هشدار برجامی اروپا به چه معناست؟
با فرض رفع تحریمهای تسلیحاتی، بعید است که ایران از محل فروش تسلیحات، بتواند زیان کاهش شدید صادرات نفتاش را جبران کند. از این رو، احتمالا دولت در ماههای آینده، ضمن اذعان به از بین رفتن مزایای اقتصادی برجام، بر مزایای امنیتی آن، تاکید خواهد کرد.
کشورهای اروپایی عضو توافق هستهای در واکنش به گام چهارم کاهش تعهدات هستهای، ایران را به فعالسازی سازوکاری تهدید کردند که ممکن است به بازگشت تحریمهای بین المللی علیه آن منجر شود.
روز دوشنبه ۱۱ نوامبر (۲۰ آبان)، آژانس بین المللی انرژی اتمی در گزارشی، شروع مجدد غنیسازی اورانیوم در تاسیسات هستهای فردو را تایید کرد. لحظاتی بعد، وزرای خارجه سه کشور اروپایی عضو برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) به همراه مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، با صدور یک بیانیه مشترک، تلویحا ایران را به اعمال دوباره تحریمهای بین المللی تهدید کردند.
در این بیانیه آمده است که اروپاییها از شروع دوباره فعالیتهای غنیسازی اورانیوم در تاسیسات فردو «شدیدا نگران» هستند. از دیدگاه آنها، این اقدام، با بندهای صریح برجام درباره فردو، «ناسازگار» است و تبعات شدیدی در زمینه اشاعه تسلیحات هستهای دارد. اروپاییها علاوه بر تاکید بر لزوم اجرای «کامل و موثر برجام توسط همه طرفها» از ایران خواستند که «بدون تاخیر به اجرای کامل تعهداتش ذیل برجام بازگردد.»
در بیانیه اروپاییها نکته دیگری نیز آمده که حائز اهمیت است و آن، «نگرانی عمیق» آنها از «عدم همکاری به موقع ایران» با آژانس است. به احتمال زیاد، منظور اروپاییها از این نگرانی، ممانعت ایران از ورود یکی از بازرسان آژانس به تاسیسات نطنز است.
اما مهمترین بخش بیانیه طرفهای اروپایی، اعلام آمادگی آنها برای فعالسازی مکانیسم حل اختلاف در برجام است. در همین بیانیه آمده است: «ما بر آمادگیمان جهت بررسی همه مکانیسمهای مندرج در برجام، از جمله مکانیسم حل اختلاف، برای حل مسائل مرتبط با اجرای تعهدات برجام توسط ایران تاکید میکنیم. ما در این زمینه با سایر اعضای برجام در تماس هستیم.»
این اولین بار است که اروپاییها به طور رسمی و علنی ایران را به فعالسازی این مکانیسم تهدید میکنند. پیش از این برخی گزارشها در رسانههای اروپایی ادعا کرده بودند که اعضای اروپایی برجام، در جلسات غیرعلنی هشدار داده بودند که چنانچه ایران گام چهارم کاهش تعهدات را بردارد، اروپاییها ممکن است مجبور شوند مکانیسم حل اختلاف را فعال کنند یا حتی از برجام خارج شوند.
ورای تهدید اروپا
اشاره اروپاییها به مکانیسم حل اختلاف، تحول جدیدی است که نشان از افزایش حساسیت مسئله هستهای دارد. برای درک این حساسیت، ابتدا باید دید این مکانیسم چیست و چرا فعالسازی آن ممکن است به حیات برجام پایان دهد.
مذاکرهکنندگان برجام از همان ابتدا احتمال بروز اختلاف میان طرفهای این توافق را پیشبینی کرده بودند. از این رو، سازوکاری برای حل اختلاف طراحی کردند که به شرح زیر است:
اگر یکی از طرفهای برجام به این جمعبندی برسد که طرف دیگر به تعهدات مندرج در این توافق پایبند نیست، میتواند به کمیسیون مشترک شکایت کند. این کمیسیون، در چارچوب برجام و برای نظارت بر اجرای این توافق تاسیس شد. اگر ظرف ۳۵ روز، شکایت بر وفق مراد شاکی (غیر ایران) حل نشود، طرف شاکی میتواند موضوع حل نشده را به عنوان دلیلی برای توقف اجرای تعهدات برجام در نظر بگیرد و به شورای امنیت سازمان ملل اطلاع دهد که موضوع حل نشده، متضمن عدم اجرای چشمگیر است. پس از آن، شورای امنیت ۳۰ روز وقت دارد تا درباره استمرار تعلیق تحریمها یا بازگرداندن آنها قطعنامه صادر کند. اگر در این مدت، شورای امنیت نتواند در این خصوص قطعنامه صادر کند، تمام تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل که قبل از برجام برقرار شده بودند، به طور اتوماتیک بازمیگردند. به این سازوکار، مکانیسم ماشه (Snapback) یا بازگشت سریع تحریمها هم میگویند. نکته مهم این سازوکار این است که بازگشت تحریمها، قابل وتو نیست. یعنی مثلا چین یا روسیه نمیتوانند با وتو از بازگشت تمام تحریمهای بین المللی علیه ایران جلوگیری کنند. در این میان، باید دقت کرد که مکانیسم ماشه، مرحله نهایی مکانیسم حل اختلاف است.
