ناکامی‌های داود اوغلو در سه جبهه

۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۵ | ۲۱:۰۰ کد : ۱۹۵۸۷۱۸ سرخط اخبار

روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز نوشت:

«احمد داود اوغلو» نخست وزیر ترکیه در یک اقدام غیرمنتظره اعلام کرد در اجلاس آتی حزب عدالت و توسعه داوطلب احراز ریاست حزب نخواهد شد. وی که پس از یک دیدار فشرده در پشت درهای بسته با رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه سخن می گفت مراتب حمایت خود از حزب حاکم را مورد تاکید قرار داد.

این تصمیم داود اوغلو به منزله پایان حیات سیاسی وی در قامت نخست وزیر و رئیس حزب عدالت و توسعه است و یکبار دیگر نشان می دهد که فرد کلیدی در ساختار سیاسی ترکیه، شخص اردوغان است. حتی کناره گیری وی از قدرت به خاطر تقابل این دو با یکدیگر و نفوذ بیشتر اردوغان در حزب حاکم است که توانسته رئیس دولت را به حاشیه براند.

حذف داود اوغلو بدین معنی است که اردوغان با مهارت خاص خود سعی دارد مسئولیت ناکامی ها، شکست ها و انزواهای سیاسی امروز ترکیه را به حساب داود اوغلو بگذارد و برای عبور از بحران های روزافزونی که دولت با آن مواجه است، فردی کارآمد را مسئول پیگیری امور کند و راهکاری جدید را مدنظر قرار دهد.

رهبران احزاب مخالف دولت، این تغییرات را نشانه کودتای رئیس جمهور علیه دولت معرفی کرده اند و نسبت به اهداف و برنامه های اردوغان در پشت این تغییرات هشدار داده اند. واقعیت این است که اردوغان خواستار تغییر استراتژی و ساختار حکومتی از نوع پارلمانی به نوع ریاستی است که به موجب آن اختیارات بیشتری به رئیس جمهور واگذار و تمرکز قدرت تصمیم گیری ها در نهاد ریاست جمهوری به اقتدار قطعی اردوغان منجر می شود.

با آنکه داود اوغلو بیشترین خوش خدمتی را در حق اردوغان و حزب حاکم انجام داده ولی اردوغان به همین اندازه هم قانع نبود و خواستار یک نخست وزیر و دولت حرف شنوتر و کاملاً مطیع بود که تمامی خواسته ها و آرزوهای رئیس جمهور را عیناً و بدون کم و کاست عملیاتی کند ولی داود اوغلو درخصوص برخی تمایلات اردوغان به ویژه تمرکز قدرت در نهاد ریاست جمهوری، دیدگاه متفاوتی داشت. صرفنظر از این مسائل که در جای خود بسیار مهم و حیاتی است، دولت داود اوغلو در سه جبهه داخلی، منطقه ای و بین المللی، با شکست و ناکامی مطلق مواجه شده و علت اصلی برکناری وی را باید در ناکامی های وی جستجو کرد.

1- اگرچه حزب حاکم با امنیتی کردن فضای ترکیه توانست با تجدید انتخابات به اکثریت شکننده ای دست یابد و قدرت 13 ساله خود را حفظ کند ولی شمشیر دولتش به زودی کند و ناکارآمد شد و نتوانست امنیت جامعه به ویژه در مناطق کردنشین و حتی در آنکارا، اسلامبول و سایر کشورها را حفظ کند. تعرض حکومت به رسانه ها و توسل به داغ و درفش علیه کسانی که واقعاً مخالفت جدی و موثری هم نداشتند، فریاد اعتراض نیروهای داخلی و حتی متحدان غربی ترکیه را نیز به همراه داشت. امروزه فضای داخلی ترکیه بسیار شکننده، ملتهب و به شدت امنیتی است که نشانگر یک بحران سیاسی جدی در مقیاس داخلی است.

