ضرورت تنویر افکار عمومی
توضیحات صادق خرازی درباره حواشی مستند «آن زمستان؛ برشی از زندگی آیت الله مصباح یزدی»
دیپلماسی ایرانی:
۱- یک سال قبل چند هنرمند مستند ساز، پس از مدتی تلاش به ملاقات من آمدند و فیلم مستندی را که از زندگی ایت الله مصباح یزدی درست کرده بودند را در اختیارم گذاشتند. من با بیان اینکه مستند سازی زندگی مشاهیر کار خوبی است، نظرات و تذکراتی دادم و در عین حال همان موقع نقد هایم را بیان کردم.
۲-دو ماه قبل دوستان درخواست کردند که بنده در جلسه ای براى تماشاى نسخه اصلاح شده فیلم شرکت کنم. اگر چه اینجانب همواره براى شرکت در این قبیل جلسات اکراه داشته و دارم، به علت اصرار دوستان هنرمند مستند ساز و جهت احترام به آنان و به دلیل همزمانى حضورم در قم به دلایل خانوادگى، در خواست آنان را قبول کردم.
۳- متاسفانه بدون هماهنگی قبلى، به یکباره اعلان کردند که قرار است تا دو منتقد از جمله بنده راجع به این مستند اظهار نظر کنند. من ابتدا امتناع کردم و گفتم چنین قراری نداشتیم و من مستمع هستم. اما اصرار زیادی کردند و اینجانب ناچار شدم نظرات خودم را در آن جلسه بیان کنم.
۴- در آنجا صریح عرض کردم که ما در واقع فیلم و مستندی که نماینگر عینى و واقعی زندگی علمی، سیاسی، اجتماعی، و فرهنگی ایت الله مصباح یزدی باشد را نمی بینیم.
شما یک زندگی شبه مدرن و رفت و آمد یک سری افراد را نشان می دهید که در حقیقت نماد واقعی ایشان نیست.
۵-ما در مسیر تاریخ معاصر اندیشه حوزه با چند ایت الله مصباح یزدی رو به رو هستیم:
- مصباح یزدی فیلسوف
- مصباح یزدی شاگرد امام و مبارز
- یکی از موسسین جامعه مدرسین و کاتب و دبیر همه جلسات جامعه
- مصباح درگیر با جریانات التقاطی
- مصباح گوشه گیر
- مصباحی که با شهید بهشتی علیه توده ای ها، مارکسیست ها و منافقین همکارى می کرد
- مصباح بعد از انقلاب که عضو ستاد انقلاب فرهنگى و نماینده مردم خوزستان و تهران در مجلس خبرگان رهبرى شد.
بنده عرض کردم که ما منکر تلاش هاى علمى و فرهنگى ایشان در طول تاریخ نمی شویم و نفى جایگاه مهم فعلى ایشان را در حوزه نمى کنیم. ایشان بالاخره تالیفات زیادى داشته اند و شاگردان زیادى را تربیت کرده اند. اما به دلیل اختلافات فکرى و سیاسى که بنده با ایشان دارم، معتقدم که نادیده گرفتن فعالیت هایى که ایشان در طول زمان داشته اند، ارائه تصویرى غیر متوازن از سوابق ایشان و تنها تاکید بر فعالیت هاى فکرى و سیاسى دهه هاى اخیر وى به نفع ایشان نیست.
جان کلام بنده این بود که به لحاظ سیاسی در دو الی سه دهه اخیر جامعه یک آیت الله مصباح یزدی دیگری را نسبت به آنچه ما از قبل از ایشان سراغ داشتیم را شاهد بوده است. این به ویژه در مورد نگاه هاى اخیر ایشان نسبت به حکومت و اسلام سیاسى و مخالف هاى ایشان با بسیارى از جریانات روشنفکرى و به خصوص با جنبش اصلاح طلبى صادق است. عرض کردم که ما به آیت الله مصباح یزدی که از جریان احمدی نژادیسم حمایت و اقدامات ایشان را که منجر به تحمیل آن دولت به مردم و تاریخ ایران شد را قابل دفاع نمی دانیم. حمایت هاى ایشان را از شخص اقاى احمدى نژاد و جریان سیاسى حامى ایشان را که موجب بحران و به وجود آمدن انحرافات به اشکال مختلف شد را مورد انتقاد و محل اختلاف نظر غیر قابل کتمان خود با جریان ایشان می دانیم.
اما در عین حال من ایشان را متفکر، فیلسوف و صاحب مکتب می دانم و اگر چه به لحاظ علمی در حدی نیستم که نسبت به این شخصیت حوزه به لحاظ علمى قضاوت کنم، می دانم که بخش قابل توجه حوزه نسبت به وزنه علمی ایشان متفق القول هستند. حتی منتقدین سیاسی ایشان نیز منکر شخصیت علمی و تلاش هاى فکری و سابقه فرهنگی و تاثیراتى که ایشان داشته اند نمی شوند.
۶- اتفاقا در آن جلسه حجت الاسلام جناب اقای محسنی سخنان من در انتقاد از آقاى مصباح و در دفاع از جنبش اصلاح طبى و رد حمایت هاى انجام شده از دولت احمدى نژاد را بر نتابیدند و به نقد اصلاح طلبان پرداختند. بهصورت مفصل راجع به مواضع آیت الله مصباح و به خصوص در مورد اقدامات ایشان و همفکرانشان پس از سال ۱۳۸۴ به صورت مبسوط بحث کردیم.
۷- ای کاش حق مطلب ادا می شد و منابع خبرى در گزارش کامل همه مباحث مطرح شده در یک جلسه نیمه بسته، روش حرفه ای رسانه ای را رعایت می کردند.
نظر شما :