هشتاد و یکمین بخش از کتاب «اسرار جعبه سیاه»:
انیس نقاش: برژینسکی بعد از انقلاب فکر کودتا در ایران بود
دیپلماسی ایرانی: قرن بیستم به گفته بسیاری از مورخان، قرن تحول های شگرف بوده است. قرنی که در آن جنگ های بی نظیر تاریخ نظیر جنگ های جهانی اول و دوم رخ دادند و تاریخ بشریت به دست افراد و سیاستمدارانی که هر کدام طرحی برای رسیدن به مصالح و منافع خود داشتند، تغییرات شگرف یافت که مسیر طبیعی بسیاری از امت ها و کشورها را تغییر داد. در این میان تقسیم جهان به جهان غرب و جهان سوم تعابیری نامتجانس به وجود آورد که از درون این تناقضات افراد تحول خواهی ظهور کردند که در حقیقت می خواستند در برابر خواسته ها و طرح های منفعت طلبانه جهان غرب بایستند. افرادی که آرمان خواهانی بودند که گمان می کردند آرمانشان آن قدر قدرت دارد تا بتواند در برابر قدرتبل های بزرگ جهان بایستد و رویای مدینه فاضله آنها را تحقق بخشد. کتاب "اسرار جعبه سیاه" گفت وگو با چهار نفر از همین آرمان خواهانی است که تلاش کردند به خیال خود قدرت های بزرگ را وادار به تسلیم در برابر اراده آهنین خود کنند. افرادی که جهان غرب آنها را تروریست های بین المللی نه آرمان خواه می داند. در این جا بخش هشتاد ویکم این کتاب را می خوانید:
آیا پشیمان نشدی از این که تلاش کردی بختیار را بکشی؟
من از کسانی بودم که تجربه مصدق و کودتای نظامی را می دانستم. و می دانستم که هر تلاشی برای شکست طرح امریکاییِ مشابهی، تاریخی می شود. و تاریخ این حق را به من داد، طوری که روشن شد این یکی از سناریوهایی بود که زبگنیو برژینسکی روی آن حساب کرده بود و می گفت که وضعیت قابل کنترل نیست، با وجود این که انقلاب پیروز شده بود، برای همین آنها این برگه کودتا را برای بازی در اختیار داشتند. بعدا با تحقیقاتی که با افسرهایی که بازداشت شدند، انجام شد، روشن شد که تلاشی برای کودتا وجود داشت. و پول هایی برای آن صرف شد. تفاوت میان کودتای مصدق و کودتای دیگر، این است که یکی موفق شد و دیگری شکست خورد. به اعتراف سی آی ای در کودتای مصدق 5 میلیون دلار صرف شد و در کودتای دیگر 30 میلیون دلار.
شانس آوردی که در یک کشور عربی زندانی نشدی؟
نمی خواهم از زندان فرانسه تشکر کنم، اما آن جا قانون هست، برای همین به آن پایبند هستند و کسی مورد تعرض قرار نمی گیرد.
در 1990 به ایران رفتی، چه وقت به لبنان برگشتی؟
5 ماه بعد به لبنان برگشتم. اما همچنان اقامتم در ایران است، و به طور طبیعی به هر جا بخواهم می روم.
آیا در ایران تغییراتی هم دیدی؟
تغییرات در ایران با آن چه ما می خواستیم متفاوت بود، اما تحلیل موضوعی من این تغییر را توجیه می کند. انقلاب بدون خشونت انجام شد. این اولین انقلابی است که تظاهرات بر قدرتمندترین نیروی مسلح پیروز می شود. و با گشایش در سایه مشارکت طرف های متعدد انجام شد. اما انقلاب اسلامی وارد دو جنگ شد: جنگ داخلی در سایه اعلام انقلاب متضاد «مجاهدین خلق» (منافقین) که طی آن 1200 نفر از افراد مسئول در رهبری ایران را ترور کردند، در حالی که دنیا فراموش می کند چنین چیزی باعث ایجاد فضای وحشت در داخل ایران می شود و مقامات را وادار می کند که بعضی تصمیم ها بگیرند و دستوراتی سخت بدهند. و جنگ خارجی، هر کشوری که در حال جنگ باشد نمی تواند بعضی آزادی های مطلق را بدهد در این صورت امنیت و جبهه دو اصل مهم اساسی برایش می شود، این مساله سبب شد فضایی غیر منتظره در ابتدای انقلاب به وجود آید.
آیا با ]امام[ خمینی ]ره[ هم ملاقات کردی؟ کجا؟
در قم، وقتی که اولین بار حالشان به هم خورد و به بیمارستان رفتند.
آیا شیفته شخصیت او شدی؟
شخصیت او نادر و غیرعادی بود، همیشه در آرامش و سکوت بود، در زمانی که مردم در اضطراب بودند، او از بلند نظری و ثبات برخوردار بود.
آیا فتوایی برای ترور بختیار صادر شده بود؟
تصمیمی دادگاهی قبل از هر گونه فتوایی برای ترور بختیار اتخاذ شده بود.
آیا شخصیت های دیگری در دوره های مختلف در قضیه گروگان ها درگیر شده بودند؟
ادعاهایی گفته می شود، تحرکاتی هم انجام شد که به نتیجه جدی نرسید.
آیا تو شیعه هستی؟
من مسلمانم.
این طور که می فهمم تو سنی هستی، آیا این موضوع تاثیری بر روابطت با ایران نگذاشت؟
قضیه ارتباطی به مذهب ندارد بلکه سیاسی است. همیشه از من می پرسند چگونه از انقلاب در ایران آگاه شدی و من همیشه جواب می دهم: از دریچه فلسطین.
تو لبنانی هستی و از انقلاب از دریچه فلسطین آشنا شدی و برای ترور بختیار تلاش کردی؟
برای فلسطین و برای این که از این انقلاب که حامی فلسطین است پشتیبانی شود. من نقش کوچکی داشتم اما مهم این است که وضعیت استراتژیکی به وجود آمد که منطقه تغییر کرد.
پایان فصل دوم
ادامه دارد...
نظر شما :