ماموریت در مرزهای دریایی لبنان و رژیم صهیونیستی، پاداش امارات بابت عادی‌سازی!

۲۵ دی ۱۳۹۹ | ۰۲:۰۰ کد : ۱۹۹۹۰۳۳ سرخط اخبار

همزمان با انتخاب جو بایدن به عنوان رئیس جمهوری جدید آمریکا، آموس هوچستن، مشاور سابق او در حوزه انرژی بین‌المللی دوباره "طرح خود" برای حل اختلاف دریایی میان لبنان و رژیم صهیونیستی را ارائه کرده و این فرستاده سابق آمریکا به لبنان، "شرکت ملی نفت ابوظبی" را برای انجام این ماموریت معرفی کرد.

به گزارش ایسنا، به نوشته روزنامه الاخبار، کمتر از یک ماه قبل آموس هوچستن، مشاور ارشد پیشین جو بایدن و فرستاده سابق آمریکا به لبنان در واکنش به توییت مُنا سکریه، کارشناس تهدیدات سیاسی حوزه نفت و گاز درباره پیوستن امارات به انجمن گاز مدیترانه شرقی به عنوان عضو ناظر توییت کرد: فکر می‌کنم اگر به "ادنوک" (شرکت ملی نفت ابوظبی) سهم عملیاتی در بلوکه‌های مرزی میان دو طرف داده شود، می‌تواند بخش مهمی از حل اختلافات دریایی لبنان و "اسرائیل" باشد.

معاون سابق وزیر خارجه آمریکا در مسایل انرژی، نفت و گاز با انتشار این توییت به شکل غیر رسمی به پرونده‌ای بازمی‌گردد که سال ۲۰۰۸ آن را رها کرده بود و بعدها به دیوید ساترفیلد رسید و هر گونه تفسیر منطقی یا عملی سخن مسؤولی در رتبه هوچستن نمی‌تواند خارج از چارچوب تحولات فعلی باشد که مهمترین آنها عادی‌سازی روابط میان امارات و رژیم صهیونیستی و انتخاب جو بایدن (کسی که پیش از این هوچستن مشاور حوزه انرژی بین‌الملل او بود) به عنوان رئیس جمهوری آمریکا است.

در لبنان بدون اشاره به "طرح آموس" که در میان مسؤولان لبنانی به این نام مشهور است، نمی‌توان به روند پرونده مذاکرات درباره تعیین مرزهای دریایی با دشمن اسرائیلی پرداخت. آموس هوچستن این پیشنهاد را مطرح کرد که منطقه مورد اختلاف میان دو طرف لبنانی و اسرائیلی به همین شکل باقی بماند و یک شرکت متخصص استخراج نفت و گاز تعیین شده و کار خود را در آنجا آغاز کند، سود حاصل از این فعالیت‌ها نیز در یک صندوق قرار بگیرد تا بعدا با توافق دو طرف و نظارت آمریکا تقسیم شود. این پیشنهاد سال ۲۰۱۷ نیز یک بار دیگر مطرح شد و رکس تیلرسون، وزیر خارجه سابق آمریکا از آن حمایت کرد اما لبنان به دو دلیل آن را نپذیرفت، اولی به دلیل مخالفت با هر گونه همکاری با دشمن و دلیل دوم نیز فنی بود چرا که امکان تقسیم سودهای حاصله به این شکل پیش از تعیین مرزها وجود ندارد.

هوچستن به این مشهور است که به شرکت‌های انرژی برای ورود به بازارهای جدید و توسعه‌شان مشاوره می‌دهد. در شرایطی که مذاکرات میان لبنان و دشمن اسرائیلی پیچیده شده و این رژیم لبنان را تهدید کرده در صورتی که از سقف خواسته خود یعنی ۲۲۹۰ کیلومتر از دریا دست نکشد، مذاکرات را متوقف می‌کند، هوچستن دوباره پیشنهاد سابق خود را به صورت غیر رسمی مطرح کرده است.

هوچستن از جمله چهره‌هایی است که معتقد است این مساله راه‌حل سیاسی ندارد و تنها راه خروج از آن تقسیم سودها از طریق یک شرکت است که مدیریت منطقه مورد اختلاف را به دست بگیرد. این پیشنهاد حداقل می‌تواند نشان‌دهنده طمع بزرگی نسبت به بلوک‌های جنوبی نفت‌خیز باشد که نه فقط رژیم صهیونیستی بلکه طرف‌های بسیاری به دنبال سرمایه‌گذاری و تسلط یافتن بر آن هستند. همینطور ممکن است هوچستن از انتشار توییت خود همزمان با انتخاب بایدن یک هدف شخصی داشته و می‌خواسته تمایل خود را به بازگشت به این پرونده و به دست گرفتن آن نشان دهد به ویژه که اطلاعاتی در این مورد وجود دارند که روند پرونده تعیین مرزهای دریایی پس از روی کار آمدن دولت جدید آمریکا متفاوت خواهد بود.

حالا چرا شرکت ملی نفت ابوظبی؟ نکته اینجاست که اظهارنظر غیر رسمی فرستاده سابق آمریکا همزمان با عادی‌سازی روابط امارات با رژیم صهیونیستی و ورود آن به انجمن گاز مدیترانه شرقی انجام شد و خیلی زود توافق عادی‌سازی به توافقی پیوست که اهمیت آن در حوزه انتقال نفت و بازاریابی آن کمتر نبود، به این ترتیب دو طرف توافقی را در رابطه با انتقال نفت خام و تولیدات نفتی از امارات به بازارهای اروپایی از طریق لوله‌های نفتی در اراضی اشغالی که دریای سرخ و دریای مدیترانه را به یکدیگر متصل می‌کند، امضا کردند. برخی کارشناسان این حوزه می‌گویند، امارات سعی دارد در مقابل عربستان و قطر برای خود در حوزه نفت و گاز در منطقه جایگاهی بیابد و در این راستا با فعالیت در منطقه مورد اختلاف به عادی‌سازی نقطه قوتی می‌بخشد و آن را تثبیت می‌کند تا در ادامه بتواند در انجمن به جای اینکه تنها یک عضو ناظر باشد، به یک کشور استخراج‌کننده و توزیع‌کننده نفت تبدیل شود. تردیدی نیست که رژیم صهیونیستی ترجیح می‌دهد به جای هر طرف دیگری شرکت نفت امارات مدیریت منطقه مرزی را به دست بگیرد.

قطعا طرح هوچستن به دلیل پیچیدگی‌های ژئوپلتیک و موضعگیری لبنان غیر قابل اجرا است اما همینطور قطعا این طرح دوباره بررسی می‌شود و این طرح در واقع پروژه جدید غارت است که برای کنترل یافتن بر منابع دریایی لبنان آماده می‌شود، خطرش نیز در این است که در شرایطی مطرح شده که مذاکرات متوقف شده و اختلاف داخلی در روند اتمام آن به وجود آمده و دولت جدید آمریکا روی کار آمده که احتمال دارد تمامی توافق‌هایی را که پیش از این با لبنان شده، کنار بگذارد و طرح‌های قبلی را دوباره بازگرداند.

انتهای پیام

 
 
 


نظر شما :