عدم تاثیر استعفای کوتاه مدت ظریف بر مناسبات وزارت امور خارجه با دیگر نهادها
دوره ظریف جزء معدود دوره های ارتقای جایگاه دستگاه دیپلماسی است
گفت وگو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی - استعفای محمد جواد ظریف از سمت وزارت امور خارجه ایران اگر چه عمر کوتاهی، آن هم کمتر از 24 ساعت داشت؛ اما بازتاب گستردهای را در میان افکار عمومی داخلی و خارجی، رسانه ها، سیاسیون و شبکههای اجتماعی شکل داد و به موازاتش گمانه زنیهای متفاوتی را در خصوص عامل و یا عوامل کنارهگیریش از ادامه حضور در دولت حسن روحانی به وجود آورد که هنوز هم این گمانه زنی ها در خصوص دلایل شکل گیری این استعفا و تبعات آن ادامه دارد. دیپلماسی ایرانی در گفت و گویی با عبدالرضا فرجی راد، سفیر سابق ایران در نروژ، استاد ژئوپلیتیک و کارشناس مسائل بین الملل به بررسی این مسئله پرداخته است که در ادامه میخوانید:
اگرچه استعفای محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه در کمتر از ۲۴ ساعت واکنشهای بسیاری را در داخل و خارج در پی داشت، اما مهمترین مسئله به تبعات این استعفا باز می گردد که گویا هنوز پایان نیافته است. از نگاه شما آثار اقدام وزیر امور خارجه را در چه پارامترهایی خلاصه می شود؟
نکته مهمی که در این رابطه میتوان با اشاره کرد اقتضائات خاص و پیچیده منطقه غرب آسیا و تحولات عجیب و غریبی است که در خاورمیانه رخ می دهد. در سایه این پیچیدگی ها یقینا اتفاقاتی از این دست(استعفای ظریف) چندان عجیب و غریب نیست. شما تا همین چند روز پیش تصور ممی کردید در منطقه شبه قاره سطح تنش های میان پاکستان و افغانستان تا بدین حد افزایش پیدا کند و کار به جنگ هوایی کشیده شود. کشور در شرایط حساسی قرار دارد و می تواند دایره آستانه تحمل برخی از مسئولین را هم تحت الشعاع قرار دهد. در این رابطه ما شاهد سفر آقای بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه به کشور بودیم که به دلیل شرایطی خاص و حساسیت های امنیتی این سفر باید به صورت محرمانه انجام می شد. همین ملاحظات امنیتی و اطلاعاتی به دلیل ایمن انجام شدن سفر آقای اسد موجب شد که برخی ناهماهنگی ها در میان ارگان ها و نهادهای دولتی و حتی غیر دولتی شکل بگیرد که در نهایت تبعات آن به استعفای آقای ظریف، رئیس دستگاه سیاست خارجه کشورمان انجامید. اگر چه برخی کم کاری ها و یا عدم مدیریت این سفر موجب گله گذاری ها داخلی شد، اما اگر از ابتدای کار صلاح بر عدم حضور برخی مسئولین و وزارء بود کاش مدیریت به این سمت می رفت نه این که تصاویر وعکس های دیدار دیپلماتیک طوری انعکاس پیدا کند که خلاء جدی رئیس دستگاه دیپلماسی موجبات این استعفای آقای ظریف را به دنبال داشته باشد. اما در پاسخ به سوال شما می توان این گونه گفت که اگرچه این مسئله ختم به خیر شد و یقیناً به صورت غیر مستقیم سایه این دلخوری سیاسی و دیپلماتیک در دیگر مناسبات و دیدارها وجود خواهد داشت و امکان دارد برخی از بخش های دیپلماتیک و اقدامات سیاست خارجی را هم تحت الشعاع قرار بدهد. اما برای کاهش تبعات منفی این مسئله باید مسئولین، به خصوص نهادهای فرا دولتی شرایط را به سمت و سویی پیش ببرند که سیاست خارجی کشور و وزیر امور خارجه تنها مسئول دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باشد. مضافا این که از تکرار این دست ناهماهنگی ها نیز جلوگیری شود که خوشبختانه در مصاحبه های شخصیت های سیاسی تا اندازه ای این دلجویی و حمایت از آقای ظریف انجام گرفت و گرد و غبار برخی ناراحتی ها از برخی اشخاص به دلیل این ناهماهنگی ها زدوده شد. با این وصف یقینا در ادامه و به مرور این تبعات و حواشی نیز فروکش خواهد کرد.
