هیلاری کلینتون از جیل استاین کینه دارند
سبزها، بلای جان دموکراتها
دیپلماسی ایرانی: در باب چرایی شکست هیلاری کلینتون، کاندیدای دموکرات در انتخابات 2016 تحلیل های زیادی صورت گرفته است و همان طور که پیش از این اشاره شده بود عواملی همچون عدم محبوبیت، عامل بردلی، عدم حمایت کافی دموکرات ها، عملکرد ضعیف کمپین، حضور جیل استاین (کاندیدای حزب سبز) در انتخابات، اظهارات جیمز کومی (رئیس اف بی آی) درباره ایمیل های کلینتون و ابهامات مربوط به سلامتی، در شکست وی تاثیرگذار بودند. اما در این مقاله قصد داریم یکی از عوامل شکست کلینتون، یعنی جیل استاین و حزبش را مورد بررسی قرار دهیم.
جیل استاین کیست؟
خانم استاین، پزشک و فعال سیاسی 66 ساله در انتخابات ریاست جمهوری سال 2012 و 2016 کاندیدای حزب سبز آمریکا بوده است. وی در خانواده ای یهودی متولد شده ولی لائیک است. استاین در سال 2002 و 2010 در انتخابات فرمانداری ماساچوست و در سال 2004 در انتخابات مجلس نمایندگان، کاندیدا شد اما در هر سه انتخابات شکست خورد. وی در انتخابات ریاست جمهوری سال 2012 توانست 470 هزار رای کسب کند و در انتخابات 2016 هم 1 میلیون 457 هزار رای به دست آورد.
حزب سبز آمریکا
این حزب یکی از احزاب کوچک در آمریکا محسوب می شود که در سال 2000 تشکیل شده است و تنها 256 هزار عضو رسمی دارد. این حزب از لحاظ تمایلات سیاسی به حزب دموکرات شباهت دارد. اما در بسیاری از موارد از حزب دموکرات پیشروتر است و منتقد رویکرد آنها محسوب می شود. این حزب طرفدار محیط زیست، عدالت اجتماعی، دموکراسی، عدالت جنسیتی، حقوق همجنس گرایان، ضد جنگ و ضد نژادپرستی است. از لحاظ سیاسی آنها متعلق به جناح چپ هستند و در سال 2016 خودشان را یک حزب اکو-سوسیالیسم نامیدند. این حزب تاکنون نتوانسته در مجلس نمایندگان و سنا هیچ کرسی ای کسب کند.
نقش مخرب حزب سبز در تاریخ آمریکا
سوالی که مطرح می شود این است که چگونه آرای 1.5 میلیونی استاین موجب شکست کلینتون با 65.8 میلیون رای شد در حالی که کلینتون بیش از 2.8 میلیون رای بیشتر از ترامپ آورد؟ مسئله به سیستم انتخابات آمریکا و اهمیت آرای الکترال بر می گردد. یعنی اگر در ایالت هایی که آرای کلینتون و ترامپ نزدیک بود، استاین آرای کلینتون را از آن خودش نمی کرد، الآن کلینتون برنده انتخابات بود.
به طور مثال فاصله آرای ترامپ با کلینتون در میشیگان 12 هزار رای است اما استاین 50 هزار رای در این ایالت کسب کرده است. در ویسکانسین فاصله آرای ترامپ با کلینتون 27 هزار رای است در حالی که استاین در این ایالت 31 هزار رای کسب کرده است.
کلینتون اگر می توانست در سه ایالت سنتی حزبش یعنی ویسکانسین، میشیگان و پنسیلوانیا که از سال 1988 تاکنون به دموکرات ها رای می دادند، پیروز شود، با کسب 278 رای الکترال در مقابل 260 رای ترامپ، برنده انتخابات می شد. به همین دلیل است که آرائی که استاین از کلینتون تصاحب کرده برای پیروزی کلینتون حیاتی بود.
کاندیدای حزب سبز همین بلا را در سال 2000 هم سر دموکرات ها آورد. در انتخابات جنجالی و رقابتی سال 2000 که ال گور از حزب دموکرات با جورج دبلیو بوش، جمهوری خواه رقابت می کرد، این رالف نیدر، کاندیدای حزب سبز بود که برنده انتخابات را تعیین کرد. در انتخابات این سال با وجود این که گور از بوش با اختلاف 543 هزار رای، آرای مردمی بیشتری کسب کرد اما به خاطر آرای الکترال رقابت را به بوش واگذار کرد. بوش 271 رای الکترال و گور 266 رای کسب کرد. اگر هر کدام از دو کاندیدا فلوریدا را می بردند، کل 25 رای الکترال آن را کسب می کردند. پس از گذشت یک ماه از انتخابات و بازشماری چندین باره آرای فلوریدا، بوش در این ایالت با اختلاف تنها 537 رای پیروز شد. این در حالی است که نیدر در فلوریدا 97 هزار رای کسب کرد. در نیوهمشایر هم بوش با اختلاف 7 هزار رای بر گور پیروز شد در حالی که نیدر در این ایالت 22 هزار رای به دست آورد.
