نگاهی بر تجربه تلخ برجام‌پلاس‌ها

۱۸ آذر ۱۳۹۹ | ۱۸:۱۷ کد : ۱۹۹۷۹۳۰ سرخط اخبار

بایدن پیش و پس از پیروزی در کارزار انتخاباتی آمریکا درباره بازگشت به برجام سخنانی گفته که نشان‌دهنده تمایل او به احیای این توافق‌ است اما به‌طور مشخص درباره برجام و توافق هسته‌ای با ایران مسائلی را مطرح کرده که یادآور رویکرد تکراری غرب در مذاکره با ایران است.

بایدن پیش و پس از پیروزی در کارزار انتخاباتی آمریکا درباره بازگشت به برجام که محصول دیپلماسی دولت اوباماست سخنانی گفته است که نشان‌دهنده تمایل او به احیای این توافق‌ است اما به‌طور مشخص درباره برجام و توافق هسته‌ای با ایران مسائلی را مطرح کرده که یادآور رویکرد تکراری غرب در مذاکره با ایران است.

از یو.سی.اف اصفهان تا رآکتور اراک

مذاکرات هسته‌ای که به برجام منتهی شد اولین دوره مذاکراتی نبود که میان ایران و غرب انجام شد. شروع این مذاکرات به اوایل دهه‌80 بر‌می‌گردد و تهران و غرب در چند نوبت به توافقاتی رسیدند که همه این توافقات تا‌کنون بی‌سرانجام بوده است. نکته جالب توجه این‌که در هر یک از این توافقات، ایران به تعهداتی که پذیرفته به‌صورت کامل عمل کرده اما طرف غربی، خلف‌وعده کرده و از پذیرش تعهداتش طفره رفته و همین مساله به شکست مذاکرات و شروع مذاکراتی مجدد منجر شده است.

نکته جالب‌تر این‌که در مذاکرات موسوم به برجام که پس از چند سال از شکست مذاکرات قبلی شروع شد، غربی‌ها با وجود عدم پایبندی به تعهدات خود در توافق قبلی، سقف توقعات خود از ایران را بالاتر برده و در میزان تعهداتی که برای ایران در توافق جدید تعریف کرده‌اند چند گام جلوتر آمده‌اند.

همین روند باعث شد تا اگر در دولت اصلاحات، توقعاتی در حد پلمب مرکز یو.سی.اف اصفهان داشتند در دولت روحانی به کمتر از خارج کردن قلب رآکتور اراک قانع نشدند.

 

بیانیه سعدآباد و قطعنامه‌های شورای حکام

اولین مذاکره هسته‌ای با سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان در تهران و ۲۹ مهر۱۳۸۲ برابر با  ۲۱اکتبر۲۰۰۳ انجام شد. در نشست مشترک وزرای خارجه سه کشور اروپایی و هیات ایرانی که در مجموعه سعدآباد تهران برگزار شد، بیانیه‌ای منتشر شد که به موجب آن، ایران برای بازدید بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از تأسیسات هسته‌ای خود اعلام همکاری کرد و گازدهی در سانتریفیوژهای نطنز را در راستای راستی‌آزمایی و اثبات صلح‌آمیز بودن فعالیت هسته‌ای ایران، به‌صورت داوطلبانه و برای مدت محدود تعلیق کرد. انگلیس و فرانسه نیز متعهد شدند از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل جلوگیری کنند.

در این مذاکرات ریاست هیات ایرانی را حسن روحانی و کمال خرازی به عهده داشتند و ریاست هیات اروپایی را هم دومینیک دو ویلپن، جک استراو و یوشکا فیشر وزیران خارجه سه کشور فرانسه، انگلیس و آلمان به عهده داشتند.

