تمام تلاش های واشنگتن در شورای امنیت به شکست خواهد انجامید
افزایش نفوذ ایران در خاورمیانه با پایان تحریم های تسلیحاتی، علت نگرانی آمریکا
گفت وگو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – روزنامه نیویورک تایمز ۲۶ آوریل/ ۷ اردیبهشت در گزارشی خبر داد که بهرغم خروج دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا از توافق برجام در سال ۲۰۱۸ مایک پمپئو، وزیر امور خارجه این کشور همراه با تیمی در حال تدوین متنی حقوقی است که بر اساس آن آمریکا تلاش دارد کماکان خود را به عنوان یکی از طرفهای برجام مطرح کرده و مانع از پایان یافتن تحریمهای تسلیحاتی شورای امنیت سازمان ملل در ۱۸ اکتبر/ ۲۷ مهر شود. این در حالی است که به موازات این تلاش های مایک پمپئو، دیگر مقامهای دولت دونالد ترامپ نیز در روزهای اخیر توزیع پیشنویس قطعنامه جدیدی را در شورای امنیت شروع کردهاند که صادرات اسلحه را به ایران ممنوع میکند که برای تصویت و عملیاتی شدنش به ۹ رای موافق از مجموع ۱۵ عضو این شورا و مهمتر از آن وتو نشدن از طرف کشورهای عضو دائم شورای امنیت (روسیه، چین، ایالات متحده، انگلیس یا فرانسه) نیاز دارد. اما اهداف واشنگتن از این همه تلاش سیاسی و دیپلماتیک برای تمدید تحریم های تسلیحاتی ایران چیست؟ چرا واشنگتن تا به این اندازه از پایان یافتن این تحریم ها بیم دارد و نگران است؟ این سوالات و پرسشهایی از این دست، موضوع گفتوگوی دیپلماسی ایرانی با احمد نقیب زاده، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بینالملل است که در ادامه می خوانید:
با نزدیکتر شدن به موعد پایان تحریم های تسلیحاتی ایران در ۱۸ اکتبر/ ۲۷ مهر تلاش آمریکایی ها و به خصوص شخص مایک پمپئو، وزیر امور خارجه ایالات متحده برای تمدید این تحریم ها دو چندان شده است. فارغ از موفقیت و یا عدم موفقیت کاخ سفید در تمدید این تحریم ها سوال مهم اینجا است که هدف یا اهداف آمریکا از این تلاشها برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران بعد از ۱۸ اکتبر/ ۲۷ مهر چیست؟ چرا واشنگتن تا این اندازه از پایان یافتن این تحریم ها بیم دارد و نگران است؟
من معتقدم که اکنون کانون نگرانی ایالات متحده آمریکا و شخص مایک پمپئو از پایان تحریم های تسلیحاتی به باز شدن فضای بسته حال حاضر در مناسبات جهانی برای گسترش و تقویت توان نظامی ایران باز می گردد. خوب به هر حال اکنون بسیاری از کشورهای جهان، حتی روسیه و چین در جایگاه متحدین ایران، ذیل تداوم تحریم های تسلیحاتی کشور تا ۱۸ اکتبر/ ۲۷ مهر قادر به فروش سلاح به ما نیستند. اما بعد از انقضای این تحریم ها هر کشوری به راحتی می تواند مجوز انعقاد قرار داد تسلیحاتی با ایران را داشته باشد بدون اینکه قوانین را نقض کرده باشد. لذا به هر میزان این فضای بسته تعامل نظامی با ایران بعد از ۱۸ اکتبر/ ۲۷ مهر شکسته شود قطعاً توان و قدرت نظامی تهران افزایش پیدا خواهد کرد و این مسئله در ادامه می تواند نفوذ پررنگ تر ایران در منطقه غرب آسیا را به همراه داشته باشد. افزایش نفوذ ایران در خاورمیانه نیز به معنای تحت الشعاع قرار گرفتن امنیت اسرائیل خواهد بود. از این رو است که آمریکاییها به شدت از پایان یافتن تحریم های تسلیحاتی ایران بعد از ۱۸ اکتبر/ ۲۷ مهر نگران هستند، چون با پایان تحریم های تسلیحاتی دست ایران بیش از پیش باز می شود. لذا ایالات متحده آمریکا برای کاهش نفوذ جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه و نیز افزایش امنیت اسرائیل تلاشی جدی را به کار بسته است تا مانع از پایان یافتن تحریم تسلیحاتی ایران شود.
