هند بیشتر از «من و تو» نگران توافق ایران و چین است
تقریبا دو هفته از امضای سند توافقنامه همکاری 25 ساله ایران و چین میگذرد.
در این مدت احتمالی نیست که مطرح نشده باشد و فحشی نیست که از جانب «من و تو» و حسابهای توییتری با هشتگهای گوناگون و کاربران آگاه و ناآگاه فضای مجازی و مطلعنماهای فضای حقیقی نثار نشده باشد. در داخل هم که عدهای منتظرند همه چیز را باربط و بیربط دستآویزی برای حمله به روحانی، وزارت خارجه و مجموعه دولت کنند اما دنیا خوشبختانه هنوز بیش از آنکه درگیر بازیهای سیاسی بچهگانه داخلی ما باشد، کره زمین را ترکیبی از تکههای یک جورچین میبیند که جورشدن هر دو قطعهاش باعث تغییراتی در مسیر و روش قطعات دیگر میشود. گواه این مدعا فقط به تکاپو افتادن اخیر طرفهای خارجی برجام در کمیسیون مشترک نیست بلکه در شبهقاره هند هم ظاهرا نگرانی از سند توافق اخیر ایران و چین بالا گرفته است.
سابقه سند جدید توافق ایران و چین، نه به مذاکرات سال گذشته و درزکردن سندی مربوط به تعهد سرمایهگذاری 400 میلیارد دلاری چین در ایران و انتشار شایعه احمقانه فروش قشم و کیش به چین، بلکه به توافق مشارکت استراتژیک جامع ایران و چین در سال 2016 برمیگردد؛ سندی که تنها شش ماه بعد از انعقاد برجام، چین را در جایگاه یک پشتوانه مهم استراتژیک برای ایران به دنیا معرفی کرد و حالا در قالب سند جدید مشهور به «توافق 25 ساله» بازسازی شده است و یک بار دیگر نگرانی از افزایش قدرت چین در منطقه و همین طور افزایش امنیت ایران را در دل رقبای در حال ظهور چین و همین طور اروپا و آمریکا انداخته است.
در حالی که رسانه جریان اصلی در ایران بشدت متاثر از رسانه جریان اصلی انگلیسیزبان، تنها کشورهای کره زمین را در اروپای غربی و آمریکای شمالی شناسایی میکند، در شرق ایران، هند بیش از آنچه به نظر میآید نگران توافق همکاری احتمالی طولانیمدت میان ایران و چین است. در حالی که چین برای آمریکا دولت متخاصم محسوب میشود که باید با انواع و اقسام تحریم و فشارهای جانبی کنترل شود، هند، کشور همپیمان آمریکا در شبهقاره است و نگران از افول قدرت و تغییر دیدگاه استراتژیک آمریکا به خاورمیانه که باعث ایجاد خلع قدرت در غرب آسیا خواهد بود که چین از مدتها قبل برای پرکردن آن خیز برداشته است.
خط لوله انتقال گاز از ایران به شبهقاره و همین طور مشارکت هند در ساخت بندر چابهار، از جمله نقاطی است که جا دارد هند در مورد آنها نگران باشد؛ بخصوص با در نظر گرفتن اینکه هند علاوه بر منابع انرژی ایران، به ایران به عنوان پلی برای دسترسی به بازارهای هدفش در افغانستان و کشورهای آسیای میانه نگاه میکند. در حالی که چین تلاش میکند با سرمایهگذاری در اسرائیل و حفظ رابطه منطقی با کشورهای حاشیه خلیج فارس و تلاش برای حضور تاثیرگذار در پاکستان، مقدمات را برای ورود و تثبیت قدرتش در خاورمیانه فراهم کند، چشمانداز رابطه هند و پاکستان آنقدری روشن نیست که هند بتواند افزایش مناسبات استراتژیک ایران و چین را نادیده بگیرد.
