این بار به بهانه جنگ یمن
عمان و ایفای نقش دوباره میانجیگری برای ایران
نویسنده: میرجواد میرگلوی بیات، دانشجوی دوره دکتری مطالعات منطقه ای دانشگاه تهران، کارشناس مسائل شبه جزیره عربستان، نویسنده کتاب عمان
دیپلماسی ایرانی: با شکل¬گیری کابینه دولت جدید آمریکا به تدریج شاهد مواضع جدید این کشور در قبال مسائل مختلف در نقاط مختلف جهان هستیم. اما آنچه برای ما اهمیت دارد مواضع دولتمردان آمریکایی در مورد برجام و هم چنین مسائل غرب آسیا است که اتفاقا بر اساس اظهارنظرهای این روزهای دولتمردان آمریکایی و اروپایی حل یکی از آنها بدون دیگری امکان پذیر نیست.
در این متن بیش از آنکه بخواهم در مورد خود برجام و تعهدات دو طرف صحبت کنم، به دنبال ارائه راه حلی برای شروع گفت وگوها در مورد برجام هستم. موضع جدید آمریکا در مورد قطع کمک های تهاجمی آمریکا به عربستان در جنگ یمن یک قدم رو به جلو برای حل بحران و پایان جنگ یمن است. این پیشنهاد دولت بایدن با اظهارنظر مثبت وزیر امور خارجه صنعا روبه رو شد و عربستانی ها که اتفاقا به خوبی می دانند که این موضع بایدن نیز از این موضوع چندان به نفع آنها نیست از این مساله استقبال کردند. اظهار نظر وزیر امور خارجه صنعا به احتمال زیاد نمی تواند بدون هماهنگی با تصمیم¬سازان ایرانی باشد، بنابراین می توان گفت که ایران نیز از این پیشنهاد بایدن راضی است. علاوه بر این اظهارنظر بایدن، تصمیم دولت آمریکا برای بررسی خروج انصارالله از فهرست گروه های تروریستی خود نیز پالس مثبتی دیگر برای محور مقاومت است.
می دانیم که لابی عربستان در آمریکا در کنار اسرائیل یکی از تاثیرگذارترین لابی ها در میان افراد ذی نفوذ آمریکایی است که بدون توجه به این لابی شاید بررسی سیاست های دولت آمریکا دچار خطای تحلیل شود. اظهار نظر امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه برای مشارکت اسرائیل و عربستان در هرگونه مذاکرات آتی با ایران را باید در فضای تاثیرگذاری لابی های عربی – یهودی تحلیل کرد. تاکید بر حضور عربستان و اسرائیل در مذاکرات به معنای این است که نگرانی های سیاستمداران غربی فقط مرتبط با برنامه های هسته ای ایران نیست و آنها به دنبال این هستند که بحران های متفاوت در بیخ گوش اروپا که منجر به مشکلات عدیده برای آنها شده است کاهش پیدا کند. بسیار مشخص است که گره زدن برجام به این پرونده ها و اضافه کردن عربستان و اسرائیل به این مذاکرات از سوی رهبران جمهوری اسلامی ایران رد می شود و ایران حاضر نخواهد بود که تن به این شروط بدهد. خوب در چنین شرایطی چه باید کرد؟
جمهوری اسلامی ایران بر اساس تجارب و عقلانیتی که در چهار دهه از حیات خود به دست آورده توان تفکیک چالش ها و حتی دشمنی ها را دارد، یعنی در حالی که در جبهه¬ای در حال تخاصم و حتی درگیری است توان این را دارد که در پرونده و جبهه ای دیگر رایزنی ها و مذاکرات را بدون عدول از مواضع در پرونده دیگر پیش ببرد. پرونده جنگ یمن به خاطر مختصاتی که دارد، بستر لازم برای رایزنی بدون اینکه به روح برجام آسیب برساند را دارد. بحران انسانی