۲۰۱۵ بین نامیبیا و آلمان مذاکراتی وجود داشته است. در هیئت نامیبیایی، نمایندگانی از هررو و ناما که توسط دولت این کشور انتخاب شده بودند حضور داشتند. باید یادآور شد که هرروها و ناماها، در نتیجه نسل کشی، اکنون تبدیل به گروه های اقلیت در نامیبیا شده اند. دولت این کشور برای مدتی طولانی علاقه ای برای به رسمیت شناخته شدن نسل کشی به طور خاص برای این دو گروه نداشت. منطق دولت نامیبیا همیشه این بوده است: همه نامیبیایی ها قربانی استعمار آلمان شده اند. این نیز درست است، اما نه به همان اندازه.
این روابط پیچیده باعث می شد که رئیس جمهور وقت آلمان، گاوک، از ملاقات با نمایندگان هررو و ناما خودداری کند؟ چرا؟
قصد نبود که آن ها را در حد یک شریک مذاکره بالا ببرند.
در مجموع، این یک بازی دیپلماتیک بسیار پیچیده بود. این در واقع آزاردهنده است ، چرا که ما از یک مسئولیت تاریخی و همچنین تعهد اخلاقی که ریشه در تاریخ دارد صحبت می کنیم. شرم آور است و فقط منجر به این تاخیر طولانی شد.
منبع: سود دویچه زایتونگ / ترجمه: علی مفتح
نظر شما :