برلین پا جای پای واشنگتن می گذارد
استاندارد دوگانه و رفتار مزورانه دولت آلمان درباره ترور سردار سلیمانی
نویسنده: محمدحسین کبریا، کارشناس سیاسی
دیپلماسی ایرانی: بامداد جمعه 13 دی ماه، با فرمان مستقیم ترامپ، ترور وحشیانه سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس معاون حشد الشعبی توسط نیروهای اشغالگر آمریکایی در نزدیکی فرودگاه بغداد رقم خورد. این اقدام برخلاف تمامی قوانین بین المللی و ناقض امنیت ملی و یکپارچگی سرزمینی یک کشور مستقل (عراق) است. رژیم تروریستی آمریکا با اقدام جنایتکارانه خود بار دیگر ثابت کرد که نه احترامی به قوانین بین المللی می گذارد و نه ارزشی برای استقلال و حاکمیت ملی کشورها، قایل است. حتی این رژیم تعهدات خود در توافقنامه امنیتی با عراق را نیز نادیده گرفته است. مردم و دولت عراق به خوبی آگاهند که به نحو مقتضی، باید از استقلال و حاکمیت ملی کشورشان دفاع کرده و برخورد موثری را با اقدام اخیر آمریکا که ناشی از خوی استکباری آن کشور است، انجام دهند.
آنچه به ایران مربوط می شود، از دست دادن سرداری است که نه تنها محبوب ایرانیان، بلکه محبوب تمامی آزاد اندیشان منطقه و جهان بود و ضربات مهلکی را بر پیکره گروه های تروریستی دست نشانده آمریکا، مانند القاعده و داعش در منطقه، بویژه افغانستان، سوریه و عراق وارد کرده بود. آمریکا در حالت عادی، توان مقابله با سردار سلیمانی را نداشت و برای از بین بردن او روش بزدلانه ای را برگزید. شاید آمریکا نمی داند که با این حمله تروریستی، بزرگترین خطای راهبردی در منطقه غرب آسیا را مرتکب شده و از تبعات این اشتباه محاسباتی به آسانی رهایی نخواهد یافت. قطعا آمریکا در زمان و مکان مناسبی، نتیجه اقدام تروریستی خود را خواهد دید و متوجه خواهد شد که با توسل به اقدامات کور و بزدلانه، راه به جایی نخواهد برد. همانگونه که مقام معظم رهبری در پیام خود فرمودند: «انتقام سختی در انتظار جنایتکارانی است که دست پلید خود را به خون پاک سردار سلیمانی آغشته کردند.»
اقدام تروریستی آمریکا واکنش هایی را در صحنه جهانی به دنبال داشت و در این میان واکنش کشورهای اروپایی بویژه آلمان نشان داد که راه آنها از راه آمریکا جدا نیست. دولت آلمان اقدام آمریکا را در ترور شهید سلیمانی، «واکنش به تحریکات» ایران ارزیابی کرد و معاون سخنگوی دولت، در کنفرانس خبری در برلین گفت: «رویکرد آمریکایی واکنشی است به کلیه تحریکات نظامی که بر عهده ایران است.» وی با اشاره به حمله علیه تانکرهای نفتی در تنگه هرمز و تاسیسات نفتی آرامکو در عربستان گفت: «ما نیز بسیار نگران فعالیت های منطقه ای ایران هستیم. ما در مرحله تشدید خطرها قرار داریم.» این در حالی است که ایران بارها دخالت در حمله به تانکرهای نفتی و تاسیسات آرامکو در عربستان را رد کرده و هیچ سند و مدرکی هم وجود ندارد که نشان از دخالت ایران در آن حملات باشد.
