بیست و هفتمین بخش از کتاب «اسرار جعبه سیاه»
عملیاتی که برادر نتانیاهو در آن کشته شد
دیپلماسی ایرانی: قرن بیستم به گفته بسیاری از مورخان، قرن تحول های شگرف بوده است. قرنی که در آن جنگ های بی نظیر تاریخ نظیر جنگ های جهانی اول و دوم رخ دادند و تاریخ بشریت به دست افراد و سیاستمدارانی که هر کدام طرحی برای رسیدن به مصالح و منافع خود داشتند، تغییرات شگرف یافت که مسیر طبیعی بسیاری از امت ها و کشورها را تغییر داد. در این میان تقسیم جهان به جهان غرب و جهان سوم تعابیری نامتجانس به وجود آورد که از درون این تناقضات افراد تحول خواهی ظهور کردند که در حقیقت می خواستند در برابر خواسته ها و طرح های منفعت طلبانه جهان غرب بایستند. افرادی که آرمان خواهانی بودند که گمان می کردند آرمانشان آن قدر قدرت دارد تا بتواند در برابر قدرت های بزرگ جهان بایستد و رویای مدینه فاضله آنها را تحقق بخشد. کتاب "اسرار جعبه سیاه" گفت وگو با چهار نفر از همین آرمان خواهانی است که تلاش کردند به خیال خود قدرت های بزرگ را وادار به تسلیم در برابر اراده آهنین خود کنند. افرادی که جهان غرب آنها را تروریست های بین المللی نه آرمان خواه می داند. در این جا بخش بیست و هفتم این کتاب را می خوانید:
فصل پنجم؛
عملیات عنتیبی
رابطه با اتحاد جماهیر شوروی
سازمان امنیت اتحاد جماهیر شوروی در دهه هفتاد در خاورمیانه فعال بود. روی میز مسئولین گزارش ها درباره دکتر ودیع حداد افزایش یافتند، به خصوص بعد از این که «بخش خارجی» به نقطه ای برای جذب مجموعه های انقلابی با شناسنامه های مختلف تبدیل شد. روزی نبود که حداد در بخش خارجی کسی را از این کشور یا آن کشور نپذیرد. شاید ریشه اهمیت و خطرات آن را باید تومان از همین جا دریافت. مسکو به سمت گشابش در روابط با واشنگتن پیش رفته بود و پرونده «تروریسم» همیشه محل جدل و مطرح بود. در این اوضاع و احوال اتحاد جماهیر شوروی ارتباطاتی برقرار کرد که به دیدار ودیع حداد با رئیس "کا گ ب"، یوری آندروپوف در سپتامبر 1974 در مسکو منجر شد. برای اولین بار کسانی که از نزدیک در جریان دیدار حداد بودند و درباره آن چه در این دیدار گذشت اطلاع دارند، گفتند که آندروپوف موافقت کرد که با تقاضای ودیع حدید برای تحویل «سلاح و مهمات ویژه» به بخش خارجی موافقت کند و بعدا هم آنها را در دریا نزدیکی عدن تحویل داد.
این سفر قناعت های حداد یا راه و روشی که در پیش گرفته بود را تغییر نداد. در اواخر سال 1975 حداد ضربه توجیهی خود را با گروگان گرفتن وزرای نفت «اوپک» در وین زد. حداد بیروت را در سال 1976 ترک کرد. تبدیل سازمان های فلسطینی را به ارتش های علنی که در لبنان و محیط پیرامونی آن منتشر شود را تایید نمی کرد. گروه های مقاومتی که در جنگ لبنان غرق شدند و در رویارویی با سوریه وارد شدند.
در همان سال حداد با محمد سیاد بری، رئیس جمهوری سومالی در ماگادیشو ملاقات کرد، روابط «ماه عسل» بود، اوبه رهبر فلسطینی اجازه داد که تمایل بری را برای هواپیماربایی برای مجازات اسرائیل با هدف آزادی شماری از اسرا را جلب کند. واقعیت این است که حداد دنبال فرودگاهی بود که هواپیما ربوده شده را بپذیرد. رئیس جمهوری سومالی پیشنهاد تماس با عیدی امین، رئیس جمهوری اوگاندا را داد که روابطش با اسرائیل و اروپا به هم خورده بود. و همین هم شد. در این حلقه برای نخستین بار توضیح داده می شود که چرا عنتیبی انتخاب شد. عیدی امین موافقت کرد. در 26/6/1976 «بخش خارجی» با مشارکت دو عضو آلمانی خود در «سلول های انقلابی» هواپیمای وابسته به شرکت خطوط هوایی فرانسه را بعد از توقفش در آتن در راه تلآویو به پاریس ربود در حالی که 77 مسافر اسرائیلی داشت.
حداد روند اجرای عملیات را از مکانی نزدیک به فرودگاه و از مقر اقامت عیدی امین که دائما با او در تماس بود، دنبال می کرد. بازی در آوردن های رئیس جمهوری اوگاندا و همچنین ترک کشورش برای شرکت در نشست سازمان وحدت آفریقا سبب شد تا مذاکرات طولانی شود. عیدی امین پیشنهاد حداد برای توزیع گروگان ها در مجموعه هایی در جنگل ها را جدی نگرفت و رفت تا حداد را نسبت به سلامت اجرای کارهایی که ارتش اوگاندا انجام می دهد، اطمینان دهد.
در آن موقع اسحاق رابین، نخست وزیر اسرائیل جلساتش با شیمون پرز، وزیر دفاع را پیگیری می کرد تا انتخاب ها و مخاطرات را قبل از این که از ارتش بخواهد خود را برای دخالت در عملیاتی چهار هزار کیلومتر دورتر از اسرائیل آماده کند، دگرگون سازد. در 4 ژوئن هواپیماهای اسرائیلی در فرودگاه عنتیبی فرود آمدند و از آن خودرویی شبیه خودروی رئیس جمهوری اوگاندا و سربازانش با لباس های اوگاندایی پایین آمدند. به محض نزدیک شدن هواپیماهای اسرائیلی حداد تلاش عبثی را برای تماس با عیدی امین انجام داد، اما اسرائیلی ها موفق شدند همه تماس ها را تعطیل کنند. همرهان ودیع می گویند که او دو ساعت قبل از رسیدن اسرائیلی ها در فرودگاه بود و از اوگاندایی ها می خواست که مانع رسیدن پله ها شوند تا فرود هواپیما با مشکل بر بخورد اما آنها این کار را نمی کردند. همچنین ودیع خواست که آن دو آلمانی در عملیات مراقبت شرکت نکنند تا در پی درگیری با اسرائیلی ها آسیبی به آنها نرسد تا آن را به حساب حساسیت های قدیمی موجود میان آلمان و یهود نگذارند.
عملیات عنتیبی به فاجعه تبدیل شد. کمتر از یک ساعت نیروهای اسرائیلی همه کسانی که در هواپیماربایی شرکت داشتند و افراد را به گروگان گرفته بودند کشتند. درگیری های خشن همچنین باعث کشته شدن سه گروگان و افسر اسرائیلی، جاناتان نتانیاهو، بردار بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر بعدهای اسرائیل شد که کسانی که او را می شناختند می گویند هیچ وقت لحظه آمدن جسد برادرش از عنتیبی را فراموش نکرد.
ادامه دارد...
نظر شما :