در این توافق، ایران داوطلبانه و با هدف اعتمادسازی تمام فعالیت‌های هسته‌ای خود را به حال تعلیق درآورد. با این وجود سه کشور اروپایی مذاکره‌کننده مدام بهانه‌جویی می‌کردند و در توافقنامه‌ای که تمام مفاد آن برای ایران الزام‌آور بود، هیچ معیاری برای رفع نگرانی آنها وجود نداشت. به‌رغم توافقنامه سعدآباد و همکاری ایران، شورای حکام سازمان بین‌المللی انرژی اتمی به پیشنهاد این سه کشور اروپایی، یکی پس‌ازدیگری قطعنامه‌هایی علیه ایران صادر می‌کرد.

 

توافق‌نامه بروکسل

این توافق‌نامه در ۴اسفند ۱۳۸۲ برابر با ۲۳فوریه ۲۰۰۴ به امضا رسید و ایران متعهد شد ساخت و آزمایش سانتریفیوژهای مورد نیاز برای غنی‌سازی را متوقف کند و ساخت قطعات یدکی سانتریفیوژهای موجود در آن زمان را نیز تعلیق کند. در این مذاکرات ریاست هیات ایرانی به عهده حسن روحانی و ریاست هیات اروپایی بر عهده خاویر سولانا بود.
پس از این توافق به دنبال انتشار اخباری درباره فعالیت‌های هسته‌ای کشورمان، موج جدیدی از فشارهای غرب علیه ایران شروع شد و آمریکا بار دیگر مساله ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت را تقویت کرد و اتحادیه اروپا و کشورهای بلوک شرق را به انفعال نسبی کشاند. در این وضعیت، آژانس از تهران خواست ابعاد تعلیق را گسترش دهد.

 

توافق‌نامه پاریس

این توافق‌نامه در ۱۴ نوامبر ۲۰۰۴ برابر با ۲۴ آبان ۱۳۸۳ در پاریس بین ایران و سه کشور فرانسه، انگلیس و آلمان به امضا رسید و به موجب آن ایران به عنوان اقدامی داوطلبانه در جهت اعتمادسازی و نه به عنوان یک تعهد قانونی پذیرفت تمامی فعالیت‌های مربوط به غنی‌سازی و بازفرآوری مانند ساخت، تولید، نصب، آزمایش، سرهم‌بندی و راه‌اندازی سانتریفیوژهای گازی و فعالیت‌های مربوط به جداسازی پلوتونیم را متوقف کند و در عوض اتحادیه‌اروپا سعی در پذیرش ایران در سازمان تجارت جهانی کند.

نماینده مذاکره‌کننده ایران سیروس ناصری همراه سفیران وقت ایران در پاریس، لندن و برلین بودند. اصرار غربی‌ها برای به صفر رساندن غنی‌سازی در ایران باعث از بین رفتن این توافق شد. ظریف در یکی از توییت‌های خود در سال‌های گذشته با اشاره به تجربه آن دوره از مذاکرات نوشت: بولتون و نتانیاهو در سال 2005 با اصرار بر غنی‌سازی صفر توافق پاریس میان ایران و سه کشور اروپایی را از بین بردند.

از سرگیری غنی‌سازی

در پایان دولت اصلاحات، بدعهدی غربی‌ها به صورت رسمی به شکست مذاکرات گذشته انجامید و سال 84 و زمانی که هنوز دولت هشتم بر سر کار بود، ایران اعلام کرد به دلیل عدم پایبندی اروپا به تعهداتش، تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی به پایان رسیده‌است و با فک پلمب، فعالیت‌های UCF اصفهان را تحت نظارت آژانس ادامه می‌دهد. همچنین ایران در ژانویه ۲۰۰۶ در حضور بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای تأسیسات مجتمع تحقیقاتی هسته‌ای نطنز را نیز فک پلمب کرد، اما شورای امنیت در مارس همان سال به ایران یک ماه فرصت داد تا فعالیت‌های هسته‌ای خود را متوقف کند.