البته همه چیز در بازیهای رسانهای و تکرار عبارت «توافق استراتژیک» بین ایران و چین خلاصه نمیشود. با وجود اسناد همکاری قبلی و با وجود خروج تقریبا تمامی سرمایهگذاران غربی از بازار ایران در سال 2018 و در نتیجهی اعمال دور جدید تحریمها توسط ترامپ، سرمایهگذاری مستقیم خارجی چین در ایران در سال 2018 تنها حدود 3.23 میلیارد دلار بوده است. این محافظهکاری چینیها و همین طور تعلل آنها در پروژههایی که در دو دهه قبل در ایران در اختیار گرفته بودند، نشان میدهد ارقامی که به عنوان هدف برای سرمایهگذاریهای آینده ذکر میشود، نمیتواند چندان دقیق و دستیافتنی باشد. ایران در مورد جذب سرمایهگذاری چینی، نه تنها از عربستان و اسرائیل بلکه حتی از پاکستان هم عقبتر است. نباید این مساله را نادیده گرفت که چین اسناد و توافقنامههایی مشابه توافق 2016 و همین طور توافق 2021 با ایران را قبلا با عربستان سعودی و امارات متحده عربی هم منعقد کرده است؛ با این وجود، خیال هند نمیتواند از تحرکات جاری و احتمالات آینده راحت باشد.
افزایش احتمال همکاری چین برای جذب سرمایه در ایران، هند را از این منظر نگران میکند که یک قدرت بزرگ و با نگرانی کمتر نسبت به واکنش آمریکا به تحرکاتش در بازار ایران مشغول بهرهبرداری از زمینی است که هند امیدوار بود فعالیت بیشتری در آن داشته باشد و کار تا جایی پیش برود که هند در خلیج فارس و همین طور در آسیای میانه به دلیل پیشروی چین، دست پایینتر را نسبت به این قدرت شرق آسیا داشته باشد.
با حذف ترامپ از صحنه سیاسی بینالمللی این روزها کمتر کلیدواژه جنگ سرد تازه بین شرق با محوریت چین و روسیه و غرب با محوریت آمریکا تکرار میشود اما این به آن معنی نیست که نگرانیها از این رویارویی تمام شده است. در برابر گفتوگوی امنیتی چهارجانبه هند و اقیانوس آرام متشکل از آمریکا، ژاپن و استرالیا که اسفند سال گذشته برقرار شد، چین گروه چهارجانبه «تراست هیمالیا» را ایجاد کرده است که از پاکستان، نپال و افغاستان تشکیل شده و همین طور تلاش میکند جای پایش را در خاورمیانه قویتر کند. دو رقیب استراتژیک دو همسایه مهم هند را سر میز نشانهاند، در حالی که هند چشم به کشورهایی دارد که میلیونها کیلومتر از آنها فاصله دارد.
تلاشهای ایران برای افزایش قدرتش در مناسبات جهانی هم تنها منحصر به آنچه رسانههای فارسیزبان خارجی مایل به چارچوب سازی آن هستند، نیست. گفتوگوهای منطقهای ایران با چین، پاکستان، روسیه و ترکیه، تلاشی برای ایجاد یک بلوک متحد در همین راستاست. توافق مشابه امروز ایران و چین، قبلا بین ایران و روسیه تکرار شده است. سفر اخیر وزیر خارجه به آسیای مرکزی که کمسابقه هم نیست نشان میدهد نگاه استراتژیک ایران در بازی میان قدرتهای قدیمی و قدرتهای نوظهور آسیا و غرب دقیقا با نقشی که ایران میتواند بین این قدرتها بازی کند هماهنگ است و طبعا کسانی که نگاه استراتژیک به غرب دارند، روی زمین احساس ناامنی بیشتری میکنند.
نمیتوان توقع داشت که چین، روابط با کشورهای حاشیه خلیج فارس، رژیم صهیونیستی و حتی غرب را به امید دستیابی به پایگاه پرمخاطرهای مانند ایران قمار کند اما میتوان تصور کرد که به موازات افزایش درگیری بین آمریکا و چین و با در نظر گرفتن رقبای منطقهای چین در آسیا، ایران به مرور جایگاه مهمتری در برنامهریزیهای چین بازی خواهد کرد و توافق اخیر بستر مناسبی برای تحقق این موضوع خواهد بود.
