تکرار اشتباه حضور در افغانستان
آمریکا قصد ماندن در سوریه را دارد
دیپلماسی ایرانی: چندی پیش متوجه شدیم تعداد نیروهای ایالات متحده مستقر در سوریه، چهار برابر آنچه قبلا مقامات اعلام کرده بودند است. شاید دلیل اینکه این تفاوت در آمار، که خیلی هم مورد توجه عموم قرار نگرفت این بود که تعداد آنها در مقایسه با استقرار نیروهای نظامی در دیگر جاها، ناچیز بود: حدود 2000 سرباز در سوریه، در حالی که قبلا تعداد 500 سرباز اعلام شده بود. سخنگوی پنتاگون اظهار داشت انتشار این آمار جدید و کامل تر، بخشی از تلاش جیمز متیس، وزیر دفاع، برای شفافسازی است.
هرچند، آنچه شفاف نیست، دلیلی است که بر اساس آن هر یک از این نیروها در سوریه استقرار یافته اند. یکی از منطق های بی چون و چرا برای استقرار نیروها در سوریه، نبرد با داعش است. دولت کوچک داعش اکنون به طور کامل از بین رفته است. با این وجود، حضور نظامی ایالات متحده در سوریه نشانی از پایان یافتن ندارد. متیس گفته است که ایالات متحده به راحتی تلاش هایی را که در سوریه انجام داده است، رها نمی کند.
ایالات متحده، با معرفی مبانی جدیدی که جایگزین مأموریت مبارزه مسلحانه علیه خلافت داعش کرده است، در سوریه در حال گسترش عملیاتی است. پشت این گسترش عملیاتی، الگوهای فکری آشنا وجود دارد که دلیل دیگر عملیات نظامی پیشین ایالات متحده نیز بوده است. دولت ترامپ این الگوها را ابداع نکرده، اما دولت او، وارد این بازی شده است.
دیدگاه متیس در خصوص رها نکردن تلاش های ایالات متحده و ترک نکردن کشوری که آمریکا در آن درگیر شده، یکی از این الگوهای فکری رایج است که می گوید، ایالات متحده مجهزترین کشور بوده و باید مسئول حل کردن مشکلات هر کشوری باشد که آمریکا در آن منافع زیادی دارد. الگوهای تفکر دیگر در خصوص سوریه، شامل فراموشی تجارب و درس های مشابه اخیر است که باید گرفته می شد، اما ظاهرا چنین اتفاقی نیفتاده است.
چشم انداز غالب آمریکایی نسبت به مبارزه با تروریسم و به همین ترتیب داعش، به شدت نظامی بوده و از مفهوم "جنگ علیه تروریسم" نشأت گرفته است. استفاده از ابزارهای نظامی، تا کنون که داعش نیز اهداف نظامی داشته، مناسب بوده است. اما داعش که بیشتر یک جنبش زیرزمینی و یک ایدئولوژی است، در حال حاضر اهداف نظامی از خود نشان نمی دهد. اکنون ابزار ضد تروریستی غیر نظامی نسبتا مهمتر است.
اغلب فراموش شده است که چقدر جنگ و به ویژه گسترش جنگ داخلی سوریه، به نفع داعش عمل کرد. همچنین اغلب فراموش می شود که تا چه حد تلفات و آسیب های جانبی که تقریبا جزء اجتناب ناپذیر اقدامات نظامی آمریکا در درگیری های پیچیده است، به جای کاهش افراطی گرایی ضد آمریکایی، آن را افزایش داد.
یک تفکر رایج در مورد داعش این بود که اگر بخواهیم داعش را از بین ببریم، اول باید بشار اسد سرنگون شود. وضعیت امروز، نشان می دهد که این استدلال کاملا اشتباه بوده است. بسیاری از افرادی که این استدلال را مطرح می کردند، بدون تصدیق اشتباه بودن ارزیابی گذشته خود، امروز به دنبال ادامه و گسترش عملیات نظامی در سوریه هستند.
با اینکه به نظر می رسد اسد با کمک دوستانش مدتهای طولانی در رأس قدرت خواهد بود، اما رویای سرنگونی اسد از بین نمی رود.
در مورد دوستان روسی و ایرانی بشار اسد، چشم انداز غالب آمریکایی، این است که نفوذ آنها به طور حتم بد بوده و خلاف منافع ایالات متحده خواهد بود. در کنار این دیدگاه از سر عادت، تفکر دیگری وجود دارد که می گوید برای مقابله با نفوذ شرارت بار ایران و روسیه، دخالت و حضور فیزیکی و نظامی آمریکا الزامی است.
این الگوهای فکری رایج، با هم، مسیر فرار از سوریه، یعنی اعلام پیروزی نظامی علیه داعش و بازگشت به خانه را بست. ولادیمیر پوتین، در مقایسه با اکثر متخصصان آمریکایی از خطر گیر کردن در سوریه آگاه تر است، از این گزینه استفاده می کند.
بدین ترتیب سوریه نیز تبدیل به یک مکان دیگر مانند افغانستان می شود که ایالات متحده در آن به طور پیوسته دست به جنگ افروزی می زند. در همین حال روس ها یادآوری می کنند که در زمان تشکیل دولت جدید حضور داشته اند و آمریکا نمی تواند چنین ادعایی کند. ترک ها به دلیل همکاری تاکتیکی ایالات متحده با کردها از دست آمریکا عصبانی خواهند بود. تندروهای سنی از خرابی های به بار آمده از سوی آمریکا نهایت استفاده را برای تشکیل گروه های ضد آمریکایی می کنند. و در این میان پنتاگون هم تعداد واقعی نیروهای ایالات متحده را شاید بگوید، شاید هم نه!
منبع : نشنال اینترست / ترجمه تحریریه دیپلماسی ایرانی / 33
انتشار اولیه: دوشنبه 27 آذر 1396 / انتشار مجدد: شنبه 9 دی 1396
نظر شما :