2 – در سطح منطقه داود اوغلو با شعار همزیستی و تفاهم با همسایگانی به قدرت رسید ولی بیشترین کینه ورزی و سرمایه گذاری علیه امنیت همسایگان را صورت داد و در این زمینه دچار شکست و رسوائی بزرگی شد. افشای نقش ترکیه در قاچاق نفت، اسلحه و مهمات داعش به ویژه پس از شکست داعش در تمامی جبهه ها بزرگترین ضربه حیثیتی برای ترکیه بود. آنکارا از همدستی با رژیم های فاسد منطقه برای به قدرت رساندن تروریست ها پس از یک پیروزی مقطعی، به شدت ناکام و سرخورده شد.

3 – جدی ترین شکست و ناکامی تاثیرگذار ترکیه در تقابل سیاست های آنکارا با آمریکا و اتحادیه اروپا شکل گرفت. در ماجرای پناهجویان، ترکیه در قامت یک باج گیر ظاهر شد که موج پناهجویان را تعمداً به سوی اروپا سرازیر کرد و پس از دریافت وعده باج 6 میلیارد یوروئی، حاضر شد همان پناهجویان تیره بخت را بپذیرد. البته اروپا برای مهار بحران وعده های دیگری هم به داود اوغلو داد ولی اکراه و خشم اروپا باعث شد آنکارا از این باج گیری آشکار هم بهره چندانی نبرد.
علاوه بر این تضاد و تقابل ترکیه با کردها در سوریه، عراق و به ویژه در خاک ترکیه همزمان با اصرار واشنگتن برای حمایت از کردهای سوریه به یک زورآزمائی آشکار طرفین منجر شد که دقیقاً به شکست ترکیه ختم شد.

علاوه بر این، ترکیه سعی داشت برای تامین اهدافش در سوریه و انتقام گرفتن از مسکو که در ناکامی طرح های تروریستی نقش برجسته ای ایفا کرده، با روسیه درگیر شود و حتی ارتش های ناتو را با روسیه درگیر کند که البته پاسخ فوری و منفی دریافت کرد که ناتو حاضر نیست وارد یک رویاروئی عمدی با مسکو شود. اگرچه مسئولیت بخش اعظم و بلکه تمامی این خطاها و ناکامی ها متوجه اردوغان است ولی وی با این مانور سیاسی توانسته داود اوغلو را قربانی کند و خود برای کسب اقتدار بیشتر وارد عمل شود. در واقع داود اوغلو قربانی سیاست هائی شد که مامور اجرای آن بود.
اکنون سئوال اصلی اینست که آیا اردوغان می تواند با چنین ترفندی ترکیه را از بن بست زجر دهنده کنونی خارج کند؟

پاسخ این سئوال به خاطر نامشخص بودن رویکرد دولت آینده، مبهم است. اگر قرار باشد دولت آینده نیز همچنان به رویاروئی با کردها و طیف روزافزون مخالفین داخلی ادامه دهد و فضای داخلی را همچنان امنیتی و ملتهب نگهدارد، و اگر قرار باشد ترکیه به سرمایه گذاری بدفرجام در حمایت همه جانبه از تروریست ها از جمله قاچاق نفت، اسلحه و مهمات برای داعش ادامه دهد، و اگر قرار باشد ترکیه سعی کند پای ارتش های ناتو را به بحران های خود ساخته در منطقه باز کند، کاملاً بعید به نظر می رسد دولت جدید، بتواند حیات سیاسی طولانی تر از داود اوغلو را تجربه کند.

سقوط دولت داود اوغلو اگرچه به دلخواه و تصمیم اردوغان صورت می گیرد ولی طبیعی ترین بازتاب شکست و ناکامی سیاست های دولتش محسوب می شود که ترکیه را از منزلت یک قدرت موفق و کارآمد منطقه ای به کارگزار قدرت های فاسدی تبدیل کرد که منافع خود را از طریق لوله تفنگ تروریست ها و در مرگ و نابودی مردم منطقه جستجو کرد و هنوز هم دقیقاً همان سیاست ضدانسانی، ناکارآمد و شکست خورده را ادامه می دهد.

کلید واژه ها: اردوغان داود اوغلو


نظر شما :