مایکل مور، کارگردان و مستندساز معروف آمریکایی به خوبی فضای آن انتخابات را ترسیم می کند. مور در کتابش با عنوان «سفیدپوستان ابله» به حمایتش از نیدر و نقش وی در شکست گور اشاره می کند و می نویسد: «مالی ایوینز از ستاد انتخاباتی نیدر، مقاله ای نوشت و توصیه هایی را در اختیار طرفداران نیدر و مخالفان بوش قرار داد. او پیشنهاد کرد که رای دهندگان اگر در ایالتی زندگی می کنند که انتظار می رود در آن گور یا بوش با تفاوت زیادی برنده شوند، بهتر است به نیدر رای دهند. اما اگر در جایی هستند که نتایج آرای این دو نامزد به هم نزدیک خواهد بود به گور رای دهند تا راه بوش را مسدود کنند.» اما اوضاع عوض شد و کمپین نیدر استراتژی ایوینز را تغییر داد.
مور در ادامه می نویسد: «ستاد انتخاباتی نیدر از من خواست که در سفر به ایالت های بی طرف درست در آخرین هفته های قبل از انتخابات، آنها را همراهی کنم. من نپذیرفتم. گفتم دلم می خواهد در ایالت هایی کار کنم که رالف می تواند در آنها رای بیشتری کسب کند، بی آن که مسئول پیروزی بوش باشم. چرا وقت و توانایی ام را در ایالت های نیویورک و تگزاس صرف نکنم که نتایجش روشن است؟ ولی این راهکاری نبود که ستاد نیدر مصمم به انجامش بود. آنها برای من آرزوی موفقیت کردند.»
مور در ادامه به سخنرانی اش در فلوریدا و شرایط ویژه این ایالت اشاره می کند و می نویسد «به خبرنگاران حاضر گفتم که باید جلوی بوش گرفته شود. به مردم فلوریدا گفتم اگر گور انتخاب آنهاست باید جلو بروند و به او رای بدهند. اما اگر قصد دارند به نیدر رای بدهند، از آنها انتظار دارم در این مورد خوب فکر کنند. گفتم احساس می کنم اوضاع در فلوریدا متفاوت است. اگر متوقف ساختن بوش برای آنها اهمیت داشت، پس ناچار می شدند به گور رای بدهند.»
مور به کمپین نیدر پیشنهاد می دهد با توجه به این که آینده گور در دست نیدر است، وی باید با الگور معامله کند و از او تعهد بگیرد که به خواسته های مترقی اش همچون بهبود خدمات درمانی، پایان دادن جنگ دروغین مواد مخدر و حذف معافیت مالیاتی پولدارها عمل کند و در مقابل از رقابت ها کنار بکشد. مور به آنها می گوید: «امروز من و شما تمام قدرت را دست داریم. یکی از دو نامزد ریاست جمهوری نیاز به شرکت نیدر در انتخابات و دیگری نیاز به خروج او دارد. نتیجه این انتخابات با یکی دو درصد اختلاف روشن می شود. رالف از 2 تا 5 درصد مجموع آرا را به دست خواهد آورد. امروز همین حالا شما و رالف می توانید تصمیم بگیرید که رئیس جمهور آینده چه کسی باشد. شما هرگز دیگر در تمام عمرتان چنین قدرتی نخواهید داشت. به آنها یادآوری کردم که رالف مجبور نیست کنار بکشد. فقط باید آرای ایالت های بی طرف را به سوی گور بکشاند. گور پس از ورود به کاخ سفید به نیدر مدیون خواهد بود. ما هم می توانیم به خواسته هایمان برسیم.» کمپین نیدر اما مخالفت کرد. اگر کمپین نیدر به حرف های مور گوش می داد، هم نیدر و هم حزب سبز بیشتر می توانستند به اهدافشان برسند. آنها به گور انتقاد داشتند، اما می دانستند که بوش بدتر از گور است ولی با بی تدبیری موجب شکست گور شدند. این حزب با این اقدام هیچ چیز به دست نیاورد. حتی کاندیدایشان در سال 2004 تنها 119 هزار رای به دست آورد و نیدر که به صورت مستقل در انتخابات شرکت کرده بود تنها 465 هزار رای کسب کرد.
حزب سبز همان طور که موجب روی کار آمدن بوش شد در انتخابات امسال هم باعث به قدرت رسیدن ترامپ شد. خانم استاین در حالی خواستار بازشماری آرا در سه ایالت میشیگان، پنسیلوانیا و ویسکانسین شده بود (سه ایالتی که فاصله آرای کلینتون و ترامپ بسیار کم بود) که می دانست با بازشماری شانس خودش افزایش نخواهد یافت اما احتمال تغییر نتایج به نفع کلینتون وجود داشت و در صورت وقوع چنین امری کلینتون برنده انتخابات خواهد شد. اما بازشماری نتیجه ای در برنداشت. استاین در حالی باعث پیروزی ترامپ شد که قبل از انتخابات چندین مرتبه گفته بود که ریاست جمهوری ترامپ بهتر از کلینتون خواهد بود. شاید نیدر راضی به پیروزی بوش بر گور نبود و با بی تدبیری موجب این امر شد اما استاین با آگاهی و با رضایت این کار را کرد. حکومت ترامپ برای آن دسته از روشنفکرها و لیبرال هایی که به استاین رای دادند قطعاً کابوس خواهد بود و آنها بیشتر از هر قشر دیگری از دوران ترامپ متضرر خواهند شد، همان گونه که مردم آمریکا و جهان از دوران بوش آسیب دیدند.
نظر شما :