ترامپ و تجارت «فروش امنیت»

تا پیش از این روسای جمهور آمریکا اغلب در نقش بازاریاب تسلیحاتی، سلاح های ساخته شده توسط کمپانی های اسلحه سازی آمریکایی را در مذاکرات سیاسی با رهبران جهان می فروختند تا چرخ های اقتصاد آمریکا حتی در بدترین شرایط رکود نیز ازحرکت بازنماند.

امیرعلی ابوالفتح در یادداشتی در روزنامه خراسان، نوشت: ورود رقبای جدید در بازار پر سود تجارت جهانی اسلحه(کشورهایی همچون روسیه و چین)اما درآمد فروش تسلیحاتی آمریکا را تهدید می کند. ضمن این که ظرفیت فروش سالانه تسلیحات ساخت آمریکا به دیگر کشورها حداکثر 15 میلیارد دلار است که در مقایسه با کسری عظیم تر از بازرگانی آمریکا و نیاز شدید این کشور به منابع عظیم مالی برای سرمایه گذاری با هدف اشتغال بیشتر، چنین ارقامی رضایت بخش به نظر نمی رسد.

به همین دلیل دولت آمریکا به کسب درآمد از تجارت پرسودتر دیگری روی آورده است و آن تجارت «فروش امنیت» است. پیش از این،در اروپا، آمریکا خرج پیمان ناتو را می داد، در خاورمیانه، آمریکایی ها جنگ های پر هزینه به راه می انداختند و در شرق آسیا هزینه سنگین استقرار حدود 100 هزار سرباز در کره جنوبی و ژاپن را می پرداختند اما اکنون اقتصاد آمریکا توان اداره چنین امپراتوری جهانی را ندارد.

از این رو، هزینه تامین امنیت بر عهده متحدان گذاشته شده است. ترامپ، نماینده و سخنگوی جریان ملی گرای آمریکایی به شدت در تلاش است اروپایی ها را به افزایش سهم مالی در تامین هزینه های ناتو، سعودی ها را به تامین هزینه جنگ های خاورمیانه ای و در نهایت کره جنوبی و ژاپن را به تامین هزینه مهار کره شمالی و چین وادار کند.

«هوگان گیدلی»، سخنگوی کاخ سفید می گوید: دونالد ترامپ قصد دارد در نشست هفته آینده با رهبران ناتو این پیام را مخابره کند که ایالات متحده دیگر «قلک دنیا» نیست. البته برای این که جهان یا حداقل، متحدان واشنگتن بپذیرند که آمریکا دیگر «قلک دنیا» نیست و پروژه «فروش امنیت» به درآمدزایی برسد، جهان باید در آشوب و ناامنی قرار گیرد و پرداخت پول به فروشنده امنیت یعنی آمریکا توجیه پذیر شود. از این رو می توان انتظار داشت که در سه حوزه مهم راهبردی در جهان یعنی اروپا، خاورمیانه و شرق آسیا ناامنی ها شدت یابد و کشورها در معرض تهدیدات جدید از سوی رقبا و دشمنان شان قرار گیرند تا آمریکایی ها در نقش منجی جهان از راه برسند و «امنیت» به متقاضیان بفروشند.

با این حال، از آن جا که درهر تجارتی امکان ورود رقبای جدید وجود دارد، چینی ها با توجه به توان مالی قوی خود قادر خواهند بود وارد تجارت «فروش امنیت» شوند و برخی از بازارهای انحصاری (از جمله خاورمیانه یا آفریقا) را از دست آمریکایی ها بیرون بیاورند؛ همان گونه که اکنون به همراه روس ها به رقیب قدرتمندی در تجارت جهانی اسلحه بدل شده اند.