بیست وپنجمین بخش از سلسله یادداشت‌های جدید سرکیس نعوم:

مصر رهبر جهان عرب است نه عربستان

۱۸ تیر ۱۳۹۴ | ۱۶:۳۰ کد : ۱۹۴۹۶۷۳ اخبار اصلی خاورمیانه
در نظر ما مصر همیشه رهبر جهان عرب بوده است و خواهد بود. ما بارها به عربستانی‌ها گفته‌ایم که مصر رهبر جهان عرب است نه عربستان.
مصر رهبر جهان عرب است نه عربستان

دیپلماسی ایرانی: برای پنجمین سال است که دیپلماسی ایرانی یادداشت های سرکیس نعوم را که در پی دیدارش با مقام های فعلی و سابق امریکایی نوشته است، منتشر می کند. امسال نیز بر اساس همان رویه دیپلماسی ایرانی تلاش دارد این یادداشت های را ترجمه و منتشر کند. با این تفاوت که از لحاظ زمانی تلاش می شود نزدیک تر به زمان انتشار آن در روزنامه مرجع یعنی روزنامه النهار باشد و کاربردی ترین آنها در این جا انتخاب و منتشر شود. اهمیت این یادداشت ها در این است که به روز هستند و مطابق با تحولات جاری در منطقه تهیه شده اند و در آنها نکاتی مشاهده می شوند که برای خوانندگان می تواند جذاب باشند. در ادامه بخش بیست وپنجم این یادداشت ها می آید:

در دیدارم با جمعی از مصری های مقیم امریکا که مناصب مهمی دارند و در مراکز پژوهشی مشهور امریکا فعالیت می کنند، گفتم: «در منطقه طرح ایرانی شیعی مطرح است که در اوج قرار دارد، البته کمی این روزها دوران سخت خود را می گذراند. به ویژه بعد از این که برای اولین بار از زمان تاسیس حکومت اسلامی در ایران در موضع دفاعی قرار گرفته است. از آن طرف طرح ترکی اسلامی سنی "معتدل" را هم شاهدیم. در کنار آنها بعد از چند سال طرح اسلامی جهادی تندروی تکفیری سنی به دست شبکه های تندرو به وجود آمده است. چاره ای نیست جز این که فکری برای این وضعیت شود. همیشه ما امریکا را ملامت کرده ایم و مسئولیت بقای اسد و حکومت او و وضعیت جاری در عراق و رشد داعش و گروه های مشابه آن را به گردن آن انداخته ایم. اما آیا ما به عنوان اعراب و مسلمانان نقش و مسئولیت خود را بر عهده گرفته ایم که حالا از دیگران انتظار داریم؟ قطعا نه، فقط به امریکا اکتفا کرده ایم و به حمایت آن دل خوش مانده ایم در حالی که ما باید بپرسیم خودمان برای کشورها و جوامعمان چه کرده ایم؟»

یکی از آنها جواب داد: «آن چه می گویی صحیح است. اما بگذار یک نکته را درباره نظرت بگویم، طرح تندروها خلافت است. طرح ایران برای همه روشن است، صدور انقلاب اسلامی به منطقه که از آغاز آن در سال 1979 تا کنون وجود داشته است. هیچ وقت هم ایرانی ها حرف خود را تغییر نداده اند، شاید بعضی وقت ها آن را با "عسل شیرین کرده باشند" اما هیچ گاه دست از آن نکشیده اند، عملا هم در چند کشور منطقه هم نفوذ کرده اند و طرح خود را پیش برده اند. اما ترکیه طرح خلاف یا حکومت عثمانی را دنبال نمی کند. در قانون اساسی ترکیه به طور روشن محدودیت هایی در این زمینه اعمال شده است. ترکیه خلافت را لغو کرده و دیگر آن را احیا نخواهد کرد.»

جواب دادم: «من نمی خواهم بگویم ترکیه به رهبری اردوغان می خواهد حکومت سلطنتی عثمانی را باز گرداند. اما به نظر می رسد خود را آماده نفوذ در بیشتر کشورهایی که در گذشته و قبل از فروپاشی بعد از جنگ جهانی اول جزئی از آن بوده است، می کند.»

