نگاهی به مهمترین سخنرانی های انجام شده در نشست سالانه مجمع عمومی
سازمان ملل، به سازمان دول خودخواه تغییر ماهیت داده است
دکتر اعظم ملایی، محقق و پژوهشگر روابط بین الملل
دیپلماسی ایرانی: بیست و چهار اکتبر 1945، زمانی که سازمان ملل جایگزین سازمان شکست خورده اسبق خود یعنی جامعه ملل (League of Nations) می شد، قرار بود این سازمان مقری برای پیشگیری از وقوع جنگهای خانمانسوز بین ملتها باشد و به حفظ صلح و امنیت بینالمللی، بهبود حقوق بشر، گسترش توسعه اجتماعی و اقتصادی، حفظ محیط زیست و فراهم کردن کمکهای بشر دوستانه در هنگام بروز قحطی، بلایای طبیعی و جنگ کمک کند. هر چند بنا به مصالحی و به اصطلاح برای برطرف کردن نقاط ضعف جامعه ملل، قدرت در سازمان ملل به طور مساوی در بین کشورها تقسیم نشده و 5 قدرت جهانی از حق تبعیض آمیزی به نام «حق وتو» برخوردارند، اما مجمع عمومی سازمان ملل یکی از پنج رکن اصلی تشکیلدهنده این سازمان و تنها جایی است که تمامی اعضا بهصورت یکسان و با حق رأی مساوی در آن حضور دارند.
مجمع عمومی سازمان ملل بهعنوان نهادی مشورتی و متشکل از تمامی اعضای این سازمان، نشستهای سالانه خود را هرساله طی ماههای سپتامبر تا دسامبر در مقر این سازمان در نیویورک برگزار میکند؛ نشست هایی که قرار بوده موضوع و هدف آن رسیدگی و بررسی بحران های مهم جهانی همچون فقر و توسعه، صلح، امنیت، خلع سلاح و ... باشد.
امسال نیز هر چند نشست مجمع عمومی سازمان ملل با یک اجلاس زیست محیطی پر سر و صدا آغاز شد که «گرتا تونبرگ» نوجوان فعال محیط زیست در آن سران کشورها را به دلیل لطمه شدید به محیط زیست و نابود کردن آینده کوکان و نوجوانان نسل آینده، با جملاتی کوبنده و تأثیر گذار مؤاخذه کرد و حال و هوای تازه ای به سازمان ملل بخشید، اما حضور این نوجوان پرشور پوششی برای بی تفاوتی مقامات کشورهای عضو نسبت به مسائل مهم جهانی نبود.
سران کشورهای جهان که امسال نیز به رسم سال های گذشته نوبت به نوبت پشت تریبون سازمان ملل رفتند، تریبون سازمان ملل را به عرصه ای برای شعارهای توخالی، توجیه و توضیح جاه طلبی ها، بی مسئولیتی ها و جنگ طلبی های خود تبدیل کردند و یا از مسائل و مشکلات داخلی کشور و منطقه خود سخن گفتند.
دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا که میزبانی سازمان ملل را بر عهده دارد و البته بیشترین سهم از بودجه این سازمان را می پردازد، عملا خط بطلانی بر رویکردهای همکاری جویانه جهانی کشید و کشورهای جهان را تشویق کرد به جای همکاری های جهانی، به طور جدی به ملی گرایی و اهداف ملی گرایانه خود بچسبند و جز منافع کشور و ملت خود به چیز دیگری فکر نکنند. ترامپ هر چند سیاست اعلامی دولتش را صلح طلبی اعلام کرد، اما در عین حال برای تمامی رقبا خط و نشان کشید که اگر ارتباط با آنها منافع آمریکا را تأمین نکند، باید منتظر سخت ترین عواقب و اقدامات تلافی جویانه باشند. رییس جمهور کشوری که ادعای ابرقدرتی دارد، بدون اینکه کوچکترین طرح و برنامه و یا حداقل ایده ای در مورد رفع بحران پناهجویان و مهاجران در جهان داشته باشد، تنها مهاجران به آمریکا را خطاب قرار داد و از آنها خواست که به این کشور سفر نکنند چون پذیرفته نخواهند شد!
سخنرانی رؤسای جمهور دیگر کشورها نیز دست کمی از ترامپ نداشت، رییس جمهور برزیل که طبق سنتی دیرینه نخستین سخنران در نشست مجمع عمومی است، بی آنکه برنامه ای برای حفظ ریه های زمین که بخش مهمی از آنها در کشورش قرار دارد، داشته باشد، از سیاستهای خود در قبال جنگل های آمازون حمایت کرد و تنها از کشورهای دیگر خواست که در این زمینه مداخله ای نکنند.
وانگ یی، وزیر امور خارجه چین نیز بخش اعظم سخنرانی خود را به هشدار به آمریکا اختصاص داد و تأکید کرد که چین «تسلیم فشارها و تهدیدها نخواهد شد».
نخست وزیر ژاپن نیز به نگرانی های خود در زمینه تامین نفت و امنیت شرق آسیا اشاره کرد و البته به لزوم اصلاح ساختار سازمان ملل و شورای امنیت اشاره کرد، که آن نیز به نوعی ناشی از دغدغه شخصی ژاپن برای عضویت دائم در شورای امنیت است.
