تلاش جنگ طلبان دولت ترامپ برای یکسره کردن کار ایران
آقای ترامپ ایران وطنم است، از نابود کردنش دست بردارید
آزاده شهشهانی
دیپلماسی ایرانی: حرف های پرزیدنت دونالد ترامپ در این مورد که چگونه سیاست هایش اقتصاد ایران را در معرض فروپاشی قرار داده، برای من منزجر کننده است. من جنگ ویرانگر ایران و عراق را تجربه کرده ام و می ترسم که سیاست های ضد ایرانی ترامپ، که موضوع صحبت هایش در سخنرانی روز سه شنبه در سازمان ملل بود، ما را به سمت جنگی وحشتناک تر ببرد.
من در فوریه 1979، چهار روز پس از انقلاب، در ایران به دنیا آمدم. والدین من مانند بسیاری دیگر امید داشتند این انقلاب ثمرات مثبتی به همراه داشته باشد. وقتی ایران درگیر جنگ هشت ساله با عراق شد، آمریکا از دیکتاتور عراق حمایت کرد.
سابقه طولانی دخالت های آمریکا
به وضوح شب هایی را به یاد می آورم که چهارتاییمان – والدینم، خواهرم و من- دستان همدیگر را گرفته بودیم و در زیر پله های خانه مان در تهران با پتویی که به دورمان گرفته بودیم نشسته بودیم و تمام چراغ ها خاموش بودند چون آژیری که هشدار می داد خطر حمله موشکی نیروی هوایی صدام حسین وجود دارد، به صدا در آمده بود.
ما خوش شانس بودیم. خانه مان هرگز مورد هدف قرار نگرفت. بقیه آن قدر شانس یارشان نبود. خیلی از ایرانی ها، مخصوصا آنهایی که نزدیک مرز بودند، خانه شان و گاهی کل محله شان با خاک یکسان شده بود و آواره شده بودند. یک میلیون نفر جانشان را در این جنگ از دست دادند. به علاوه، صدها هزار ایرانی با سلاح ها شیمیایی که صدام استفاده کرده بود، جان باختند.
تمام ایرانی هایی که در زمان جنگ حضور داشتند، روانشان زخم خورده از این جنگ است.
من با اینکه بچه بودم اما به خوبی به یاد دارم چه حسی نسبت به دولت آمریکا داشتم که از یک مهاجم که هر روز بر سر ما بمب می ریخت، حمایت می کرد.
علاوه بر این، در ژوئیه 1988، یک کشتی جنگی امریکایی یک هواپیمای مسافربری ایرانی که از فراز خلیج فارس می گذشت را مورد هدف موشک قرار داد و تمام 290 مسافر آن که 66 کودک در میان آنها بودند، جان باختند. آمریکایی ها ادعا کردند آن هواپیما را با یک جت جنگی اشتباه گرفته بودند.
این اولین باری نبود که آمریکا در ایران مداخله می کرد. هر ایرانی کودتای سال 1953 سی.آی.ای آمریکا را به یاد دارد که منجر به سرنگونی محمد مصدق، نخست وزیر محبوب اولین حکومت دموکرات ایران شد. گناه او این بود که می خواست کشورش خود کنترل ذخایر نفتی اش را در دست داشته باشد. به همین خاطر، دولت های امریکا و انگلیس او را سرنگون کردند و شاه به قدرت باز گشت.
من اغلب از خود سوال می کنم اگر آن کودتا اتفاق نمی افتاد، چه می شد، اگر به مصدق اجازه می دادند کشور را اداره کند، اگر دموکراسی راهی برای شکوفایی پیدا می کرد. فکر می کنم اگر آن کودتا اتفاق نمی افتاد، تاریخ اخیر ایران بسیار متفاوت می شد. کسانی از ما چه قبل از انقلاب چه بعد از انقلاب، که به خاطر شرایط سیاسی، اقتصادی و یا آموزشی، مجبور به ترک ایران شده اند، اغلب این سوال را از خود می پرسند.
بگذارید مردم ایران برای آینده ایران تصمیم بگیرند
خاطرات جنگ و دخالت های ویرانگر آمریکا دلایل من برای ترسیدن از کمپین "حمایت از صدای مردم ایران" آمریکا است. دقیقا کدام صدا؟
منظور گروه مجاهدین خلق ( فرقه منافقین) است که عزیز دل جان بولتون، مشاور امنیت ملی است و تا همین اواخر جزء لیست گروه های ترورویستی بوده است. این گروه ایرانی های بی گناه را کشته و طی جنگ شریک صدام بوده است و هیچ اعتباری در ایران ندارد.
سناریوی قبل از جنگ عراق دارد جلوی چشمانان رخ می دهد. دولت در تلاش است تا صادرات نفت ایران را متوقف کند، و به طور یک جانبه از توافق هسته ای کنار رفته و تحریم ها را دوباره علیه ایران اعمال کرده است. این تحریم ها طی سالیان آسیب زیادی به مردم ایران وارد کرده که منجر به تورم غیر قابل کنترل، بیکاری و کاهش دسترسی به خدمات پزشکی شده است.
به نظر می رسد هیچ کدام از این مشکلات برای کسانی در دولت ترامپ که چیزی جز براندازی نظام را نمی خواهند، مهم نیست.
دولتی که از ورود ایرانی هایی که به دنبال خدمات پزشکی و یا دیدار با اعضای خانواده می خواستند به آمریکا سفر کنند، ممانعت می کند، نمی تواند ادعا کند که مصائب مردم ایران برایش مهم است.
اکنون زمان آن رسیده است که دولت آمریکا دست از مداخله در ایران بردارد و بگذارد مردم ایران خود سرنوشتشان را تعیین کنند.
منبع: یو اس ای تو دی / ترجمه تحریریه دیپلماسی ایرانی / 33
نظر شما :