هدف داعش انتقام از ایران است
امسال بیش از هر اسمی در ادبیات منطقه، نام داعش بر سر زبان ها جاری و منطقه با تحولات فراوانی روبه رو بود، به نحوی که هر روز انفجار و بمب گذاری های متعددی در کشورهای مختلف انجام می شد که در آن عده ای از مسلمانان به شهادت می رسیدند.
به گزارش «تابناک»، در این سال جنگ و کشتار در منطقه به اوج خود رسید. گروه های تروریستی در سوریه و عراق جولان می دادند. اوضاع یمن با بی ثباتی روبه رو شد. پادشاه عربستان فوت کرد. امریکایی ها به بهانه جنگ علیه داعش، ائتلاف تشکیل دادند و به عراق حمله هوایی می کردند.
در همین ارتباط، سید باقر سخایی سفیر پیشین ایران در امارات، قطر و تونس در گفت و گو با تابناک به بررسی مسائل یمن و نقش عربستان و امریکا در اوضاع این کشور پرداخته است.
با توجه به اینکه شما دو دوره در قطر سفیر بودید و هم اکنون هم رئیس انجمن دوستی ایران و قطر هستید، نقش کشور قطر را در تحولات منطقه چگونه ارزیابی می کنید؟
کشور قطر همانند عربستان وهابی مذهب هستند، ولی تفاوت های مهمی میان عربستان و قطر وجود دارد، وهابیگری قطر سختگیری کمتری در مقایسه با عربستان سعودی دارد. مثلاً در قطر منعی برای رانندگی زنان وجود ندارد و زنها به تنهایی سفر می کنند، در قطر پلیس دینی وجود ندارد.
این کشور سعی کرده در سیاست خارجی به گونه ای رفتار کند که همواره نقش میانجی را در بین کشورها و گروه های متخاصم ایفا نماید، میانجیگری در لبنان یک نمونه آن بود. حتی جلسات محرمانه طالبان و آمریکایی ها در دوحه تشکیل شده است. متأسفانه در سالهای اخیر به خصوص در یکی دو سال گذشته، این کشور از بیطرفی خارج و در قضایای سوریه، عراق، یمن مستقیم وارد معرکه شده است و گفته می شود مسجد جامع دوحه، محل تجمع شبه نظامیانی شده که برای جهاد به سوریه، عراق و یمن اعزام می شوند و در قضیه یمن هم پیمان عربستان شد . تصور می کنم قطریها می خواهند جبران رویارویی خود در مصر با عربستان را بکنند.
چرا کشور قطر با توجه به ساختار موروثی که در آن وجود دارد آبستن حوادث شبیه یمن نمی شود؟
اولاً: قطر کشوری با اکثریت 4/3 جمعیت غیربومی یعنی از جمعیت حدود 5/1 میلیون نفری کشور قطر حدود 400 هزار نفر فقط قطری هستند بقیه از ملیتهای مختلف مانند هند، پاکستان، بنگلادش، تایلند فیلیپین ایران و چند کشور غربی مانند مصر، سودان، اردن، یمن، تونس و... و کشورهای اروپایی و آمریکایی، بنابراین ملتی که بتواند قیام کند در قطر وجود ندارد.
ثانیاً: از قبل درآمدهای سرشار نفتی جمعیت قطر از وضعیت زندگی مناسبی برخوردارند و در رفاه نسبی هستند.
ثالثاً: تروریسم و افراطگرایی زاییده استعمار غرب است و عمدتاً شامل کشورهایی می شود که حاضر به قبول سلطه غرب نیستند و لذا می بینید که کشورهای حوزه خلیج فارس علیرغم اینکه هیچ گونه میانه ای با دمکراسی و مردمسالاری ندارند، هیچ گاه مورد هجمه غرب قرار نمیگیرند و قطر طبعاً از این موهبت نیز برخوردار است. جالب است که کشورهای خلیج فارس می گویند ما در سوریه با دیکتاتوری مبارزه می کنیم و غربی ها هم برای آنها کف می زنند، انسان را یاد شعر معروف پروین اعتصامی شاعر پرآوازه ما می اندازد که می گوید:
سیر یک روز طعنه زد به پیاز که تو مسکین چقدر بدبویی؟
با توجه به نقش عربستان در تحولات اخیر یمن به نظر شما دلیل اصلی این کشور برای درگیری نظامی با کشور یمن چه بوده است؟
عربستان، با حمایت غرب و همکاری شورای همکاری خلیج فارس ابتدا سعی کرد مسیر نهضت را تغییر دهد، موفق نشد. سعی کرد با اختلافات داخلی بین شیعیان و ایجاد درگیری با سلفی ها و تکفیری ها این حرکت را متوقف کند باز هم توفیقی نیافت. لذا حمله هوایی به کشور فقیر یمن را که هیچ گونه خطری را متوجه کشورش نمی کرد آغاز کرد. عربستان به بهانه واهی حمایت ایران از مردم یمن این جمله را آغاز کرد، در حالی که خودش می داند ایران فقط حمایت معنوی از یمن میک ند و تاکنون نتوانستند دلیلی بر مداخله ایران بیابند. واقعیت این است که عربستان در قضیه سوریه، عراق، لبنان از دست جمهوری اسلامی ایران بسیار عصبانی است و حتی با این تعبیر که باید سر افعی را قطع کرد، می خواهد از ایران انتقام بگیرد به ویژه که دید آمریکا دو سال قبل حاضر به حمله هوایی به سوریه نشد، و نقشه عربستان برای سقوط بشار اسد به شکست انجامید، در عراق هم سعی کرد عوامل خود را به قدرت برساند، موفق نشد و در لبنان هم نتوانست علیرغم هزینه های زیادی که کرده بود توفیق لازم را به دست نیاورد. لذا به یمن حمله کرد، این پوست خربزه را غربی ها و همسایگان او به ویژه مصر و ترکیه زیر پای او گذاشتند. نشریه فارن پایسی نوشت: تحلیلگران مستقل با پیش بینی رهبر ایران به شکست نظامی عربستان در یمن موافقند و یمن یه ویتنام عربستان تبدیل خواهد شد.
