دومین بخش از دهمین سال سلسله یادداشت های سرکیس نعوم

آنچه امریکای سه سال اخیر را متفاوت کرده است

۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۱۲:۰۰ کد : ۱۹۹۱۴۱۱ آمریکا انتخاب سردبیر
به دلایل مختلف سفر این مرتبه من به امریکا با دفعات قبل متفاوت بود، مهمترین آن به «دوره ترامپ» بازمی گشت، با وجود دوستان مهمی که در حزب جمهوریخواه دارم تعدادی از آنها گفتند به دلیل ارتباطاتی که با ترامپ دارند و مسئولیت هایی که از او گرفته اند نمی توانند با من ملاقات کنند.
آنچه امریکای سه سال اخیر را متفاوت کرده است

دیپلماسی ایرانی: امسال دیپلماسی ایرانی دهمین سال از یادداشت های متوالی سرکیس نعوم را متفاوت از سال های گذشته منتشر می کند، چرا که امسال آگاهی بیشتری از او و دیدگاه هایش دارد. در دیداری که در تهران با او داشتم متوجه شدم که او ایران را دوست دارد، طرفدار انقلاب اسلامی است "چرا که با ظلم مخالف است" و می گوید حکومت سابق ایران را که حکومت شاهنشاهی بوده، حکومت ظالمی می دانسته که اراده ای از خود نداشته است. با سیاست های امریکا مخالف است و آن را در جهت استثمار کشورهای دیگر و تصاحب اختیار و توانایی هایشان می داند اما واقعگراست و اعتقاد دارد نمی توان امریکا را نادیده گرفت. می گوید در طول بیست سال سفر مداومی که به امریکا داشته و با مقام های مختلف فعلی و سابق امریکایی در ارتباط بوده و گفت وگو داشته است، امریکا را خوب می شناسد. امریکا را به خاطر مردمان خوبش، دنیای پیشرفته اش و زندگی مدرنش دوست دارد، اما همواره به سیاست های سلطه جویانه امریکا انتقاد داشته است. او همچنین می گوید که ارزش قلمش را بالاتر از هر چیز می داند و هرگز حاضر نیست آن را بفروشد. نعوم همچنین گفت با وجود این که می توانسته از سال ها قبل شناسنامه امریکایی بگیرد اما این کار را برای خود خفت می داند و هرگز حاضر به انجام این کار نشده است و هر دفعه مانند هر شهروند لبنانی به سفارت امریکا می رود و برای سفر به این کشور ویزا می گیرد. 

سرکیس نعوم حدود دو ماه قبل از این که به امریکا برود و یادداشت های هر ساله اش را تهیه کند، در ایران بود. برای همین توانستیم امسال با او هماهنگ کنیم که بر خلاف دو سال اخیر، یادداشت هایش را به طور کامل در اختیار ما قرار دهد تا شامل محدودیت هایی که روزنامه النهار برای خوانندگانش ایجاد کرده است، نشویم. در این جا دیپلماسی ایرانی دومین بخش از سلسله یادداشت های سرکیس نعوم را منتشر می کند:

به دلایل مختلف سفر این مرتبه من به امریکا با دفعات قبل متفاوت بود، مهمترین آن به «دوره ترامپ» بازمی گشت، اگر بشود آن را این گونه توصیف کرد، با وجود دوستان مهمی که در حزب جمهوریخواه دارم تعدادی از آنها گفتند به دلیل ارتباطاتی که با ترامپ دارند و مسئولیت هایی که از او گرفته اند نمی توانند با من ملاقات کنند. البته تحولات اخیر مهمترین آنها Impeachment یا تلاش هایی که برای کنار زدن او می شود، سبب شده است تا او و حزب یکی شوند. دوستان من در وزارت دفاع و شورای امنیت ملی که وابسته به کاخ سفید هستند و با پایان یافتن دوره اوباما از آنجا رفتند، از جمله آنها هستند. بعضی از آنها جمهوریخواهانی هستند که بعد از پایان دوره اوباما، ترامپ سراغشان نرفت. اما دوستان من در وزارت امور خارجه همچنان در اداره خود مشغولند و تعدادشان هم بسیار است. در سال های قبل از آمدن ترامپ در هر سفر من بین 18 تا 22 جلسه با مسئولان عالی رتبه و رده میانی که درگیر کشورهای خاورمیانه اعم از کشورهای عربی و ترکیه و ایران و جهان اسلام (افغانستان و پاکستان) و برخی از کشورهای بزرگ مثل چین و روسیه و هند و ژاپن و دو کره و پیمان ناتو همچنین کسانی که پیگیر امور تروریسم و مبارزه با آن و برنامه ریزی های سیاسی هستند، برگزار می کردم. 

