ترامپ چگونه سوریه را به ایران و روسیه تقدیم کرد؟
روزنامه اسرائیلی هاآرتص نوشت: دیگر ممکن نیست که ترامپ دست کم در مورد سوریه متهم به ناسازگاری شود. در ماه دسامبر قبل از اینکه ترامپ روی کار بیاید او گفته بود آمریکا باید از تلاش برای سرنگونی رژیم ها دست بردارد. او به بشار اسد اشاره کرده بود که حذف او سنگ بنای سیاست های اوباما بود. در ماه اخیر ترامپ مهمترین تصمیمش را گرفت. او از کمک به جریان های شبه نظامی مخالف بشار اسد عقب نشینی کرد.
به گزارش «انتخاب»؛ روز چهارشنبه واشنگتن پست در گزارشی از تصمیم آمریکا خبر داد و گفت این تصمیم، سوریه را در اختیار روسیه قرار میدهد. نه تنها روسیه بلکه ایران نیز از این تصمیم ترامپ برای عقب نشینی سود می برد.
شبه نظامیان مخالف اسد به ویژه بعد از اینکه اسد سال گذشته حلب را پس گرفت دیگر نیروهای ارزشمندی به نظر نمی رسند. بازپس گیری حلب نقطه عطفی در جبهه ها جنگ و در اقدامات دیپلماتیک برای تضمین توافق های پایان دادن به جنگ بود.
بعضی از شبه نظامیان نظیر واحد های ارتش آزادی بخش سوریه تاثیر ملی شان را از دست دادند و به نیروهای مزدور تبدیل شدند که برای منافع دیگر کشورها مبارزه میکنند و لزوما هم در مقابل بشار اسد نیستند. دیگر شبه نظامیان نظیر آن گروه هایی که در بخش های جنوبی سوریه در نزدیک مرزهای اردن و اسراییل میجنگند نیز از مرگز فرماندهی در اردن که اقدامات نظامی و آموزشی آنها را هدایت میکند و آنها را تامین مالی میکند از عملیات ها کنار گذاشته شده اند. اما همه این گروه ها نیز از دستورات مقر فرماندهی در اردن اطاعت نمی کردند .
از این گذشته، بخشی از قدرتمندترین این گروه های شبه نظامی، گروه هایی هستند که واشنگتن نمی تواند و نمی خواهد که به دلایل مختلف به آنها کمک کند. یکی از آنها گروه های وابسته به القاعده مانند جبهه النصره و جبهه فتح الشام است.
درک این مساله که حمایت از گروه های ضد اسد موفقیت چندانی به همراه نداشته است سبب شد اوباما نیز حمایت های مالی و نظامی اش را محدود کند. ترامپ 60 موشک را به سمت یک پایگاه در سوریه که گفته می شد انبار سلاح های شیمیایی است روانه کرد و بعد از آن از دخالت نظامی در جبهه های مخالف اسد عقب نشینی کرد.
نیروهای آمریکایی به مبارزه با داعش ادامه می دهند و در این راه نیز به نیروهای کرد دموکراتیک سوری کمک می کنند اما مسئولیت امنیت این سازماندهی ها در سوریه و حفظ آتش بس در جنوب این کشور و از این مهم تر فرماندهی روند دیپلماتیک حل و فصل مسایل در سوریه رسما به ایران و روسیه واگذار شده است.
تصمیم ترامپ مزایای دیپلماتیک نفوذ این کشور در سوریه را نیز از بین خواهد برد. اما این یک تغییر انقلابی نبوده است. از زمانی که ترکیه به عنوان یکی از اصلی ترین مخالفان اسد چند ماه پیش به وضوح اعلام کرد که اسد باید در دوران تغییرات روی کار باشد این تغییرات آغاز شده بود. این هفته امانوئل ماکرون رییس جمهور فرانسه نیز اعلام کرد که حذف اسد پیش شرط مذاکرات درباره آینده سوریه نیست.
این مساله سوالی را به ذهن متبادر میکند: چطور کشورهایی نظیر ترکیه و عربستان و قطر و امارات که از همان ابتدا نیروهای معارض سوری را حمایت مالی میکردند در برابر این تصمیم آمریکا واکنش نشان خواهند داد؟ احتمالا آنها به تامین مالی و نظامی این نیروها ادامه میدهند. این به طرز بی فایده ای جنگ را ادامه خواهد داد اما منافع انها را نیز حفظ خواهد کرد.
