پوتین در سوریه به دنبال چیست؟

۰۲ مهر ۱۳۹۴ | ۱۱:۵۳ کد : ۱۹۵۲۲۲۸ سرخط اخبار

ولادیمیر پوتین می خواهد تا سوریه بداند که هنوز در روسیه دوستانی دارد. هفتۀ گذشته، بیش از ده پرواز نظامی از روسیه به سوریه صورت گرفت و بنا بر گزارشها روسیه شش تانک تی ‍6، 15 هوویتزر، 35 خودروی زرهی، 200 تنفنگدار دریایی، و امکانات کافی برای اسکان 2000 نظامی را به سوریه انتقال داده است. همچنین بنا بر گزارشها، مسکو پهپادهای شناسایی، هلیکوپترهای تهاجمی، بیش از 24 جت جنگنده، موشکهای زمین به هوا (از جمله سیستم دفاع ضدهوایی SA-22) و چهار هواپیمای سوخو 30 را به سوریه انتقال داده است. روسیه همچنین یک پایگاه جدید در جنوب لاذقیه، شهری بندری در شمال سوریه، ایجاد کرده و به توسعۀ پایگاه دریایی خود در طرطوس در حدود 80 کیلومتری جنوب لاذقیه ادامه می دهد.
 
به گزارش فرارو به نقل از فارن پالیسی*، با وجود این افزایش جدی در میزان کمکهای نظامی به دمشق، مسئولان دولت روسیه و تحلیلگران در مسکو، در هفتۀ گذشته در لابه لای صحبتهایشان این نکته را برملا کردند که کرملین، برخلاف پیش بینی های رسانه ها، قصد انجام یک تهاجم نظامی عمده در سوریه را ندارد. روسیه همچنین قصد ندارد تا برای تقویت جبهۀ اسد، نیروی زمینی به دمشق بفرستد. بلکه با توجه به شکستهای پی درپی نیروهای اسد، مسکو به دنبال آن است تا مطمئن شود که در هر تلاشی برای رسیدن به راه حل سیاسی برای پایان جنگ سوریه، امکان اعمال نظر را خواهد داشت. حضور نظامی روسیه به این منظور طراحی شده تا دشمنان اسد، از جمله ایالات متحده، را مجبور کند تا به منافع این کشور در سوریه احترام و در عین حال دست بالا را معادلات منطقه ای داشته باشد.
 
مسکو از دهۀ هفتاد حمایتهای چشمگیر دیپلماتیک و نظامی از رژیم سوریه به عمل آورده است. این حمایت شامل آموزش و تجهیز ارتش سوریه و همچنین همکاری های اطلاعاتی می شده است. در مقابل، مسکو از دسترسی به پایگاه دریایی طرطوس (که در حال حاضر تنها پایگاه نظامی روسیه خارج از کشورهای شوروی سابق محسوب می شود) بهره مند شده و همزمان سوریه از دیرباز از تلاشهای شوروی و روسیه برای محدود کردن نفوذ ایالات متحده و متحدان منطقه ای عمدتاً سنی مذهبش در خاورمیانه حمایت کرده است.

در درگیری های کنونی، مسکو از اسد به عنوان موثرترین مانع در برابر نوعی از افراط گرایی که محرک داعش است، طرفداری می کند و با این استدلال اصرار واشنگتن به کنار رفتن اسد از قدرت را، با توجه به عدم وجود جایگزین قابل قبول، ساده لوحانه می داند. در اوایل جنگ داخلی سوریه، کرملین از اعضای مخالفان سوری برای رفتن به مسکو دعوت کرد؛ اما بنا برگزارشها مسئولان روس از نتیجۀ بحثها با مخالفان بشار اسد ناامید شدند.
 
اما روسها دربارۀ حضور مستقیم در جنگ سوریه بسیار محتاطانه عمل کرده اند. روسها که هنوز تجارب حضور در افغانستان را از یاد نبرده اند و از حضور نظامی ناموفق آمریکایی ها در عراق و افغانستان درس عبرت گرفته اند، تمایلی به انداختن خود در میانۀ جنگ پیچیدۀ سوریه، حتی به قیمت نجات دمشق، ندارند. طبق شنیده ها برخی از مسئولان روس به طور خصوصی به اسد گفته اند که حتی اگر روزی مجبور به ترک قدرت شود، می تواند در امنیت به پایگاه علوی ها در لاذقیه عقب نشینی کند و به مبارزه ادامه دهد.
 