اما در سه سال اخیر از زمان روی کار آمدن ترامپ تعداد این جلسات کم شد طوری که در سال سوم به 12 جلسه رسید. در سفر آخرم تنها یک مقام اصلی عالی رتبه را دیدم که موعد رسمی آن دیدار هم از «عوکر» در لبنان با هماهنگی واسط من در واشنگتن انجام شد، و سه یا چهار دیدار دیگر با مسئولان عالی رتبه درگیر با مهمترین قضایای خاورمیانه داشتم. شیوه تعاملِ هزینه بری که با من داشتند به من ثابت کرد که تمایل جدی برای کمک یا حتی شاید تمایلی برای دیدار با من نداشتند با وجود این که در بیروت با آنها هماهنگ کرده بودم و در تماس با تلفن همراه «هماهنگ کننده این دیدارها» به من برای انجام این دیدارها اطمینان داده بودند. خنده دار گریه آور این که یکی از این افراد به «هماهنگ کننده» دستیارم گفته بود که آماده است با من ده دقیقه دیدار کند به شرطی که حرفی که به من می زند را با مقام هم رده یا بالاتر از او در میان نگذارم. خندیدم و جواب دادم: این دلیلی است برای این که او چندان این دیدار را جدی نگرفته است. اولا 10 دقیقه جز برای سلام علیک کردن کفایت نمی کند. ثانیا، من مصاحبه رسمی انجام نمی دهم که بخواهم نام مصاحبه شونده را منتشر کنم حتی اگر رئیس جمهور باشد. آیا می تواند روزنامه نگاری را به من نشان بدهد که بتواند از این مدت کوتاه دو یا سه جمله منتشر کند؟ 

البته دلیلی ندارد که نه نام او را منتشر کنم، و نه نام کسی که پذیرفته برای هماهنگی در واشنگتن به من کمک کند. اما همین اظهارات مرا ثابت می کند. یکی فقط راضی شد دو حرف اول اسمش را به من بگوید که ارجحیتی برای تعامل با من در مقایسه با «هم وطنانش» نداشته باشد، برای این که همچنان به نوعی به آن طیف وابسته است. اما هر چه از لبنانی های مقیم امریکا خواستم بر خلاف امریکایی ها به من دادند. چرا این تفاوت وجود دارد؟ شاید بعضی ها فکر کنند من استقلال عمل دارم تا هر چقدر می خواهم خرج کنم تا با هر کسی که درگیر امور خارجی است و با مشکلات لبنان و منطقه و متحدان امریکا سر و کار دارد یا به دلایلی با آن دشمنی دارد، تماس بگیرم، من وارد این شبهه نمی شوم. اما دلایلی که از شخصیت های درگیر در امور سیاسی و رسانه ای امریکایی شنیده ام حاکی از آن است که رفتارهای رئیس جمهور ترامپ نشان می دهد که او از کسانی که سیاست های سلطه طلبانه را دنبال می کنند و بر کشورهایی حکومت می کنند که هیچ ارتباطی با دموکراسی ندارند خوشش می آید و می خواهد مثل آنها باشد. از جمله روسای جمهور روسیه و چین و کره شمالی و ترکیه. همچنین کسانی که در دولت او کار می کنند به اختیارات قانونی خود عمل نمی کنند بلکه هر چه او می خواهد را عمل می کنند و همه تصمیمات او را اجرا می کنند حتی اگر عجولانه باشد و مصلحت کشورشان نباشد، این را از شعارهای دائمی که سر می دهند و استنادی که به دستورات او در تحرکاتشان می کنند، می توان دید. بر خلاف آنچه در کشورهای دموکراتیک ما رخ می دهد. برای همین خیلی ها او را رها کردند یا مجبور شدند او را رها کنند، مثل الن اول، رئیس کارکنان او در کاخ سفید و مک مستر، مشاور امنیت ملی و متیس، وزیر دفاع او و جان بولتون با وجود این که در نگاه های دست راستی افراطی شریک او بود، همچنین نخستین وزیر امور خارجه اش. 

البته این بدان معنا نیست که موضع من نسبت به امریکا تغییر کرده است، من از مدت ها پیش دوست آن بودم و همچنان بر این دوستی خود هستم، دوستی ای که منافع مادی و غیرمادی برای من ندارد. همچنین من به اصولش اعتقاد دارم و می خواهم که همان طور که برای ملت خود این اصول را اجرا کرده است در دیگر کشورهای جهان نیز اجرا شود. و اگر بتوانم بگویم حتی دوست دارم دولت ما اصول انسانی آن را در کشورمان تطبیق دهد اما نه به حساب اصول خودمان یعنی آنها را کنار بزند و آن اصول را جایگزین کند تا کلا این منطقه از دنیا کنار برود، بلکه اصول انسانی و صحیح آن را. 

با این وجود عادت همیشگیم را کنار نمی گذارم و به سفرهای سالانه ام ادامه می دهم. از اینجا شما را به خواندن سلسله دیدارهای جدی ام از واشنگتن دعوت می کنم.

ادامه دارد...

تهیه و ترجمه: علی موسوی خلخالی

کلید واژه ها: ایالات متحده امریکا دونالد ترامپ سلسله یادداشت های جدید سرکیس نعوم


( ۳ )

نظر شما :

هومن ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۲۳:۳۱
بیشتر که تعریف از خودش است تا چیز دیگر
نذیر ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۰۴:۲۷
جان بولتون؟!!!!!!؟؟؟؟؟