خطرناک ترین اختلاف در میان منافع قدرت های بزرگ در تنش بین آمریکا و ترکیه بروز پیدا کرده است. این اختلافات در هفته ای که خبرگزاری آناتولی نقشه ای از پایگاه های آمریکا در شمال سوریه منتشر کرد و تعداد سربازان آمریکایی در هر یک از این پایگاه ها را نیز عنوان کرد بالا گرفت. این کار نه تنها واشنگتن بلکه همه اعضای ناتو را مضطرب کرد. چرا که هرگز پیش از این یک کشور عضو ناتو اسرار نظامی دیگر کشور عضو ناتو را افشا نکرده بود.
علاوه بر این، ترکیه محل پایگاه ها را نیز به طور دقیق منتشر کرده است. دلیل افشای این اطلاعات نارضایتی ترکیه از کمک های آمریکا به نیروهای کرد است. ترکیه به نیروهای مبارز کرد مشکوک است و میترسد این گروه ها با پ ک ک همکاری داشته باشند.
سفیر ترکیه در واشنگتن حمایت آمریکا از کردها را یک اشتباه تاریخی خوانده است . مقامات ترکیه گفته اند که آنکارا ده ها هزار سرباز برای باز پس گیری رقه پینشهاد داده است اما واشنگتن هشتاد هزار سرباز می خواسته که ترک ها این میزان را بیش از حد میدانند. انها معتقدند آمریکا واقعا برنامه جدی ای برای این هدف ندارد. نگرانی آنها از این است که افزایش دخالت ترکیه در استان عدلیب آمریکا را مجبور کند نیروهایش را از این استان نگه دارد تا از برزوز یک جنگ میان شبه نظامیان سوری و ترکیه مراقبت کند.
اما اگر ترکیه با این عدم دخالت امریکا موافق باشد هم این نیروهای کرد هستند که باید نگران آینده شان باشند. چرا که ترکیه علی رغم اختلافاتش با آمریکا متحد مهمتری برای این کشور در مقایسه با کردهاست. بنابراین کردهای سوریه باید به دنبال یک متحد مطمئن تر در جنگ علیه ترک ها باشند و اگر فکر کنیم این متحد میتواند ایران باشد پر بیراه نخواهد بود. ایران همین الان هم رابطه خوبی با کردستان عراق دارد.
با حمایت ایران و روسیه کردها میتوانند در آینده سوریه نقش مهمتری داشته باشند. تصمیم ترامپ یادآور واگذاری شیعیان عراق در جنگ خلیج فارس است. کمک هایی که آمریکا قول ان را داده بود هرگز نرسید و ده ها هزار شیعه در عراق در این جنگ کشته شدند.
جرج بوش در آن زمان از قدرت گرفتن شیعیان میترسید چرا که فکر میکرد این به قدرت گرفتن ایران کمک می کند. در نتیجه ترجیح داد صدام را رها کند. امروز نیز ترامپ تصمیم مشابهی گرفته است.
بنابراین همه چشم ها به روسیه و ایران دوخته شده است. نیروهای روسیه برای نظارت بر آتش بس این هفته وارد استان الدرعا شده اند و استقرار مجدد نیروهای حزب الله نیز همگی نشان میدهد سوریه و ایران منافع یک دیگر را درک میکنند. قدم بعدی ایجاد ثبات در مناطق آتش بس و فاصله گرفتن مبارزات از مرزهای اردن و اسرائیل است. ترکیه و روسیه و ایران نیز برای ایجاد مناطق صفر جنگی در ادلیب در حال مذاکره اند. این یک آزمایش جدی از سوی روسیه برای این است که بداند آیا توانایی کنترل سوریه را دارد یا نه.
با خروج آمریکا از صحنه، ایران و ترکیه در فرآیند دیپلماتیک با هم همکاری خواهند کرد و هر دو نیز موقعیتشان را تقویت میکنند.
در شرایط دیگر اسرائیل میتوانست از ترکیه به عنوان یک شریک استراتژیک برای حفظ منافعش استفاده کند. در شرایط کنونی اسرائیل به ترکیه مظنون است و نگران نزدیکی این کشور به روسیه وایران خواهد بود.
از همه مهم تر اینکه اسرائیل باید پارادایم استراتژیکش را تغییر دهد و به وضعیتی فکر کند که روسیه بازیگر مسلط سوریه و خاورمیانه است و آمریکایی ها به آن سوی اقیانوس عقب نشینی کرده اند.
نظر شما :