مسکو دربارۀ حضور نظامیان خود در سوریه می گوید که این پرسنل در امور مستشاری و آموزش خدمت می کنند و همچنین وظیفۀ آنها محافظت از تامین تجهیزات و مواضع نظامی است. ولی زمین بازی و شرایط این جنگ برای روسیه ناآشناست. وضع سوریه با اوکراین، که روسیه در آن توانسته دست به جنگی ترکیبی بزند، متفاوت بوده و چالشی بسیار متفاوت را پیش روی روسیه قرار داده است. سوریه برخلاف اکراین با سوریه مرز مشترک ندارد و جمعیت آن از لحاظ نژادی و فرهنگی شباهتی به روسها ندارند، تا نظامیان روس بتوانند با آنها مخلوط شوند. اگرچه پوتین از فرستادن نیرو برای جنگهای کوچک در همسایه های پس از دوران شوروی ، ابایی نداشته است، گرداب سوریه، وضع به کل متفاوتی دارد و جنگی است که در محیطی بسیار ناآشنا صورت می گیرد.
 

مسکو وارد می‌شود
جنگنده های روسی در لاذقیه

 
آنگونه که مسئولان و متخصصان در مسکو می گویند، حضور نظامی روسیه در سوریه چندین هدف را دنبال می کند. اول اینکه مسکو به دنبال آن است تا ارتش تضعیف شدۀ سوریه را در طول ماههای آتی تقویت کند و اطمینان حاصل کنند که این ارتش همچنان می تواند به عنوان نیرویی کارآمد در جنگ ایفای نقش کند. اگرچه ارتش اسد در هفته های اخیر شکستهای سنگینی را متحمل شده است، اما به باور مسکو این ارتش اگر به میزان کافی تجهیز شود، همچنان خواهد توانست برای مدتی نامحدود مقاومت کند. از طرفی، روسیه با افزایش کمکهایش به اسد و تقویت حضور نظامی خود در سوریه، می تواند فضا و زمان کافی را برای اسد بخرد تا خود بتواند راه را برای توافقی سیاسی از طریق مذاکره که منافع مسکو را تامین کند، هموار کند. این منافع شامل یک پایگاه استراتژیک در مدیترانه و موضعی برای نفوذ در سوریه و کل منطقه است. منافعی که باعث می شود روسیه نخواهد تا سوریه به کشتگاه تروریسم بدل شود.
 
هدف دوم روسیه از فرستادن نیرو و تجهیزات به سوریه، این است که خود را به عنوان کارگزار قدرتی مطرح کند که گروه های رقیب در داخل سوریه، در منطقه، و حتی ائتلاف ضد داعش به رهبری آمریکا، باید با آن مصالحه کنند. در داخل سوریه، کمک نظامی روسیه نه تنها موضع اسد را در برابر سنی مذهبش همچون داعش تقویت می کند، موضع او را در برابر گروه های نیابتی مورد حمایت ایران نظیر حزب الله که نقش چشمگیرتری را در ماههای اخیر در جنگ در جبهۀ اسد ایفا کرده اند، نیز تقویت می کند. افسران ارشد ارتش سوریه به گوش روسیه رسانده اند که این کشور آموزش دهندۀ اصلی نیروی هوایی آنهاست، و روابط عمیق نظامی میان مسکو و دمشق برقرار است.
 
آنهاهمچنین از هزینه های رو به فزونی جنگ، امید کمرنگ نسبت به پیروزی، و نقش رو به افزایش ایران و شبه نظامیان حامی این کشور ابراز نگرانی شدید کرده اند. اگرچه تهران حمایت نظامی و مالی چشمگیری از دمشق انجام داده که بنا برگزارش ها به 35 میلیارد دلار می رسد، اما بیشتر تمایل داشته تا از شبه نظامیان حامی خود و به خصوص حزب الله حمایت کند و تمایل چندانی نسبت به تقویت ارتش تضعیف شدۀ سوریه از خود نشان نداده است.
 
در حالی که مسکو در حال حاضر نقش نظامی بزرگتری را در جنگ سوریه به عهده گرفته است، تهران مجبور خواهد شد تا منافع روسیه را بیشتر در معادلات خود لحاظ کند. ایران می خواهد سوریه را به عنوان پایگاهی دریایی برای مسلح کردن گروههای نیابتی ایران در لبنان و فلسطین حفظ کند، و در مقابل روسیه به دنبال آن است تا نفوذ خود را در خاورمیانه گسترش داده و مطمئن شود که جایگاهی مناسب در توافق پس از جنگ به خود اختصاص خواهد داد. همانطور که پوتین در دیدارش با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسراییل، در 21 سپتامبر تاکید کرد، روسیه همچنین علاقه ای به حمایت از ایران در برابر اسراییل ندارند. معنای این صحبت این است که مسکو نمی خواهد شاهد افزایش نفوذ حزب الله به قیمت دولت دمشق باشد.
 