بر اساس گزارش جنجالی ۲۶ آوریل/ ۷ اردیبهشت روزنامه نیویورک تایمز به نظر می رسد که مقامات کاخ سفید و به ویژه شخص مایک پمپئو در حال تدوین یک استدلال حقوقی است که نشان میدهد ایالات متحده آمریکا همچنان یکی از اعضای برجام به شمار می رود تا به این وسیله واشنگتن بتواند از اهرم «مکانیسم ماشه» و احیای همه تحریمهای قبل از امضای برجام علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده کند. چون در صورتی که نقشه اول کاخ سفید در خصوص قطعنامه ممنوعیت فروش و صادرات سلاح به ایران و تمدید تحریم های تسلیحاتی مد نظر آمریکا در شورای امنیت به شکست برسد، واشنگتن در نقشه دوم و جایگزین، این حق را برای خود به عنوان یکی از طرفهای برجام محفوظ می داند که تمام تحریم های سازمان ملل را ضد ایران بازگرداند. از نگاه شما این طرح آمریکایی ها در میدان عمل و بر اساس معیار حقوق بین الملل تا چه اندازه می تواند محلی از اعراب داشته باشد؟
سران و مقامات کاخ سفید از خود دونالد ترامپ تا مایک پمپئو، جانبولتون و دیگر اعضای کابینه در طول سه سال گذشته مواضع، سخنان و ادعاهای مسخره و خنده دار زیادی مطرح کردند، اما بی شک تدوین استدلال حقوقی برای تبیین طرح بازگشت به برجام برای استفاده از اهرم مکانیسم ماشه خندهدارترین آنهاست. زمانی که دونالد ترامپ ۱۸ اردیبهشتماه سال ۱۳۹۷ به طور رسمی فرمان خروج آمریکا از توافق هستهای را امضا کرد به صورت اتوماتیک از منظر حقوق بین الملل از تمامی حقوق این معاهده نیز محروم شد. پس واشنگتن نمی تواند به صورت دلبخواه انتخاب کند که برای پیشبرد اهداف و منافعش بخشی از توافق برجام هست یا نه! آمریکا چه خوشش بیاید چه خوشش نیاید، ایران طبق قطعنامه ۲۲۳۱ که از سال ۲۰۱۶ و همزمان با برجام اجرایی شد تا پنج سال از خرید تسلیحات تهاجمی منع شده است. اما این محدودیت و تحریم ۱۸ اکتبر/ ۲۷ مهر منقضی میشود و پس از آن تهران این امکان را خواهد داشت که از کشورهای خارجی جنگافزار بخرد. پس هیچ مبنای حقوقی برای طرح آمریکا در خصوص این که ایالات متحده هنوز جزئی از برجام است، وجود ندارد. از این رو است که شخصی مانند وندی شرمن که مذاکرات هستهای با ایران را در زمان باراک اوباما هدایت میکرد نیز معتقد است که اگر آمریکا تلاش دارد خود را عضو برجام بداند برای این است که آن را باطل کند، لذا با مقاومت عظیمی روبه رو خواهد شد.
چنان که عنوان شد مقامهای دولت دونالد ترامپ در روزهای اخیر به موازات پیگیری طرح خود برای استفاده از مکانیسم ماشه، توزیع پیشنویس قطعنامه جدیدی را در شورای امنیت شروع کردهاند که صادرات اسلحه را به ایران ممنوع میکند که اگر واشنگتن موفق به تمدید تحریم تسلیحاتی ایران نشد، از اختیارات برجام استفاده کند تا هم تحریمهای شورای امنیت را بازگرداند و هم در کنار آن به حیات برجام خاتمه دهد. در این راستا به تایید یک مقام آمریکایی، کاخ سفید پیشنویس قطعنامه تمدید تحریمهای آمریکا را به انگلیس، فرانسه و آلمان نیز ارائه کرده، اما از در اختیار دادن آن به ۱۱ عضو دیگر شورای امنیت از جمله روسیه و چین امتناع کرده است. اما نکته اینجاست که این قطعنامه مذکور در صورت دارا بودن ۹ رای موافق و وتو نشدن از طرف کشورهای عضو دائم شورای امنیت (روسیه، چین، ایالات متحده، انگلیس یا فرانسه) به تصویب خواهد رسید. با این اوصاف سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلستان با این قطعنامه مد نظر ایالات متحده آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل همراهی خواهند کرد؟
من بعید می دانم که اروپایی ها بخواهند با این قطعنامه مد نظر آمریکا برای فشار بر ایران در خصوص تحریم های تسلیحاتی همراهی کنند. چرا که آلمان، فرانسه و انگلیس در سایه یک نگاه واقع بینانه و آشنایی بیشتر با مسائل حقوقی برجامی و نیز اشراف بر مناسبات و چارچوبهای شورای امنیت حاضر نیستند با برخی از برنامه های سطحی و غیر قابل قبول آمریکا همراهی کنند. البته در این میان شاید انگلستان به واسطه نزدیکی مواضع جانسون به دونالد ترامپ بخواهد شرایطی متفاوت از پاریس و برلین را در پیش بگیرد. از طرف دیگر اروپایی ها اگر بخواهند در شورای امنیت بر ادعای پوچ آمریکایی ها صحه بگذارند مایه بی آبرویی خود آنها خواهد شد. البته که مسئله وتوی چین و روسیه نیز مطرح است. لذا وضعیت متفاوت از آن چیزی است که آمریکایی ها به دنبال آن هستند. با در نظر گرفتن این مسئله شاید آمریکاییها بتوانند با فشارهای خود برخی از اعضای غیر دائم شورای امنیت را نسبت به قطعنامه مورد نظرشان همراه کنند، اما نهایتاً با وتوی چین و روسیه تمام این تلاش ها به بنبست خواهد رسید؛ اینجاست که آمریکایی ها سعی می کنند مسئله بازگشت به برجام را در دستور کار قرار دهند تا بتوانند ذیل آن، یکجانبه و بدون در نظر گرفتن وتوی دیگر کشورها تمام تحریم های سازمان ملل علیه ایران را احیا کنند. اما مطمئنا واشنگتن، هم در مسئله موفقیت قطعنامه خود برای ممنوعیت فروش و صاردات سلاح به ایران و هم در مسئله بازگشت به برجام به منظور استفاده از مکانیسم ماشه ناموفق خواهد بود.