حضور آمریکا در آبهای نزدیک به چین نشان میدهد که این کشور نگرانیهای روزافزونی در مورد حضور ناوگان دریایی چین در جهان دارد. افزایش حضور چین در اقیانوس هند، باعث افزایش همکاری هند و آمریکا با یکدیگر در حوزههای مختلف و از آن جمله در حوزه نظامی خواهد شد. با وجود تمام رفت و آمدها و گفتوگو های مشترک ایران و چین، پاکستان، روسیه و ترکیه، ایجاد یک بلوک همپیمان هنوز دور از دسترس است و همچنین نباید نادیده گرفت که همان طور که چین توانسته است اقلا یکی از مسیرهای تجاری زمینیاش را بدون گذر از ایران از شمال فلات ایران عبور دهد، هند هم ممکن است راههای جایگزینی برای دستیابی به بازارهای هدفش در آسیای میانه پیدا کند اما حالت دوم این سناریو این است که ایران بتواند بلوک مورد نظرش را ایجاد کند و بتواند دسترسی امنی به کشورهای هدف هند هم پیدا کند. در اینصورت اگر چین به نسبت هند روابط مستحکمتری در ایران داشته باشد، بازنده از پیش روشن است.
محاصره هند توسط تراست هیمالیا و گروه کشورهای پنج با حضور پاکستان در توافقات اولیه بین پاکستان، ترکیه، ایران، روسیه و چین، میتواند مانعی برای ارتباط دهلی نو با غرب و آسیای میانه باشد. درگیری مرزی بین چین و هند هم در ماههای اخیر شدت گرفته است و تکرار آن دور از انتظار نیست، در چنین شرایطی حضور چین در ایران، هند را به این نگرانی میاندازد که نفوذ منظقهایاش در خطر قرار دارد. در ایران یکی از مهمترین پروژههای سرمایهگذاری هند، برنامه توسعه بندر چابهار است که حتی در دوره شدیدترین تحریمهای جهانی علیه ایران هم از تحریمهای آمریکا معاف بوده است. این بندر قرار است به هند کمک کند تا با دور زدن پاکستان به افغانستان و آسیای میانه دسترسی داشته باشد. اهمیت این پروژه برای هند چنان عظیم است که این کشور روز چهارم مارس 2021 را به عنوان «روز چابهار» نامگذاری کرده است اما ابتکار عمل در این مورد هنوز با ایران است.
برای هند، ایران دروازهای اساسی برای ورود به پنج جمهوری محصور در خشکی آسیای میانه است: قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان. تعامل مداوم و مثبت با ایران برای منافع هند بسیار مهم است. توافق جدید نشاندهنده وابستگی روزافزون ایران به چین است که میتواند دسترسی هند را تضعیف کند.
هند همچنین مشغول سرمایهگذاریهای عظیم در افغانستان است تا از این طریق دستآویزی در کنترل و تسلط به پاکستان در اختیار داشته باشد. این سرمایهگذاریها نه تنها در حوزه انرژی و سیاسی بلکه در حوزه انسانی هم وجود دارد اما دسترسی ایمن به افغانستان نیازمند حفظ موقعیت هند در ایران است و این موضوع حضور قدرتمند چین در ایران را تبدیل به تهدید میکند. با این وجود به نظر نمیرسد هند آماده باشد نقش بیشتری در مناسبات ایران با قدرتهای جهانی یا حتی حضور پررنگتری در بازارهای ایران را برای تضمین و بهبود موقعیت خود در برابر چین در دستور کار قرار دهد و برای مثال نقشی در مورد روابط تنشآلود ایران و آمریکا در توافق هستهای ایران به عهده بگیرد یا تلاشی برای کمترکردن بار تحریمها بر ایران از طریق افزایش خرید انرژی یا افزایش صادرات به ایران انجام دهد.
توافق سیاسی ایران و چین، در کنار توافقهای سیاسی قبلی ایران با کشورهای قدرتمند منطقه نظیر روسیه، همه زیر سایه رابطه تنشآلود ایران با بخش مهمی از نظام جهانی قرار دارد که بندهای قدرتمندی به دست و پای ایران است تا جلوی نقشآفرینی موثرتر و سریعتر ایران را در منطقه و جهان بگیرد.
نظر شما :