همزمان، برخی مسئولان روس در خفا قبول دارند که روزهای اسد به عنوان حاکم یک سوریۀ متحد احتمالاً به شماره افتاده است. اما پوتین می خواهد تا مانع از شکل گیری هرج و مرج غیرقابل کنترلی که بعد از سقوط صدام حسین در عراق و معمر قذافی در لیبی اتفاق افتاد، در سوریه شود. در عوض، او می خواهد مطمئن شود که هر نوع انتقال قدرتی در سوریه به منظمترین شکل ممکن صورت گیرد و دولت پسااسد به منافع روسیه در سوریه، به خصوص حفظ پایگاه دریایی طرطوس، احترام خواهد گذاشت. این پایگاه برای مسکو که قصد دارد پس از عقب نشینی آمریکا از منطقه در مدیترانه برای خود پایگاه قدرتی داشته باشد و با فراط گرایان سنی مبارزه کند، اهمیتی حیاتی دارد.
 

مسکو وارد می‌شود

 
همانطور که مسئولان روس از آغاز بحران سوریه گفته اند، حمایتشان از وضع موجود را نباید به حساب علاقه شان به حفظ اسد در قدرت گذاشت. بلکه مسکو مخالف حذف دولت منتخب سوریه از طریق زور بوده است و از ایجاد تغییر از طریق روند سیاسی حمایت کرده است (پوتین در دسامبر 2012 گفته بود: "ما نگران سرنوشت اسد نیستیم، ما درک می کنیم که یک خانواده چهل سال در قدرت بوده است و مسلماً تغییرات لازم است").

یک توافق سیاسی که کشور سوریه را حفظ کرده و شاید اجازه دهد که اسد تا پایان دوران ریاست جمهوری اش در قدرت مانده و سپس بازنشسته شود یا به برگزاری انتخابات جدید تن دهد، برای روسیه قابل قبول خواهد بود. مسکو اساساً با موضع آمریکا که مرتب تکرار شده و تاکید دارد که اسد نمی تواند بخشی از راه حل سیاسی باشد، یا اینکه کناره گیری او پیش شرط هر نوع راه حلی است، مخالف است، اما در عین حال ادامۀ رهبری سوریه به دست اسد را نیز از جمله منافع حیاتی خود نمی داند.
 
چنین راه حلی البته نیازمند راضی کردن برخی از بازیگران منطقه ای است. بسیاری از کشورهای حوزۀ خلیج فارس به مسکو به عنوان یک بازیگر جدی منطقه ای نگاه نمی کنند و به اقدامات این کشور از جمله حمایت از دمشق و فروش احتمالی اس-300 به تهران به دیدۀ نگرانی می نگرند. همچنین از روشهای این کشور در بازار نفت نیز نارضایتی دارند. این عوامل کار را برای مسکو سخت کرده بود. اعزام نیروهای روسی به سوریه، به عربستان سعود و کشورهای حوزۀ خلیج فارس یادآوری می کند که مسکو یک قدرت بین المللی مهم است که نمی توان آن را نادیده گرفت و می بایست سهمی را در آیندۀ سوریه برای آن مدنظر قرار داد.
 
هدف مسکو اگرچه اجتناب از درگیری مستقیم در جنگ است، اما سیر تحولات نشان خواهد داد که آیا این کشور خواهد توانست به این هدف پایبند بماند. اگر کمک محدود به اسد او را از سقوط نجات ندهد یا واحدهای روس زیر آتش قرار گیرند و کشته دهند، احتمال پیچیده شدن ماموریت نیروهای روس در سوریه وجود دارد. خطری که مسکو با آن روبه رو است، این است که در غیاب یک راه حل سیاسی، ممکن است ناخودآگاه بیشتر و بیشتر در باتلاق جنگ داخلی سوریه فرو رود.

نویسندگان: جفری منکاف؛ اندرو بوئن
مترجم: بهزاد ساعدپناه

کلید واژه ها: سوریه مسکو مسئولان روس نظامی روسیه


نظر شما :