روحانی در صفحه 484 خاطرات خود درباره جلسه خصوصی‌اش با رهبر انقلاب می‌نویسد: «در تاریخ 6/2/1384 مصادف با 17 ربیع‌الاول پس از دیدار کارگزاران نظام با مقام معظم رهبری، دیدار خصوصی کوتاه ولی سرنوشت‌سازی با ایشان داشتم. در آن دیدار، مقام معظم رهبری فرمودند نظرشان این است که UCF اصفهان راه‌اندازی شود. در واقع، حرکت جدید از اینجا آغاز شد.»

 

تفاهم لوزان

از سال 92 که دولت روحانی روی کار آمد مذاکرات جدید با غرب آغاز شد و دور نهایی مذاکرات ایران و گروه 1+5 که به برجام منتهی شد از ۲۹ مارس ۲۰۱۵ (نهم فروردین ۱۳۹۴) در لوزان سوئیس با حضور علی‌اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، به همراه ارنست مونیز، وزیر انرژی آمریکا و هیات‌های کارشناسی آغاز شد. که این مذاکرات در انتها به تفاهم لوزان منجر شد. بعد از تفاهم لوزان، آمریکا برخلاف توافق انجام‌شده اقدام به ارائه فکت‌شیت کرد که این گزارش در ظاهر با آنچه طرف ایرانی درباره تفاهم لوزان روایت می‌کرد تفاوت داشت و همین امر موجب به‌وجودآمدن تنش‌هایی در داخل ایران و حتی آمریکا شد.

آمریکا همچنین اقدام به تصویب طرحی کرد که به موجب آن هرگونه توافقی میان ایران و کشورهای 1+5 باید در کنگره ایالات‌متحده به تصویب برسد. علاوه‌برآن لغو کامل تحریم‌های اعمال‌شده از سوی آمریکا علیه ایران به موجب فعالیت هسته‌ای نیز با مجوز کنگره آمریکا امکان‌پذیر خواهد شد.

 

برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)

در 23 تیرماه 94 (۱۴ جولای ۲۰۱۵) برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام در راستای توافق جامع بر سر برنامه هسته‌ای ایران در وین اتریش بین ایران، اتحادیه اروپا و گروه 1+5 (شامل چین، فرانسه، روسیه، انگلیس، ایالات‌متحده آمریکا و آلمان) منعقد شد.

تعهدات ایران براساس این توافق: پذیرش محدودیت هشت‌ساله بر برنامه هسته‌ای کشورمان، پذیرش داوطلبانه پروتکل الحاقی و اجازه به آژانس برای نظارت بر مراکز غنی‌سازی اورانیوم به مدت 25سال، نظارت بر تولید لوله روتور و بیلوز سانتریفیوژها برای 20سال، قبول محدودیت در حجم اورانیوم غنی‌شده به میزان 300 کیلوگرم به مدت 15سال، حفظ سطح غنی‌سازی اورانیوم به میزان 3/67 درصد به مدت 15سال، اجازه رسیدگی آژانس به اطلاعات مربوط به انجام فعالیت‌های هسته‌ای در مراکز اعلام‌نشده در عین عدم دسترسی به مراکز یا سیستم‌های موشکی، ارائه تسهیلات بیشتر برای کار آژانس و استفاده از برخی فناوری‌های جدید راستی‌آزمایی و همزمان، منع استفاده از دوربین‌های آنلاین بود. به مدت 15سال، ایران در فردو، فعالیت‌های غنی‌سازی اورانیوم و تحقیق و توسعه مربوط به غنی‌سازی اورانیوم نخواهد داشت و هیچ‌گونه مواد هسته‌ای نگهداری نخواهد کرد.

