غرب در حال افول است
ناسیونالیسم، خطری برای وحدت اروپا
دیپلماسی ایرانی: با توجه به اهمیت اقتصادی، سیاسی و نظامی بریتانیا، برگزیت خلاء عمیقی در اتحادیه اروپا به وجود می آورد هر چند آن را نابود نمی کند. در حال حاضر همین حرف را نمی توان در مورد تاثیر برگزیت بر خود بریتانیا زد. آیا اسکاتلند تصمیم به خروج از بریتانیا می گیرد؟ آیا شمال ایرلند در صدد اتحاد با جمهوری ایرلند بر می آید؟ آیا برگزیت راه را برای افول یکی از پویاترین اقتصادهای اتحادیه اروپا و پایان سلطه لندن به عنوان یکی از مراکز مالی جهان هموار می کند؟
خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا اقدامی است که پیشتر بی سابقه بوده و بدون شک عواقب ناخواسته ای را به بار می آورد. تا کنون اتحادیه اروپا تنها گسترش را تجربه کرده و برای همین هیچ کس نمی داند که روند خروج بریتانیا از اتحادیه چقدر به طول خواهد انجامید و شامل چه پیامدهایی برای اتحادیه و بریتانیا می شود.
در هر صورت، یک چیز قطعی است: تصمیم بریتانیا دوره ای طولانی از عدم قطعیت سیاسی و اقتصادی را آغاز کرده است. اگر تنها استدلال منطقی مبنا قرار بگیرد، 27 کشور باقی مانده در اتحادیه اروپا باید هر چه بیشتر تلاش کنند تا با تقویت اتحادیه به سوی ثبات سازی و ارتقاء همگرایی روند. اما امید چندانی بدان نیست.
اختلاف میان برخی از بازیگران مهم مانند فرانسه و آلمان و اعضای شمالی و جنوبی اتحادیه بر سر استراتژی ها و تاکتیک ها بسیار عمیق است. همه به خوبی می دانند که چه باید انجام داد؛ رسیدن به مصالحه ای جدید در حوزه ارز که حد فاصل میان پافشاری آلمان بر سیاست های ریاضتی و نیاز مالی کشورهای مدیترانه برای احیای رشد باشد. اما به نظر می رسد که رهبران اروپا از شجاعت لازم برای پیگیری این هدف برخوردار نیستند.
بنابراین هیچ نشانی از تقویت یا شروع دوباره برای اتحادیه نمی تواند مورد انتظار باشد. در مقابل، علی رغم بسیاری از دعاوی بعد از شوک اولیه برگزیت در مورد لزوم تحول بزرگ، نشانه های زیادی حاکی از ادامه روند پیشین است.
اما دلایل ضعف اتحادیه اروپا عمیق تر از تحولات اخیر است. بازگشت ناسیونالیسم افسانه دروان طلائی گذشته را احیا کرده، دورانی که دولت های ملی از محدودیت های بیرونی رها بوده و مصون از عواقب منفی جهانی شدن بودند.
متاسفانه اگر چه شدت تخریب های دو جنگ جهانی برای به وجود آمدن اتحادیه اروپا نیرویی قابل توجه بود، اما برای پایداری آن کافی به نظر نمی رسد.
در حال حاضر ناسیونالیسم در همه کشورهای اروپایی در حال ظهور است و در وهله اول هم خارجیان و اتحادیه را هدف قرار می دهد. در کمپین ترک اتحادیه در بریتانیا هم همین دو مورد هدف قرار گرفته بودند.
تغییر چشم انداز مثبت نسبت به اروپا نشانه ای از افول اروپا و شاید بتوان گفت غرب است که از عدم اعتماد به نخبگان منتج می شود. اروپا در این مسیر تنها نیست؛ در آمریکا هم دونالد ترامپ از برگزیت استقبال کرده و بر طبل ملی گرایی می کوبد.
برای بسیاری از شهروندان غربی نهادهایی مانند اتحادیه اروپا مانند خیزش قدرت های نوظهوری چون چین و هند به عنوان عاملان اصلی این افول و نه اهرمی برای تحت تاثیر قرار دادن قدرت اقتصادی دیده می شوند. بنابراین آنها راه نجات را در روی آوردن به دولت - ملت می بینند.
خیزش ناسیونالیسم را نمی توان مهار کرد مگر اینکه اتحادیه اروپا بار دیگر بتواند چشم انداز مثبت خود را به دست بیاورد. این موضوع نه تنها نیازمند روایتی جدید است، بلکه مستلزم احیای مجدد اتحادیه اروپا است.
در وهله اول اتحادیه اروپا باید مشخص کند که قدرت اول نه در بروکسل و استراسبورگ بلکه در دست دولت های ملی قرار دارد.
هنوز زمان برای تغییر این رویه معیوب در غرب وجود دارد. نیازی به روی کار آمدن ترامپ در آمریکا یا ماری لو پن در فرانسه نیست تا متوجه شویم که روندی که با برگزیت آغاز شده به کجا ختم می شود.
منبع: پراجکت سیندیکیت / ترجمه: تحریریه دیپلماسی ایرانی / 25
انتشار اولیه: سه شنبه 15 تیر 1395 / انتشار مجدد: یکشنبه 27 تیر 1395
نظر شما :