«عادل الجبیر» وزیر امور خارجه عربستان سعودی که انتظار می رفت سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل را فرصتی برای حل معضلات جهان اسلام بداند، بخش زیادی از سخنرانی خود را به متهم کردن ایران به تروریسم اختصاص داد و با بیان اینکه «نزاع عربی- اسرائیلی در حال حاضر طولانی ترین نزاع است و هیچ توجیهی برای ادامه آن وجود ندارد»، کوشید گامی جدی و علنی برای عادی سازی روابط جهان عرب و اسلام با رژیم صهیونیستی بردارد.
مرادخان، نخست وزیر پاکستان هم مجمع عمومی سازمان ملل را به عرصه انتقاد از سیاست های کشور هند در کشمیر اختصاص داد، اما نخست وزیر هند بدون ذکر نام کشمیر در سخنرانیاش نسبت به شرارت تروریسم هشدار داد که به نوعی پاسخی متقابل به پاکستان بود.
کشورهایی همچون لیبی، مصر، قطر، بنگلادش، لبنان و کره جنوبی نیز از وقت خود برای سخنرانی در سازمان ملل برای طرح مشکلات داخلی خود و البته تهدیدات منطقه ای که متوجه آنهاست، استفاده کردند.
از این رو نگاهی گذرا به سخنرانی هایی که تاکنون در نشست مجمع عمومی سازمان ملل ایراد شده، حکایت از آن دارد که این سازمان بیشتر از آنکه محلی برای طرح مشکلات و بحران هایی باشد که ملت ها با آن دست به گریبانند، به جایگاهی برای شاخ و شانه کشیدن دولت ها در مقابل یکدیگر، توجیه سیاست های خشن و غیر دوستانه و طرح منافع ملی خودخواهانه و یکجانبه آنها تبدیل شده است.
البته بودند معدود کشورهایی که هنوز اهداف و آرمان های سازمان ملل را فراموش نکرده اند و کوشیدند در سخنرانی های خود طرح و برنامه ای برای رفع مشکلات فراگیر جامعه جهانی ارائه دهند.
حسن روحانی، رئیس جمهوری کشورمان سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان را با اشاره به بحران فلسطینیان آغاز کرد و طرح «معامله قرن» را «محکوم به شکست» دانست. وی ضمن اشاره به «جنگ و تجاوزها و تعصبات مذهبی» در غرب آسیا، سیاست های یکجانبه و قلدرمآبانه آمریکا و اعتیاد این کشور به تحریم مخالفانش را زیر سؤال برد و البته طرحی با عنوان «ائتلاف امید» و «ابتکار صلح هرمز» ارائه کرد که بن مایه اصلی آن همکاری کشورهای منطقه و جهان برای ایجاد صلحی پایدار در منطقه استراتژیک خلیج فارس و تنگه هرمز است.
رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه نیز در کنار مسائل مورد علاقه کشور خود، به برخی مسائل مهم منطقه ای و جهانی نیز اشاره کرد و از جمله خطاب به شورای امنیت سازمان ملل متحد در نیویورک این نهاد را به حمایت از فلسطینیان و عمل به وعدههای خود در این زمینه فراخواند. وی طی سخنرانی در هفتاد و چهارمین مجمع عمومی سازمان ملل از سکوت و بیتوجهی جامعه جهانی نسبت به بحران پناهجویان، ادامه درگیریها در افغانستان که منجر به بروز مشکلات جهانی شده، ادامه اختلافات طبقاتی و افزایش فاصله فقیر و غنی در جهان انتقاد کرد و در زمینه حق داشتن انرژی هستهای نیز گفت: «این حق یا باید برای همه آزاد باشد یا برای همه ممنوع».
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه نیز هر چند پایه اصلی سخنرانی اش، انتقاد از سیاستهای آمریکا بود، اما در عین حال به مشکل فلسطین اشاره کرد و با تأکید بر «راهحل دو دولت»، طرح صلح عربی را در آستانه ناکامی دانست. وزیر امور خارجه روسیه اضافه کرد که این کشور طرحی را برای خلع سلاح و محدود کردن تسلیحات دارد و پیش نویس قطعنامه در مورد «توسعه سیستم کنترل تسلیحات» را به مجمع عمومی سازمان ملل ارسال می کند. انتقاد از نحوه میزبانی آمریکا و لزوم مبارزه فراگیر با پدیده تروریسم در سراسر جهان از دیگر مواردی بودند که نماینده روسیه به آنها اشاره کرد.
اما در مجموع، با وجود تفاوت قابل ملاحظه سخنرانی های سران کشورهای فوق، این مقامات نیز بخش زیادی از وقت سخنرانی خود را به مشکلات و منافع ویژه کشور و ملاحظات سیاسی و امنیتی خود اختصاص دادند. بنابراین به نظر می رسد با گذشت 74 سال از عمر سازمان ملل، این سازمان به یک تجدید ساختار اساسی نیاز دارد، منتها نه اصلاحاتی که تنها به اضافه شدن چند کشور به جمع اعضای دارای حق وتو خلاصه شود، بلکه اصلاحاتی اساسی که این سازمان را به سمت آرمان ها، اصول و اهداف اصلی و اولیه خود یعنی «جهانی اندیشیدن» و «همکاری دسته جمعی برای رفع بحران های جهانی» سوق دهد.
نظر شما :