قبل از جنایت آمریکا علیه سردار سلیمانی هم، واکنشهای آلمان بقدر کافی غیر منطقی بود، بطوریکه به دنبال محاصره سفارت آمریکا در بغداد توسط مردم عراق که در حمله غیرقانونی آمریکا به پایگاه حشد الشعبی، 25 نفر از پاکترین فرزندان خود را از دست داده بودند، آلمان ضمن محکوم سازی تعرض به اماکن دیپلماتیک آمریکا، بطور شگفت آوری از ایران خواست که «به سیاست بیثبات کننده خود در منطقه خاتمه دهد.» به قول سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان، «آلمان در حالی این اتهام را با خطا و دروغ به ایران میزند که چشمان خود را در مقابل مداخلات غیر قانونی آمریکا به عنوان مهمترین عامل بیثباتی غرب آسیا بسته است.»
حساسیت آلمان در مقابل تعرض به اماکن دیپلماتیک هم متفاوت است، بطوریکه در جریان حمله به سرکنسولگری های کشورمان در بصره، کربلا و اخیرا نجف و به آتش کشیده شدن آنها با تحریک و هدایت بیگانگان، آلمان به فراموشکاری دچار شد و موضعی در مورد «امنیت و مصونیت ماموریت های دیپلماتیک» نگرفت.
به نظر می رسد آلمان با مواضع غیرمنطقی و فرافکنی ها، بدنبال پنهان سازی سهم خود در درد و رنج بیماران، اقشار ضعیف، زنان و کودکان و کل مردم ایران است. این کشور بجای اجرای تعهدات برجامی خود، بواسطه ی رعایت اصول تروریسم اقتصادی آمریکا علیه کشورمان، در جنایات آمریکا، شراکت می کند. البته نقش آلمان در آسیب رسانی به مردم کشورمان محدود به این موارد نیست و مردم ایران هرگز خسارتهای جانی و مالی فراوانی که بخاطر جنگهای اول و دوم جهانی، متحمل شدند و آلمان عامل اصلی در راه اندازی آنها بود، فراموش نمی کنند. ایران همیشه داغدار از دست دادن بهترین فرزندان خود است که با به کارگیری بمب های شیمیایی ساخت آلمان توسط رژیم صدام، به شهادت رسیدند. هنوز آثار ویرانگر این بمب ها، مصدومین شیمیایی کشورمان را رها نکرده و روی سلامت فرزندان آنها و نسل های بعدی نیز تاثیر منفی گذاشته است. هنوز خرابی های ناشی از بهره گیری رژیم صدام از تسلیحات آلمانی علیه شهرها و تاسیسات ایرانی بطور کامل ترمیم نشده است.
دولت آلمان به جای جبران جنایات خود علیه مردم کشورمان، در حال همنوایی و همصدایی با آمریکای جنایتکار بوده و در کنار دو کشور دیگر اروپایی عضو برجام، با بی عمل خود، درد و رنج فراوانی را به مردم کشورمان به ویژه بیماران صعب العلاج تحمیل می کند. آلمان با مواضع اخیر خود، ادعا برای «ایفای نقش مؤثر در مسیر صلح و ثبات را مورد تردید جدی قرار میدهد.» آلمان، سخنان روزانه و پیامهای توئیتری فراوان ترامپ در تهدید مردم ایران را نادیده گرفته و در موضع گیری علیه ایران، به اتهامات واهی متوسل می شود. به قول سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان، «اینگونه مواضع و اظهارات نشان از فاصله برلین با واقعیتهای منطقه داشته و خواسته و یا ناخواسته این کشور را در مسیر همسویی با تروریسم دولتی آمریکا قرار میدهد.» آلمان با چنین نگرشی که نزدیک به مرز اطاعت از آمریکا است، کارت های سیاسی خود را در منطقه، جائی که رفتار سیاسی هرکشور با دقت تمام زیر نظر قرار می گیرد، از دست می دهد. چنانچه آلمان واقعا به دنبال ایفای نقش موثری در ایجاد صلح و ثبات در منطقه است، باید اطاعت از آمریکا و تزویر و ریا را کنار گذاشته و ضمن پایبندی به تعهدات بین المللی خود در قبال ایران، بر اساس واقعیات منطقه، مواضع و رفتار خود را تنظیم کند.
نظر شما :