نقشه پومپئو محکوم به شکست است
مشکل ترامپ با ایران چیست؟
دیپلماسی ایرانی: سخنرانی اخیر مایک پومپئو، وزیر امور خارجه، در مورد ایران با عنوان "بعد از توافق: یک استراتژی جدید در قبال ایران"، در واقع هیچ چیز جدیدی نداشت. تکرار خسته کننده همان استدلال ها با همان اشتباهات و اطلاعات گمراه کننده، بود.
یکی از مباحثی که مخالفان برجام به آن می پردازند: مدت زمان در نظر گرفته شده برای لغو برخی از تحریم ها است که پس از ده سال یا بیشتر، برداشته خواهند شد. پومپئو هیچ صحبتی در مورد مهم ترین مفاد برجام - مانند بازرسی های شدید، ممانعت از دستیابی به سلاح هسته ای و یا هرگونه استفاده ی نظامی از تجهیزات هسته ای- که مادام العمر بودند، نکرد.
آنچه پومپئو در مورد این موضوع گفت- که "پس از پایان شمارش معکوس رفع تحریم ها، ایران آزاد است تا به سرعت ساخت بمب را از سر بگیرد."- نادیده گرفتن این مسئله بود که اگر ایران چنین اقدامی را انجام دهد، نقض فاحش مفاد مدام العمری برجام و همچنین توافق منع گسترش سلاح اتمی خواهد بود.
در تنگنا قرار گرفتن، نتیجه ای اجتناب ناپذیر
پومپئو لیستی از خواسته های انعطاف ناپذیر را ارائه کرد که محقق نخواهند شد. بیش از دو سال طول کشید تا مذاکرات برجام، که با دقت و به سختی انجام می شد، به نتیجه برسد. طرفین دخیل در مذاکرات، هر گونه عامل فشاری را در حد اعلی به کار گرفتند. رویکرد قبل از برجام، اعمال تحریم های بیشتر و بیشتر بود که منجر به چرخش بیشتر سانتریفیوژ های ایران و غنی سازی بیشتر اورانیوم، شده بود. این فکر که ممکن است به "توافقی بهتر" برسیم، خیالی پوچ است.
آمریکا نه تنها اهرم فشار کمتری نسبت به قبل در اختیار دارد، بلکه دیگر نمی تواند انگیزه ی مثبت ایجاد کند. ترامپ اعتبار آمریکا را با خروج از برجام، خدشه دار کرده است. رهبر ایران اکنون در مورد درستی هشدارهایی که در ابتدای کار، در مورد این آمریکای سست پیمان داده بود، صحبت می کند. مقامات ایرانی با هر گرایش سیاسی، اکنون به خوبی می دانند که انجام مذاکره ی مجدد، با همان گروهی که برجام را از بین بردند، کاری احمقانه است.
نتیجه ی این "استراتژی جدید" شرایط بغرنج و تنش ادامه دار خواهد بود. مسائل مربوط به ایران حل نخواهد شد. حتی اگر سایر طرفین، بتوانند توافق را زنده نگه دارند، سایر پیامدهای منفی کناره گیری آمریکا، خودش را نشان خواهد داد. اگر برجام از دست برود، علاوه بر عواقب منفی آن، ایران در تولید هر میزان از مواد هسته ای که بخواهد در هر مدت زمانی، آزاد خواهد بود و دیگر هیچ بازرسی بین المللی در کار نخواهد بود. شرایط برنامه ی هسته ای ایران به قبل از برجام باز خواهد گشت.
توضیحات گوناگون
اکنون سوال این است: چرا سیاست گذاران آمریکایی به دنبال چنین نتیجه ای بودند؟ انگیزه ی آنها برای دنبال کردن "استراتژی" که محکوم به رسیدن به این نتایج نامطلوب است، چه بود؟
یک توضیح که به ویژه در مورد دونالد ترامپ به کار می رود این است که این سیاست، به طور لحظه ای در ذهن ترامپ شکل گرفته است بدون اینکه به عواقب طولانی مدت آن توجهی کرده باشد. از نظر ترامپ، خط مشی اصلی سیاست او، خراب کردن تمام دستاورد های باراک اوباما است.
پاسخی دیگر برای این سوال، این است که سیاست گذاران واقعا باور دارند که ایران تحت فشار، بالاخره تسلیم هر گونه خواسته ی آمریکا خواهد شد. اما به خاطر دلایلی که قبلا توضیح داده شد، این تفکر با شکست مواجه می شود.
احتمال دیگر این است که آمریکایی ها فکر می کردند که اعمال فشار و دشمنی با ایران، موجب سرنگونی رژیم خواهد شد. رویای سرنگونی رژیم در سخنرانی های پومپئو مشهود بود. سیاستمداران آمریکایی از تجارب قبلی در سرنگونی رژیم از جمله عراق، درس عبرت نگرفته اند.
توضیح دیگر، که احتمال آن کمتر از بقیه است، این است که سیاستگذاران به دنبال درگیری و تنشی بی پایان با ایران هستند. از جمله ی این سیاستگذاران، جان بولتون است که نه تنها به افزایش تنش بسنده نکرده، بلکه به دنبال جنگ با ایران است. یافتن انگیزه برای این تمایل سیاستگذاران بسیار دشوار است.
اینکه ایران موی دماغ آمریکا شود، همان کارکردی را خواهد داشت که دشمنان خارجی برای رهبران بسیاری از کشورها، نه تنها آمریکا، داشته اند. محبوبیت کوتاه مدت رئیس جمهور آمریکا در طی یک بحران و یا جنگ بین المللی، باعث کاهش انتقادات به سیاست های داخلی دولت خواهد شد. توجهات از منبع واقعی مشکلات منحرف خواهد شد و حواس ها دیگر به ایرادات و مشکلات مسئولین نخواهد بود و این فرصت را پیش می آورد تا در برابر یک تهدید فرضی، برخوردی خشن اتخاذ شود. برای ترامپ که متهم به نرمش در قبال دیکتاتورهای خارجی بود، فرصت نمایش اقتدار و سخت گیری اش، جذاب به نظر می رسد. توجه داشته باشید که هیچ کدام از این توضیحات، ربطی به منافع آمریکا ندارد بلکه در راستای منافع سیاسی کوته فکرانه ی برخی از سیاست مداران و دولت است.
منبع : نشنال اینترست / ترجمه تحریریه دیپلماسی ایرانی /33
انتشار اولیه: دوشنبه 21 خرداد 1397 / انتشار ثانویه: سه شنبه 5 تیر 1397
نظر شما :