اما فارغ از جایگاه وزارت امور خارجه به نظر می رسد که نفوذ و پرستیژ محمد جواد ظریف یکی از دلایل اصلی در افزایش تبعات و حواشی این استعفا بوده است، به گونه ای که همه طیف های سیاسی داخلی و خارجی در این خصوص اظهار نظر کردند و افکار عمومی نیز نسبت به خلاء عدم حضور ظریف واکنش نشان دادند. آیا در این برهه مسئله به خود ظریف باز می گردد و یا اهمیت و اقتضائات خاص وزارت امور خارجه؟
طبیعتاً هر دو مسئله در این خصوص اثر گذار بودند. چون در هر حال یکی از مهمترین و کلیدیترین دستگاه های دولت، وزارت امور خارجه است که مسئول تعیین سیاست خارجی کشور را بر عهده دارد. از آن سو نیز از زمانی که محمد جواد ظریف سکان داری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را بر عهده گرفته است، شاهد تحولی جدی و پوست اندازی در عرصه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران بودیم. اگر شما به پروسه سخت و پیچده برجام در آن دو سال نگاه کنید شاهدید که دستگاه سیاست خارجی و شخص آقای ظریف یک تنه در مقابل شش قدرت نظامی و اقتصادی جهان پای میز مذاکره نشست و در ادامه توانست امتیازاتی را از آنها بگیرد و در نهایت توافق هسته ای را محقق کند. آن هم در شرایطی که هیچ کدام از این قدرت ها حتی روسیه و چین نیز تمایلی به دادن امتیاز به تهران نبودند. افزون بر آن در این مدت وزارت امور خارجه سعی کرده است که علاوه بر وظایف دیپلماتیک خود، شرایط را برای کمک و حمایت از اقتصاد، به خصوص در حوزه بین الملل داشته باشد. در این ۶ سال، به ویژه در دوران پسا برجام و حتی در دوره ای که آمریکا از این توافق خارج شد، آقای ظریف با مدیریت دیپلماتیک خود ثابت کرده که یکی از فعال ترین و موفق ترین وزرای امور خارجه در چهار دهه اخیر کشور است. یقینا در سایه این نکات خلاء نبود چنین شخصیتی تا اندازه نگرانی هایی را در میان افکار عمومی، رسانه و حتی خواص سیاسی نسبت به آینده کشور ایجاد می کند که بخشی از این نگرانی در مصاحبه برخی از مسئولین با رسانه ها هویدا بود. اما با این وصف باید این نکته را هم یادآور شد که اساساً دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران قدری با دیگر کشورها متفاوت است، چرا که تعیین راهبردها و استراتژی در سیاست خارجی کشور بر عهده حاکمیت است و دستگاه سیاست خارجی تنها در سطح تاکتیک ها می تواند اقدامات خود را عملیاتی کند و در این راستا بخشی از اختیارات حوزه سیاست خارجی بر عهده وزار امور خارجه است و بخش دیگر ان نیز به دلیل برخی ملاحظات امنیتی و البته نظامی و یا به واسطه اقتضائات خاص دیگر کشورها به نهادها و ارگان های فرادولتی سپرده می شود و این مسئله هم یک رویه ثابت بوده است که در طول این چهار دهه ادامه داشته و چیز تازه ای نیست. پس واقعیت این است که علیرغم تمام تواناییها و تلاش های آقای ظریف باید وزیر امور خارجه در راستای هماهنگی با این نهادها و با این شرایط در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران گام بردارد. پس این گونه نیست که همه امور زیر نظر وزارت امور خارجه باشد، چرا که سقف دستگاه سیاست خارجی و دولت در راهبردهای دیپلماسی جمهوری اسلامی طبق قانون اساسی مشخص است و دولت ها و وزرای امور خارجه بنا به اقتضائات شخصیتی و تواناییهای سیاسی، دیپلماتیک و انقلابی خود توانسته اند به نسبت، حوزه فعالیت خود را در تعامل با این نهادهای فرادولتی کاهش و یا افزایش دهند. در سایه این مسئله یقین وزارت امور خارجه در دوره محمد جواد ظریف جزء معدود دوره هایی بوده است که توانسته تا اندازه ای جایگاه و نفوذ وزارت امور خارجه را برای تصدی دیپلماسی ایران افزایش دهد.
در سایه نکاتی که به آن اشاره داشتید و نیز تبعات و حاشیه های این استعفای کوتاه، آیا با بازگشت آقای ظریف می تواند تغییرات جدی و نقطه عطفی در مناسبات وزارت امورخارجه با این نهادها، موازی کاری در دیپلماسی و تصدی گری در سیاست خارجی ایران شکل دهد؟
من فکر نمی کنم که استعفای کوتاهمدت آقای ظریف تغییر و تاثیر جدی در رویه ۴۰ سال گذشته تبیین خطوط دیپلماسی و یا تعیین نفوذ هر کدام از نهادها در سیاست خارجی ایران داشته باشد. در این راستا احتمالاً مناسبات وزارت امور خارجه و شخص آقای ظریف با این اشخاص و نهادها هم که مناسبات بسیار نزدیک و گرمی است، کماکان ادامه پیدا خواهد کرد و تحت الشعاع این اتفاق قرار نخواهد گرفت، کما این که خود این نهادها و اشخاص نیز در همین مدت حمایت های صریح و قاطعی از آقای ظریف و تیم دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران داشته اند و به خاطر برخی ناهماهنگی ها نیز عذر خواهی کرده اند.
نظر شما :