اما از نگاه شما بر مبنای چه استدلال حقوقی مایک پمپئو هنوز اعتقاد دارد که ایالات متحده آمریکا جزئی از اعضای اصلی برجام است؟
کاخ سفید معتقد است که ایالات متحده آمریکا بدون طی مکانیسم های در نظر گرفته شده از طریق برجام و به صورت یک جانبه با صدور بیانیه ای در ۱۸ اردیبهشت سال ۱۳۹۷ از توافق هسته ای خارج شده است. لذ ا بر این اساس پمئو بر این باور است که صدور این بیانیه و امضای فرمان خروج آمریکا از برجام توسط دونالد ترامپ به این منعا است که هنوز پروسه خروج ایالات متحده آمریکا از توافق هسته ای کامل اجرا نشده و ناتمام مانده است. لذا به زعم وزیر امور خارجه آمریکا می توان گفت که واشنگتن هنوز جزء و یکی از اعضای توافق هسته ای است. به بیان دیگر چون که قطعنامه شورای امنیت برجام را به عنوان ضمیمه خود قبول کرده است، بنابراین خروج از این توافق از منظر حقوقی برای آمریکا و دیگ اعضاء از منظر حقوقی میسر نیست.
پس تمامی تلاش های امریکا به منظور احیای تحریم ها و پیگیری سیاست فشار حداکثری بعد از فرمان دونالد ترامپ مبنی بر خروج از برجام چه معنی دارد؟
در سایه استدلال و نگاه پمپئو این ادعا وجود دارد که فرمان دونالد ترامپ با استناد به همان نکته قبلی من به منظور خروج آمریکا از برجام اساسا وجاهت حقوقی بینالمللی ندارد. لذا کاخ سفید سعی دارد این گونه عنوان کند که در دو سال گذشته امریکا با احیای تحریم و به کارگیری سیاست فشار حداکثری در حال نقض برجام و عدم تعهد به بندها و مفاد الزام آور آن، ذیل قطعنامه شورای امنیت بوده است.
حال ذیل گفته شما اگر علاوه بر حق وتوی روسیه و چین در تقابل با قطعنامه مد نظر آمریکا در شورای امنیت به منظور ممنوعیت فروش و صادرات سلاح به ایران به عنوان نقشه اول آمریکایی ها، و عدم همراهی آلمان و فرانسه و شاید هم انگلستان در مشروعیت بخشی به بازگشت واشنگتن به برجام برای استفاده از مکانیسم ماشه و احیای تحریمهای سازمان ملل را شاهد باشیم، نهایتا واکنش شورای امنیت به این مسئله چه خواهد بود، خصوصا که شما اشاره کردید شاید برخی از اعضای غیر دائم شورای امنیت به واسطه فشار آمریکایی ها با مواضع واشنگتن در این شورا همراه شوند، اما این دو دستگی ها در نهایت چه سرنوشتی را رقم خواهد زد؟ آیا نهایتا وضعیت به نفع تهران خواهد بود یا تحولات برای تحقق اهداف کاخ سفید خواهد چرخید؟
مهم نیست که آمریکا بتواند ۹ رای مد نظرش برای تصویب قطعنامه عدم فروش سلاح و ممنوعیت صادرات تسلیحاتی به ایران را با فشار به دست آورد؛ حتی اگر ۹ رای و بیشتر از آن هم به این قطعنامه پاسخ مثبت بدهند نهایتاً با وتوی یکی از اعضای ثابت شورای امنیت یعنی چین و روسیه تمام این تلاش ها به شکست خواهد رسید؛ این واقعیتی است که خود آمریکاییها بیش از هر کشور دیگری به آن اذعان دارند. اتفاقا به همین دلیل است که اکنون مایک پمپئو مسئله تبیین حقوقی بازگشت آمریکا به برجام برای استفاده از مکانیسم ماشه را مطرح کرده است تا دیگر نیازی به مسئله وتو نباشد و امریکا به راحتی بتواند تمام تحریمهای سازمان ملل را علیه ایران احیا کند.
نظر شما :