به نظر من، تعبیر مقام معظم رهبری بسیار دقیق است که فرمودند نیروهای جوان بیتدبیر این تصمیم غیرعاقلانه را گرفتند.
آیا این خطر وجود دارد که داعش به مرزهای ایران نیز نزدیک شود؟
تصور من این است که عمده هدف غرب و کشورهای منطقه، انتقام گیری از ایران است. چون غربی ها و کشورهای مرتجع منطقه، روی دیدن ایران قدرتمند را ندارند. لذا از ابتدای پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی با انواع ضربه ها وارد مبارزه با نظام اسلامی شدند. مانند تجزیه طلبی ها، ترور شخصیت ها، دامن زدن به اختلافات داخلی، کودتاها و... نتوانستند نتیجه لازم را به دست آورند، دیدند تهدید نظامی هم جواب نمی دهد. پس چه باید بکنند! باید از این ولیده جدید خود که از تعصب کوری هم برخوردار است و با اعمال وحشیانه خود در لباس اسلام ضمن ایجاد رعب و وحشت، داعیه تشکیل خلافت اسلامی هم دارد، استفاده نمایند.
این گروه دارند خوابی را که رشید رضا شاگرد محمد عبده برای تشکیل خلافت اسلامی به مرکزیت موصل دیده بود تعبیر می کنند.
رشید رضا این آرزو را در دل داشت که کاش روزی خلافت اسلامی احیا شود، چون از استانبول، بغداد، دمشق، کوفه و مدینه (5 دارالخلافه تاریخی مسلمانان) نا امید بود. می گفت خلافت باید در یک منطقه بینابین شبه جزیره عربستان و آناتولی (قسمت آسیایی ترکیه) که در آنجا عربها، کردها، ترک ها در کنار هم زندگی می کنند باشد. لذا موصل را که محل وصل آنهاست را پیشنهاد می کند. می بینیم که داعشی ها موصل را به عنوان مرکز خلافت انتخاب می کنند و در نقشه خود علاوه بر سرزمین شام (سوریه، لبنان و اردن)، مکه و مدینه را هم جا داده اند یعنی مشابه همان نقشه ای که رژیم صهیونیستی نقشه نیل تا فرات را داشت که علیرغم حمایت های بی چو ن و چرای غرب به ویژه آمریکا، نه تنها به رویایش دست نیافت، بلکه مجبور شد به دور خود دیواری بکشد. پس نزدیک شدن به مرزهای جمهوری اسلامی ایران یکی از اهداف راهبردی آنهاست.
آیا شما احتمال می دهید بعد از یمن ممکن است این اتفاق برای یکی دیگر کشورهای عربی نیز اتفاق بیفتد؟
جواب: به نظر من همان گونه که اشاره کردم غربیها خواب سنگینی برای خانواده خاورمیانه دیده اند. تجزیه عراق، سوریه، حتی عربستان، چون آنها برای امنیت اسرائیل به فکر خاورمیانه ای هستند که متشکل از چند کشور کوچک غیر قدرتمند که هیچ گونه تهدیدی برای اسرائیل نباشد.
قطعاً با تقویت داعش در لیبی، مصر را درگیر می کنند، با تقویت آنها در سوریه، لبنان بهویژه حزبا... را تهدید می کنند و اردن نیز از جمله مطامع داعشی هاست ـ در فلسطین هم با تقویت آنها جنگ داخلی را بهراه می اندازند و آنها را سرگرم خود می کنند. با قرار دادن داعش در کنار ترکیه، این کشور را که خود یکی از حامیان داعش و گروه های تکفیری است، دردسر جدیدی برای آن کشور ایجاد خواهند کرد تا خطری برای اسرائیل نباشد. بدین ترتیب هم اروپا از نیروهای اسلامیگرای تکفیری خالی میشود و هم خاورمیانه دچار بحران دراز مدت می گردد. به تعبیر یکی از عزیزان، خاورمیانه را حسابی شخم می زنند تا یک خاورمیانه جدید، با کشورهای کوچک تازه استقلال یافته و بی ثبات با یک اسرائیل باثبات بماند.
به نظر شما تا کی شاهد این نوع تروریسم و افراطگرایی در منطقه خواهیم بود؟
جمله ای را به انگلیسی ها نسبت می دهند و آن اینکه تفرقه بینداز و حکومت کن. غربی ها از این حربه به عنوان یکی از ابزار سیاست خارجی استفاده می کنند. حکومت های استبدادی هم از این حربه برای پیشبرد سیاست داخلی استفاده می کنند. آیا می توان برای این مسأله تاریخ تعیین کرد؟ برای تفرقه اندازی چه باید کرد، باید از اعتقادات و باورهای مردم بهره برداری کرد. چه کسی است که نداند افراطگرایی و تروریسم را دستگاه های جاسوسی غرب در خاورمیانه ایجاد کرده اند. یکی از مقامات پاکستان می گفت: گروه طالبان با نقشه انگلیس و پول دو کشور ثروتمند خلیج فارس امارات و عربستان شکل گرفت و پاکستان درد زایمان آن را تحمل کرده و می کند. پس تا استثمار و منافع استکباری مطرح است افراطگرایی هم هست.
نظر شما :