جواب دادند: «نفوذش کم است، شاید باشد اما نه تسلط و هیمنه ای دارد و نه کشور بزرگی است. ترکیه جاه طلبی رهبری بر جهان عرب را ندارد. در نظر ما مصر همیشه رهبر جهان عرب بوده است و خواهد بود. و اگر امروز نمی تواند این نقش خود را دنبال کند به دلیل مسائل متعدد اقتصادی و تروریستی است و به این دلیل مهم که حکومت جدیدی که از طریق کودتا خود را به قدرت رساند با گذشت زمان باید بتواند خود را بازسازی کند. اما بارها به عربستانی ها گفته ایم که مصر رهبر جهان عرب است نه عربستان.»

پرسیدم: «نظرتان درباره کارهای عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهوری مصر چیست؟ آیا او را حاکمی نظامی می دانید؟ آیا سیاست های او در قبال اخوان المسلمین را تلاش برای دور کردن اخوان المسلمین از مصر یا غلبه بر دموکراسی و تبدیل اخوان به یک گروه تروریستی می دانید؟»

جواب دادند: «شکی نیست که اخوانی ها تروریست شدند. آنها در میان ملت مصر ریشه دارند.»

نظر دادم: «گفته می شود که اعضای آنها در مصر بین 700 هزار تا یک میلیون نفر است. البته بسیاری از آنها عضو نیستند بلکه به اخوان المسلمین تمایل دارند. آیا چیزی درباره تعداد اعضای فعلی آنها می دانید؟»

جواب دادند: «فکر می کنیم تعدادشان بیشتر از رقمی است که الآن اشاره کردی.»

نظر دادم: «مهم این نیست که اخوانی ها به قدرت برگردند بلکه مهم احیای حیات سیاسی آنها اگر بشود گفت، حتی اگر از در پشتی وارد عرصه سیاسی شوند، است. در این صورت می توان از امنیت مصر حمایت کرد و به تدریج آن را به دموکراسی رساند. الآن مصر دموکراتیک نیست.» سپس پرسیدم: «نظرتان درباره ایران و مذاکرات هسته ای جاری میان آن با مجموعه بین المللی 1+5 به خصوص امریکا چیست؟»

جواب دادند: «ما طرفدار مذاکرات هستیم. همیشه گفته ایم که ایران حق تولید انرژی هسته ای را دارد. اما با داشتن تسلیحات هسته ای توسط ایران موافق نیستیم. اما در عمل نگرانی هایی نسبت به بلندپروازی ها و طرح های بزرگ آن بعد از تحقق اهداف هسته ای اش وجود داد.»

پرسیدم: «چرا باید از ایران هسته ای ترسید در حالی که در کنار آن پاکستان و هند توانایی نظامی هسته ای دارند؟»

جواب دادند: «پاکستان کشور هسته ای است. و به عربستان در حملات نظامی هوایی اش علیه حوثی ها در یمن که متحد ایران هستند، کمک می کند. اما توانایی هسته ای آن متوجه هند است همان طور که توانایی هسته ای هند هم متوجه پاکستان است. برای همین باید توانایی هسته ای هر دوی آنها با هم متوقف شود. اما توانایی هسته ای ایران متوجه منطقه است، می تواند از آن برای اعمال نفوذ بیشتر در منطقه استفاده کند. برای همین در نظر ما از این طرح ایران باید ترسید. در عین حال بر اساس اطلاعات ما ایران همچنان به فکر صدور انقلاب اسلامی اش است. به هر حال این موضع ماست. و این به آن معنا نیست که ما مخالف مذاکرات ایران با امریکا در چارچوب 1+5 و مخالف رسیدن به توافق یا تفاهم هستیم. به هر حال توافق کل منطقه را در بر خواهد گرفت. ما از این می ترسیم که امریکا مجبور شود هر چه در چنته دارد و هر چه برگه قدرت در اختیارش است را به کار گیرد تا توافقی امن به دست آورد و آن توافق را بر دیگران هم تحمیل کند و این مساله به بلندپروازی های ایران دامن بزند. شاید اوباما از خود بپرسد که آیا می تواند بر شیعیان در مبارزه با تروریسم سنی اعتماد کند، و آیا در توافق جوانب احتیاطی امن احتمالی را هم در نظر گرفته است. من معتقدم که امضای توافق با ایران حتی در روز آخر از مدت تعیین شده برای مذاکرات ممکن است.»

