چرا ایرانی‌ها تفاهم هسته‌ای را جشن گرفتند؟

روز پیروزی ایران بر آمریکا

عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه ایران زمانی به یک مقام آمریکایی گفته بود: «این مسئله برای ما همانند سفر به ماه برای شماست.»
روز پیروزی ایران بر آمریکا

نویسنده: توماس دانلی

دیپلماسی ایرانی: اقدامات دولت اوباما به ایرانی ها نشان داد می توانند به پیشروی های تدریجی خود در سلطه طلبی های منطقه ای ادامه دهند و تفکر ساخت سلاح هسته ای را به بعد موکول کنند. در نتیجه این روند، کشورهای مسلمان سنی احتمالا احساس خطر و برای دستیابی به تسلیحات هسته ای تلاش خواهند کرد.

اگر شاه بود چه می کرد؟ منظور از «شاه» محمدرضا پهلوی آخرین نفر در دوران شاهنشاهی ایران بود که در پی انقلاب اسلامی ایران از حکومت برکنار شد. وی نیز آرزوی به اوج رسیدن ایران را در سر می پروراند. از این رو، این سوال مطرح می شود که آیا پشت پذیرش توافقی که «همه مسیرهای ممکن برای دستیابی به سلاح هسته ای را سد می کند» از سوی ایران، همانطوری که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا ادعا کرد راهبردی منطقی وجود دارد؟

برای پاسخ به چنین سوالی ضروری است که در ابتدا دلایلی که ایران از مدت ها پیش به دنبال کسب قدرت هسته ای بوده، بررسی شود. دلیلی که اکنون ایرانی ها بیش از پیش به آن اهمیت می دهند مسئله افتخار ملی است. عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه ایران زمانی به یک مقام آمریکایی گفته بود: «این مسئله برای ما همانند سفر به ماه برای شماست.» این ظاهرا همزمان بوده است با وقتی که دولت آمریکا از دستیابی به هدف اولیه خود یعنی خنثی سازی کل برنامه هسته ای ایران دست کشیده بود. بدون شک مسئله افتخار ملی یکی از دلایل ایران بوده، اما مسئله مهمتری در زمینه ژئوپولتیک نیز مطرح است که بر مبنای آن ساده تر می توان تمایل ایران را به دست کم کاهش سرعت روند پیشروی در قابلیت های هسته ای که تاکنون بهای زیادی برای آن پرداخته است، درک کرد.

در مقابل دشمنی که در حال عقب نشینی است ایستادگی نکن!

بگذارید مروری بر تابستان سال 2003 داشته باشیم که زمانی ناخوشایند در تهران بود. آمریکا پیشتر در واکنش به حمله 11 سپتامبر به افغانستان حمله کرده و با هدف بازسازی این کشور، طالبان را از قدرت برکنار کرده بود. در بهار سال 2003 نیز دشمنی های دیرینه آمریکا با صدام حسین در نهایت به حمله به عراق منجر شد و در پی آن شمار زیادی از نیروهای آمریکایی در مرزهای غربی ایران مستقر شدند. در آن زمان بسیاری در واشنگتن در مورد این مسئله صحبت می کردند که «هدف بعدی» کدام کشور می تواند باشد و بسیاری بر این باور بودند که جمهوری اسلامی سقوط خواهد کرد.

اما در مقابل، دولت ایران پیشنهادی را مطرح و توافقی را پیشنهاد کرد؛ فکسی دو صفحه ای برای اداره امور شرق آسیا در وزارت امور خارجه ارسال شد. طبق گزارش واشنگتن پست که بعدها منتشر شد، همه گزینه ها از جمله همکاری کامل در زمینه برنامه هسته ای روی میز بود. اگرچه اکنون نمی توان گفت که ایران در آن زمان در ارائه چنین پیشنهادی جدی بود یا خیر، اما احتمال وجود چنین پیشنهادی حاکی از این مسئله است که ایران در آن زمان از ضعف های خود آگاه و از مداخله (نظامی) آمریکا نگران بوده است.

