پیامی که موج دوم حضور هیاتهای خارجی دارد
فصل داغ روابط در ترافیک رفتوآمد وزرای اروپایی
سعید خالوزاده، پژوهشگر ارشد مطالعات اروپا
دیپلماسی ایرانی: سفر هیات های مختلف اروپایی به تهران طی چند هفته اخیر موضوعی بسیار مهم در روند مناسبات جمهوری اسلامی ایران با اتحادیه اروپا است. این سفرها دومین مرحله از سفرها در چارچوب عادی سازی و گسترش مناسبات طرفین است. طی چند هفته اخیر ما شاهد دومین موج حضور هیات های بلندپایه ای از کشورهای آلمان، فرانسه، انگلیس، چک، ایتالیا، اسپانیا و اتریش بودیم که در نوع خود حائز اهمیت است. موج اول به بعد از انتخاب دکتر روحانی به ریاست جمهوری بر می گردد که بسیاری از کشورهای اروپایی هیات های سیاسی، اقتصادی تجاری و پارلمانی بلندپایه ای را عازم ایران کردند. موج اول که برای محک زدن شرایط سیاسی اقتصادی کشور بعد از 8 سال رکود در روابط بود و در فضای سیاسی ناشی از حل و فصل پرونده هسته ای ایران بوجود آمد، به خودی خود بسیار با اهمیت بود و آمادگی کشورهای اروپایی برای گشایش دوره ای نوین از مناسبات را نوید می داد که البته همه اینها منوط به رسیدن به توافق هسته ای با ایران بود.
در این شرایط کشورهای اروپایی به سنجش میزان آمادگی ایران برای گسترش همکاری ها دست یافتند و همچنین زمینه های بسیار گسترده ای - در بازار بزرگ 80 میلیونی ایران برای طرح های تولیدی، سرمایه گذاری در زمینه های نفت، گاز، پتروشیمی، خودروسازی، هتل داری و....- وجود دارد را مورد بحث و گفتگو با طرفین ایرانی قرار دادند. طبیعتا بنظر می رسد که هر دو طرف می توانند شرایط بسیار خوبی برای توسعه همکاری های اقتصادی و تجاری فراهم آورده و مالا منافع زیادی از این همکاری ها در چشم انداز میان مدت و بلندمدت روابط بدست آورند. این موضوع به خودی خود فضای سیاسی روانی مثبتی در مذاکرات و گفتگوهای هر دو طرف بوجود آورد که در نوع خود بسیار قابل توجه است.
سفر وزرای خارجه فرانسه، ایتالیا، چک، اسپانیا، انگلیس و... به ایران طی هفته های اخیر موضوع بسیار مهمی در روند روابط فیمابین است. سفر فیلیپ هاموند وزیر خارجه انگلیس بعد از 12 سال به قطع روابط دیپلماتیک دو طرف پایان داد و چشم انداز جدیدی در روند روابط گشود. روابط تهران و لندن همیشه با اما و اگرهایی همراه بوده است. جمهوری اسلامی ایران و انگلیس هیچگاه روابط عادی و به دور از هیاهو نداشته اند. پیشینه مناسبات سیاسی دو کشور در ذهن مردم ایران یک پیشینه مثبت و خالی از تنش نبوده است. این ذهنیت در حال حاضر همچنان در فضای سیاسی روابط دو کشور وجود دارد. این در حالی است که امروزه و بخصوص بعد از ایجاد اتحادیه اروپایی از اول ژانویه 1995 نمی توان روابط کشورهای ثالث با اعضای اتحادیه را جدا از رابطه با این مجموعه مورد بررسی قرار داد. وابستگی و تنیدگی های زیادی بین اعضا و اتحادیه اروپایی بوجود آمده است. لذا، رابطه جمهوری اسلامی ایران با کشورهای اروپایی از جمله انگلیس را باید در چارچوب رابطه کلی با اتحادیه اروپایی مورد بحث و ارزیابی قرار داد. در شرایط کنونی کشورهای عضو و اتحادیه اروپا به عنوان یک ساختار فدرال توان تاثیرگذاری زیاد بر یکدیگر و در روابط خارجی با کشورهای ثالث دارند.
روابط ایران با اتحادیه اروپایی تا چندی پیش در پائین ترین سطح خود طی سال های اخیر قرار داشت و این وضعیت فریز شده در تمامی سطوح سیاسی، اقتصادی و تجاری دیده می شد. انگلیس در سردی و رکود این روابط نقش زیادی داشته است. در حال حاضر شرایط تعییر کرده است. انگلیس مایل نیست در شرایط جدید بعد از امضا توافقنامه هسته ای در وین غایب عرصه دیپلماسی و رفت و آمدهای دیپلماتیک باشد. بنظر می رسد روابط ایران و انگلیس طی ماه های آینده از وضعیت فریز و رکود کنونی خارج می شود. سفر فیلیپ هاموند و بازگشایی سفارتخانه های طرفین نشانه این امر است.
ما باید روابط ایران و غرب را در یک مجموعه کامل ببینیم. تحلیل این روابط بطور مستقل خیلی راهگشا نخواهد بود. روابط دوجانبه با کشورهای عضو اتحادیه اروپایی جنبه مکمل در تنظیم روابط با مجموعه این اتحادیه دارد. از طرفی، رابطه با اتحادیه اروپا را باید در چارچوب تعاملات فرا آتلانتیکی و روابط اروپا و آمریکا ببینیم. با توجه به روابط ویژه امریکا با کشورهای اروپایی باید گفت که نقش امریکا در هرگونه مناسبات سیاسی اقتصادی اروپا با ایران یک نقش مهم و کلیدی است. روابط ایران با این سه جز جدا نشدنی است و به نوعی به پیوسته هستند. لذا هر گونه پیشرفت و کندی در روابط با غرب هم شامل امریکا، انگلیس و اتحادیه اروپا می شود و هر گونه پیشرفت و عادی سازی رابطه این حوزه ها را هم در بر می گیرد. در واقع ممکن است سرعت روابط ایران با این سه جزء به هم پیوسته کم و یا زیاد باشد و وسعت آن هم متغیر باشد ولی در یک چارچوب کلی قرار دارند.
تحولات منطقه ای همواره نقش مهمی در روابط ایران با اتحادیه اروپایی داشته است. پس از تحولات عراق و پیشرفت نیروهای داعش، رهبران اروپایی به دفعات خواستار رایزنی با ایران به عنوان یکی از کشورهای قدرتمند منطقهای شدند که این امر نقش مهم ژئوپلیتیک منطقه ای ایران را نشان می دهد. حل و فصل مسائل و بحران های منطقه ای می تواتند یکی از سرفصل های مهم همکاری های ایران و اروپا باشد. باتوجه به اهمیت مناسبات فراآتلانتیکی و نزدیکی روابط اروپا بخصوص انگلیس با آمریکا، چه بسا در آینده ما شاهد تغییراتی در روابط ایران و امریکا باشیم. در پایان باید توجه داشت که بهبود روابط ایران با کشورهای اروپایی ارتباط مستقیمی با توافقنامه هسته ای با گروه 1+5 دارد و چنانچه مفاد این توافقنامه به خوبی پیش برود و طی دو سه ماه آینده جنبه اجرایی به خود بگیرد، می توان نسبت به عادی سازی مناسبات ایران و غرب خوش بین بود. اگرچه شرایط و روند امور این چشم انداز را نوید می دهد.
نظر شما :