سپس به دیدار جمعی از ترک های مقیم واشنگتن رفتم. از آنها پرسیدم: «نظرتان درباره ترکیه و کردها به ویژه کردهایی که سال ها است علیه ترکیه شورش کرده اند، چیست؟ آیا مذاکرات میان اردوغان با رهبران زندانی شان، عبدالله اوجلان منجر به توافق در سایه تحولات جاری خواهد شد؟»

جواب دادند: «مذاکرات همچنان ادامه دارد و به نظر ما به نتیجه خواهد رسید اما بعید است قبل از برگزاری انتخابات سراسری به نتیجه ای برسد. شاید به چیزی شبیه خودمختاری (Autonomy) یا چیزی مشابه آن در صورت لزوم دست یابند. اما مردم ترکیه دوست ندارند از عبارت هایی که به نوعی بوی تجزیه یا جدایی مثل فدرالیسم بدهند، استفاده شود. حتی اوجلان هم از ابتدای شورشش صحبت از جدایی نمی زد. قضیه کردها در ترکیه راه حل سیاسی دارد و به صورت سیاسی هم حل خواهد شد. در ترکیه مساله حزب کارگران کردستان P.K.K نیست بلکه مساله کردی است که باید حل شود. در کردستان عراق بارزانی، رئیس اقلیم کردستان این حزب را از خود جدا کرد. اما الآن هم به دلیل جنگ هایی که در حمایت از برادران کردشان در سوریه جریان دارد آنها را محاصره کرده اند. به هر حال باید به دنبال راه حل مناسب برای این مساله مزمن بود.»

پرسیدم: «نظرتان درباره منطقه و مشکلات و جنگ های جاری در آن چیست؟»

یکی از آنها جواب داد: «مشکلات منطقه ادامه خواهند یافت و طولانی خواهند شد، از جمله مشکل سوریه و بحران و جنگ جاری در آن. تو در صحبت هایت به چند کشور شکست در منطقه اشاره کردی و گفتی لبنان یکی از آنها است. اما من با حرف تو موافق نیستم لبنان کشور شکست خورده ای نیست علی رغم مشکلات بسیار در راس آنها مشکلات طایفه ای و مذهبی که دارد. همچنان لبنانی ها زندگی و کار خود را می کنند. نگاهی به آنها بینداز، الآن لبنان تا اندازه ای کشور باثباتی است در حالی که از سوی عوامل بسیاری در محیط پیرامونش که به انفجار رسیده اند، احاطه شده است، از سوی عوامل دیگر نیز مورد تهدید است. اما تا کنون مسائل در لبنان به انفجار نرسیده و امیدوارم که هیچ وقت هم نرسد.»

نظر دادم: «حزب الله و ایران نمی خواهند که لبنان درگیر جنگ داخلی – مذهبی شود به دلایل مختلف، سنی های معتدل لبنان، که اکثریت کشور را تشکیل می دهند نیز خواستار چنین جنگی نیستند.»

نظر داد: «لبنان مثل سوئیس است که همچنان اداره آن علی رغم مسالمت جویی و شکوفایی اش سخت است.»

نظر دادم: «آن چه باعث شده سوئیس موفق شود، علاوه بر آن که مردمانش با یکدیگر همکاری می کنند، بی طرفی آن نیز از سوی جامعه جهانی به رسمیت شناخته شده و تاثیر عوامل خارجی به ویژه محیط پیرامونش بر خود را هم از بین برده است. چنین چیزی در لبنان نیست. به زودی هم به دست نخواهد آمد. اگر چه دوست داریم به این مرحله برسیم و امن و باثبات حداقل به طور نسبی باشیم.»

 

ادامه دارد...
تحریریه دیپلماسی ایرانی/11

کلید واژه ها: سلسله یادداشت های جدید سرکیس نعوم


نظر شما :