اکنون برداشت عمده ما از شادی و پایکوبی ایرانی ها در خیابان (به دنبال اعلام دستیابی به توافق سیاسی در لوزان) احتمالا چشم انداز لغو تحریم های اقتصادی است، اما شاید بهتر باشد به این مسئله نیز بیاندیشیم که ایرانی ها در حقیقت یک پیروزی را جشن گرفتند؛ پیروزی ای که زمانی برای آنها دور از ذهن بود. در تهران روز تفاهم بر سر چارچوب توافق هسته ای نهایی روز پیروزی در برابر آمریکاست.

برای ایران دستیابی به قدرت هسته ای راهکاری برای ایجاد رعب و وحشت در آمریکا بود؛ ایران از زمان انقلاب اسلامی و به ویژه در سال های 2003 تا 2009 حضور فزاینده آمریکا را در منطقه خطری برای خود می دانست. هرچه نبود، صدام صدها هزار ایرانی را کشته بود و در نهایت به سادگی در پی حمله نیروهای آمریکایی از قدرت برکنار شده بود. تهران هیچگاه نمی توانست از احتمال حمله مجدد شیطان بزرگ در منطقه آسوده خاطر باشد.

اما به نظر می رسد دولت اوباما با تخلیه نیروها از عراق و افغانستان، عدم تمایل به حمایت از متحدان عرب، روابط مسموم با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل، فوبیا در استفاده از قدرت نظامی و باور خالصانه به تاثیر کنترل تسلیحات ایرانی ها را قانع کرده است که آنها می توانند پیشروی های تدریجی خود را در سلطه طلبی در منطقه ادامه دهند و فکر کردن به دستیابی به سلاح هسته ای را به بعد موکول کنند. ایران بدون شک از هرگونه بهبود شرایط اقتصادی ناشی از لغو تحریم ها در نتیجه دستیابی به توافق هسته ای برای سرمایه گذاری در فعالیت های خود در عراق، سوریه، لبنان، افغانستان، یمن و دیگر مناطق استفاده خواهد کرد؛ واشنگتن نیز به شریکی مشتاق برای تهران تبدیل شده است.

در شرایط کنونی محتمل ترین حالت این است که حرّاف های کنگره زمانی طولانی و انرژی مفرطی را برای بررسی جزئیات «چارچوب» توافق ایران با کاخ سفید صرف کنند و در عین حال، مباحث در مورد نقش اتحادیه اروپا، سازمان ملل متحد و کنگره آمریکا در این روند ادامه خواهد داشت. مسئله عدم اهمیت جزئیات مذاکره با ایران نیست، اما این مباحث بر مسئله ای مهم تر سایه می اندازند که همان قدرت در منطقه است. در حالی که آمریکا و اروپایی ها و باقی جهان در مقابل قدرت گرفتن ایران سر تسلیم فرود آورده اند، کشورهای سنی احتمالا بیش از هر زمانی احساس خطر خواهند کرد و این احتمال وجود دارد که برای دستیابی به تسلیحات هسته ای تلاش کنند. در نهایت، این همان راهبردی است که یهودیان اسرائیل، دوست صمیمی اعراب، به آن روی آوردند.

ایران ممکن است در ده سال آینده در نتیجه معاهده ای هسته ای محدودیت هایی را تحمل کند؛ اما اگر بتواند در خاورمیانه نیز همانند تفاهم لوزان دستاوردی بزرگ کسب کند، آنگاه قادر خواهد بود بازدارندگی هسته ای را در منطقه ای وسیع تر که تحت تسلط گرفته است، پیش ببرد و به نوعی می توان گفت این همان آرزوی دیرینه ایرانی هاست.

منبع: موسسه امریکن اینترپرایز / ترجمه و اقتباس: طلا تسلیمی

کلید واژه ها: مذاکرات هسته ای تفاهم لوزان پیشروی ایران در منطقه


نظر شما :