ایران به ساخت و ساز رآکتور نا‌تمام تحقیقاتی آب سنگین اراک بر مبنای طرح اولیه ادامه نخواهد داد و کالندریای موجود را خارج کرده و آن را در ایران نگهداری می‌کند. تعهدات طرف مقابل نیز عبارت بود از پذیرش حق غنی‌سازی هسته‌ای ایران و ادامه تحقیق و توسعه بر روی کلیه سانتریفیوژهای کلیدی و پیشرفته، لغو قطعنامه‌های تحریمی شورای امنیت شامل کلیه تحریم‌های اقتصادی و مالی تحمیل شده علیه کشورمان، حفظ زیرساخت‌های هسته‌ای ایران از جمله در نطنز، اراک و فردو با وجود برخی اصلاحات در قلب رآکتور اراک و کاستن از سانتریفیوژها در نطنز و فردو، مشارکت در پروژه‌های برنامه هسته‌ای ایران، لغو تحریم تسلیحاتی ایران، همزمان با پذیرش برخی محدودیت‌های پنج ساله از سوی ایران، لغو تحریم‌های یکجانبه آمریکا واتحادیه اروپایی و همزمان لغو تحریم هواپیمایی کشورمان پس از سه دهه بود.پس از امضای توافق برجام و تا قبل از زمان اجرایی شدن آن در دیماه 94، ایران تعهدات خود را اجرایی کرد.

واقعیت این است که در ادوار مختلف مذاکرات، ایران همواره سبد تعهدات خود را پرکرده است اما طرف غربی در خوش‌بینانه‌ترین شرایط حدود 20 درصد سبد تعهداتش را پر کرده است. نتیجه این‌که در  طول این سال‌ها فقط دامنه و حجم تعهدات ما بالارفته است در صورتی که غرب در همان سطح محدود تعهدات آن هم به‌صورت مشروط اکتفا کرده‌است.

برجام مطلوب آمریکا

براساس آنچه گفتیم برجامی که بایدن (آمریکا) دوست دارد به آن بازگردد شامل این موارد می‌شود:

روح برجام: عبارتی که اوباما بارها به آن اشاره کرد و معتقد بود روح برجام همچنان محقق نشده‌است. برجامی که اوباما رسما می‌گفت تا وقتی ایران روح برجام (موشکی و منطقه‌ای و...) را عملیاتی نکند، از امتیاز اقتصادی آن بهره‌مند نخواهد شد.

مذاکره بر سر مؤلفه‌های قدرت ملی: آمریکا به دنبال برجامی است که باید اصلاح و محدودیت‌های هسته‌ای ایران دائمی شود و نیز ایران در حوزه موشکی و منطقه‌ای پای میز مذاکره بیاید و این مؤلفه‌های قدرت ملی خود را واگذار کند.

استراتژی فشار هوشمند: بایدن رسما اعلام کرده است که او فشار بر ایران را کنار نخواهد گذاشت، بلکه فشار حداکثری ترامپ را با استراتژی فشار هوشمند دنبال خواهد کرد، در واقع او با ترامپ اختلاف راهبردی ندارد؛ نه درباره برجام و نه در مساله موشکی و منطقه‌ای، بلکه او می‌گوید: «روش ترامپ که خروج رسمی از برجام و تکروی بود نتیجه نداده است» و باید از طرق دیگر وارد کار شد.

دست برتر برای غرب: تئوری غرب به‌خصوص آمریکا درخصوص مذاکره با ایران این است که برداشتن تحریم‌ها به‌شرط گرفتن امتیازات بیشتری از ایران باشد. یعنی این‌که در هر دوره از مذاکرات سهم و حجم امتیازاتی که ایران به غرب می‌دهد بیشتر شود.

بازگشت به عقب ایران: آمریکا به دنبال کاستن از تحریم‌های پسا‌برجامی ایران و به‌ویژه پس از ژانویه 2017 است به‌شرط بازگشت از گام‌های کاهش تعهدات هسته‌ای توسط ایران. به تعبیر دیگر آمریکا نقطه آغاز مذاکرات را از زمان خروج ترامپ از برجام می‌داند.

منبع: روزنامه جام جم


( ۲ )

نظر شما :