یمن، توازن قدرت میان دو طرف، فشار جامعه جهانی برای حل بحران و اظهارنظر اخیر بایدن در مورد قطع کمک به سیاست های تهاجمی عربستان در این جنگ و چندین مورد دیگر شرایطی را به وجود آورده که باید با دیپلماسی میوه آن را چید. مقاومت انصارلله و کمیته های مردمی در یمن عملا آنها را تبدیل به یک نیرویی کرده است که حتی امیر جدید کویت نیز مستقیما با آنها مکاتبه کرد و جواب پیام تبریک آنها را پاسخ داد، قطر و عمان نیز دولت صنعا را پذیرفته اند و این جریان مردمی تبدیل به یک نیروی سیاسی – نظامی پذیرفته شده در میان کشورهای منطقه شده و خود عربستان نیز از نابودی این نیرو ناامید است. آنچه از مواضع چند روز اخیر مقامات آمریکایی، عربستانی و یمنی (شما بخوانید ایرانی) به اذهان متبادر می شود، اجماعی برای حل این بحران و اتمام جنگ است. در این پرونده ایران برگ های لازم برای بازی دارد و همه قدرت های جهانی از این مهم باخبر هستند ولی آنچه برای ایران اهمیت دارد اتمام بحران انسانی و تثبیت قدرت انصارالله در یمن است که عملا به آتش بس میان عربستان و یمن به وقوع خواهد پیوست.
عمان کشور همسایه یمن و عربستان که به انحاء مختلف از جنگ یمن احساس خطر و بحران می کند مورد اعتماد رهبران ایران و آمریکاست، و در سال های اخیر نشان داده که یک میانجی صادق و بی طرف بوده و دغدغه های تمام طرف های درگیر را به خوبی درک می کند. عمان در گفت وگوهای برجامی نشان داد که بازیگری عاقل و قابل اعتماد برای سران جمهوری اسلامی ایران است و تجربه موفق برجامی بیانگر این است که عمان بار دیگر می تواند میزبان گفت وگوهای غیربرجامی نیز باشد. یکی از گفت وگوهای غیر برجامی همین جنگ میان عربستان و یمن است که اتفاقا حل این بحران برای خود عمان نیز بسیار مهم است. عمان در پرونده هم یک میانجی عاقل و مورد اعتماد و هم یک میانجی منتفع از حل بحران یمن است و به دنبال این نخواهد بود که از این نمد برای خود کلاهی ببافد. به نظر من در این برهه از تاریخ باید میانجی گرانی پا به میدان بگذارند که اولا سابقه خوبی دارند و اعتماد طرف ها را جلب کرده، ثانیا حل بحران با منافع او گره خورده باشد و به دنبال سوءاستفاده و امتیازاتی برای خود نرود. در این مورد به خصوص عمان می توان شروع مذاکره مستقیم ایران با دولت بایدن باشد و پالس به اروپایی ها چندان مقبول نیست. گفت وگوی غیربرجامی میان ایران، یمن، عربستان و آمریکا در عمان راه حلی برای شروع گفت وگوهای مستقیم میان ایران و آمریکاست، هم عربستان به عنوان یک بازیگر مهم منطقه ای و تاثیرگذار وارد بازی می شود و تضمینهای لازم را کسب می کند و هم یمن از یک بحران بزرگ نجات پیدا می کند. این پرونده جدید می تواند با عقلانیت تصمیم سازان ایرانی هم به عنوان یک حسن نیت برای حل و فصل امور مختلف تلقی شود و هم برجام را از هر گونه متغیر جدید حفظ کند و بازگشت بدون شرط آمریکا به برجام را تسهیل کند. لازم به ذکر است در چنین تحلیلی متغیرهای زیادی می تواند دخیل باشد که نویسنده آن را قبول دارد و می¬تواند آن در سلسله مقالاتی نقد و بررسی کرد.
نظر شما :