این احتمال نیز وجود دارد که اروپاییها مکانیسم حل اختلاف را فعال کنند، ولی اختلاف در کمیسیون مشترک حل شود و به شورای امنیت نکشد. اما شرایط فعلی برجام به گونهای است که فعالسازی مکانیسم حل ختلاف، احتمالا به فعالسازی مکانیسم ماشه ختم شود. چرا که اولا اروپاییها صریحا ایران را به نقض برجام متهم میکنند و ایران نیز پذیرفته است که اجرای برخی تعهدات برجام را متوقف کرده است. ثانیا، اروپاییها میگویند سه کشور اروپایی عضو برجام و اتحادیه اروپا «به طور کامل به تعهداتشان ذیل برجام، از جمله رفع تحریمها که در برجام پیشبینی شده بود، پایبند بودند.» معنای این موضع این است که اروپا، تعهدات خود را انجام داده و مسئولیتی در ازای تحریمهای آمریکا علیه ایران ندارد. این در حالی است که ایران از اروپا میخواهد که خسارت ناشی از تحریمهای نفتی و بانکی آمریکا را جبران کند. امری که اروپاییها توان یا اراده آن را ندارند.
در حال حاضر، اروپاییها واقعا با فروپاشی برجام مخالف هستند و نمیخواهند این توافق از بین برود. اما در عین حال، دنبال این هستند که با تهدید به فعالسازی مکانیسم حل اختلاف، که متضمن نوعی تهدید به اعمال تحریمهای بین المللی است، ایران را از ادامه روند کاهش تعهدات منصرف کنند. در واقع، اروپاییها ایده حفظ برجام از طریق تامین منافع اقتصادی ایران را کنار نهاده و سعی میکنند از طریق فشارهای دیپلماتیک و هشدار و انذار ایران را در برجام نگه دارند.
اروپاییها میگویند به همه تعهدات برجامیشان پایبند بودهاند، اما وزیر خارجه ایران با ادبیاتی تعجب آمیز به آنها گفته است «فقط یکی از این تعهدات» را به او نشان دهند.
انتخاب سخت ایران؛ تبدیل برجام اقتصادی به برجام امنیتی
اما باید دید آیا ایران هشدار اخیر اروپاییها را جدی میگیرد؟ به احتمال زیاد، سیاستسازان ایرانی در تعیین سیاستهای هستهای همه سناریوها را بررسی میکنند. اظهارات اخیر دیپلماتهای ایرانی نشان میدهد که ایران موضوع احتمال فعالسازی مکانیسم ماشه را بررسی کرده است. سید عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه ایران، اخیرا اعلام کرده که در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای بین المللی، ایران «دکترین هستهای» خود را تغییر خواهد داد.
وی گفت: «در خصوص "اسنپبک" (مکانیسم ماشه) من فکر میکنم کاملا برای تمام مشارکتکنندگان در برجام شفاف ساختهایم که اسنپبک و بازگشت قطعنامههای قبلی [شورای امنیت]خط قرمز ایران است. اگر پاداش ایران پس از این همه تعامل و مذاکره و همکاری با آژانس این باشد که دوباره تحت فصل هفتم [منشور ملل متحد]قرار گیرد، این بهمعنای آن است که "دکترین هستهای" ما اشتباه بوده است و ما باید سیاست و دکترین هستهای خود را مورد بازبینی و بررسی مجدد قرار دهیم.»
عراقچی مشخص نکرده منظورش از تغییر دکترین هستهای چیست. اما ایران چند گزینه را در اختیار دارد: ۱- گامهای کاهش تعهدات را ادامه دهد و ریسک فعالسازی مکانیسم ماشه را به جان بخرد. ۲- ایران، اروپاییها را از طریقهای اهرمهای هستهای و دیپلماتیک به تامین منافع اقتصادیاش متقاعد کند. ۳- منافع اقتصادی ایران تامین نشود، ولی باز هم در برجام باقی بماند.
همه این گزینهها دشواریهای خاص خودشان را دارند و در آینده دشواتر خواهند شد. به نظر میرسد دولت حسن روحانی، تحقق گزینه سوم را بعید نمیداند. چرا که تحقق گزینههای اول به مراتب خطرات بیشتری خواهد داشت و قرار گرفتن ایران تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل، عملا سازوکار نظامی را به راههای حل و فصل برنامه هستهای ایران اضافه میکند. هر چند که ممکن است هیچ گاه علیه ایران اقدام نظامی انجام نشود. گزینه دوم هم در شرایط فعلی بدون رضایت آمریکا امکان تحقق ندارد. اروپاییها در یک سال گذشته، بارها به ایران گفتند که مشغول تدارک سازوکاری برای مقابله با تحریمهای آمریکا هستند، اما عملا هیچ کاری نکردند.
گزینه سوم، اگر چه سخت است، ولی به گفته حسن روحانی منافع امنیتی دارد. از نظر ایران، برجام کارکرد اقتصادی داشت. اما با خروج آمریکا از این توافق عملا تمام کارکردهای اقتصادی آن از بین رفته و از لحاظ اقتصادی، حتی شرایطی بوجود آمده است که از شرایط قبل از امضای برجام هم سختتر است. در چهل سال گذشته هرگز سابقه نداشته است که کل صادرات نفت ایران تحریم شود.
با این حال، روحانی میگوید منافع ایران، در ماندن در برجام است. در واقع، از دیدگاه رئیسجمهور ایران، در حال حاضر منافع امنیتی برجام بر منافع اقتصادی آن میچربد. وی اخیرا در یک سخنرانی در شهرستان رفسنجان، گفت: «ما راه بینابین انتخاب کردیم؛ با ادامه برجام در سال آینده به یک هدف اقتصادی، امنیتی دست پیدا میکنیم و آن این که تحریم تسلیحاتی ایران برداشته میشود و این یکی از آثار مهم این توافق است.»
منبع: فرارو
نظر شما :