ماجرای نامه رهبری به مالکی

۱۰ اسفند ۱۳۹۳ | ۱۴:۳۸ کد : ۱۹۴۴۸۰۵ سرخط اخبار
امسال بیش از هر اسمی در ادبیات منطقه نام داعش بود که بر سر زبان ها بود. منطقه با تحولات فراوانی روبه رو بود، به گونه ای که هر روز انفجار و بمب گذاری های متعددی در کشورهای مختلف انجام می شد که در آن عده ای از مسلمانان به شهادت می رسیدند.

به گزارش «تابناک»، در این سال جنگ و کشتار در منطقه به اوج خود رسید. گروه های تروریستی در سوریه و عراق جولان می دادند. اوضاع یمن با بی ثباتی روبه رو شد. پادشاه عربستان فوت کرد. امریکایی ها به بهانه جنگ علیه داعش، ائتلاف تشکیل دادند و به عراق حمله هوایی می کردند.

حتی رژیم صهیونیستی در حملات هوایی به جنوب سوریه، شش رزمنده این حزب و یک فرمانده ایرانی به شهادت رساند. در این حمله جهاد عماد مغنیه، فرزند عماد مغنیه و سردار الله دادی به شهادت رسیدند.

بعد از آن بود که حزب الله اعلام کرد به این اقدام صهیونیست ها پاسخ خواهد داد و اولین اقدام، با حمله به کاروان نظامیان صهیونیستی در اراضی در عملیاتی منحصر بفرد و در کمینی حساب شده و دقیق، یک کاروان ارتش رژیم صهیونیستی را منطقه «مزارع اشغالی شبعا» در شمال فلسطین اشغالی هدف قرار داد.

در همین راستا، تابناک در گفت و گویی با حسین شیخ الاسلام کار شناس مسائل بین الملل و مشاور بین الملل رئیس مجلس شورای اسلامی به تحولات یک سال اخیر منطقه و سیاست خارجی جمهوری اسلامی پرداخته است.

یکی از مهم ترین موضوعات در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، بحث مقاومت اسلامی است. به نظر شما امسال چه تحولاتی در این منطقه رخ داد و سیاست ایران در این منطقه چگونه بود؟

در سیاست ایران در قبال موضوع مقاومت، تغییر محسوسی در دولت های مختلف نداشتیم. به عبارتی، هر دولتی که سر کار آمده است، بلاشک سیاست ما در پشتیبانی از حزب الله، و مقاومت را در دستور کار قرار داده است. سیاست جمهوری اسلامی ایران مقابله با جبهه استکبار، صهیونیسم و شاهنشاهی های منطقه بوده و هست. در مقابل جمهوری اسلامی از مردم سالاری دینی و مقاومت حمایت کرده است. تاریخ نشان داده که راهبرد مقاومت درست است و به هدف که همان حمایت از مستضعفان است، رسیده . رهبری جناح مقاومت با ایران بوده است؛ به خاطر مواضع جمهوری اسلامی در مقابل استکبار جهانی و صهیونیسم. دولت یازدهم همان سیاست های دولت های قبلی را دنبال کرده است. الان چهار سال است سیاست ما در سوریه در مقابل استکبار و در مقابل خطی که می خواهد مقاومت را بشکند می باشد و ایران ایستادیگی کرده است. دو سال این در دولت دهم و دو سال در دولت یازدهم بوده است. ولی راهبرد حمایتی ما و حتی تاکتیک ها و سیاست های کوتاه مدت در این قضیه نیز تغییر نکرده است، زیرا درستی این سیاست تا به حال ثابت شده است. در یک طرف همه استکبار در عالی ترین سطحش برای ساقط کردن حکومت سوریه موضع گرفتند. به عبارت دیگر سران غرب در عالیترین سطوح به دنبال ساقط کردن حکومت سوریه بودند. این در حالی است که حکومت های پادشاهی عربی هم همین سیاست را در مقابل سوری ها به کار بردند. در واقع ائتلاف غربی ـ عربی و عبری با هم صدایی اعلام کردند که باید بشار برود و هر گونه جنایاتی را در این راه انجام دادند. در این راه همه حقوق و قوانین بشری را زیر پای گذاشتند. یک تروریسم وحشیانه برای رسیدن به اهدافشان ایجاد کردند که الان دامن گیر خودشان نیز شده است.

اما ایران می گفت سرنوشت سوریه را باید مردم سوریه مشخص کنند. این اصل قانون اساسی کشور ماست که ما اجازه نداریم در امور داخلی دیگر ملت ها دخالت کنیم. قانون اساسی نگفته دیگر دولت ها یا دیگر کشور ها. قانون اساسی می گوید دیگر ملت ها به این معنا که جمهوری اسلامی حق تعییین سرنوشت برای ملت ها می شناسد. ملت سوریه نیز بر همین اساس باید سرنوشت خودش را تعیین کند. بنابراین راهبرد غرب در سوریه به نتیجه نرسید. این راهبرد جمهوری اسلامی ایران بود که در حال پیروزی است که ملت سوریه باید سرنوشت خود را تعیین کند.

در محور مقاومت نیز همه خبیث های عالم جمع شدند که دوباره غزه کوبیده و خلع سلاح شود. همه جبهه غرب این موضع را گرفتند اما این اتفاق نیفتاد، بلکه رهبری فرمودند آنهایی که فلسطین را دوست دارند، نه تنها غزه نباید خلع سلاح شود، بلکه کرانه باختری نیز باید مسلح شود. الان هم می بینیم که با همه جنایت هایی که غرب انجام داده است، نتوانستند به اهدافشان در فلسطین دست پیدا نمایند.

در همین زمینه ما شاهد بودیم بعد از حمله صهیونیست ها به فرماندهان حزب الله و ایران در منطقه قنیطره و بعد از شهادت سردار الله دادی اعلام شد که پیام هایی از سوی صهیونیست ها به ایران داده شد. این پیام ها چگونه به ایران رسید؟

تروریسم اولین بار توسط رژیم صهیونیستی به کار گرفته شد. بعد هم این را استمرار داده است. مثلا رسما اعلام می کند که فلان رهبر حماس را می زند و می زند و در اینجاست که هیچ کس هم واکنش نشان نمی دهد. این اولین بار نیست که ما غیر مستقیم با صهیونیست ها درگیر شدیم. البته ایران در هیچ جا مستقیم با صهیونیست ها درگیر نشده است. ما وقتی روش هایی داریم که با هزینه کمتر مشت محکمی به صهیونیست ها بنوازیم، چه دلیلی دارد که یک کار پرهزینه انجام بدهیم. چقدر عملیات مزارع شبعا قشنگ، زیبا، دقیق و حساب شده بود که صهیونیست ها به شدت متحیر شده بودند. صهیونیست ها حمله کردند به منطقه قنطیره و سردار ما را به شهادت رساندند. در حالی که منطقه قنیطره جنگ ممنوع بود؛ اما صهیونیست ها این منطقه را به جبه النصره داده اند. بعد از اینکه مقاومت جواب جنایت صهیونیست ها در قنیطره را داد، صهیونیست ها شروع به موشک پراکنی کردند و در این موشک باران یکی از اعضای سازمان ملل کشته شد. در این میان بود که سازمان ملل نگران شد و از همه طرف ها خواستند خویشتن دار باشند؛ بنابراین، شاید پیام اسرائیلی ها مبنی بر عدم تمایل به گسترش درگیری ها از این راه به ایران رسیده باشد.

در مورد موضوع داعش بعضی از خبر ها حاکی از آن است که رهبری از مالکی خواسته است که از قدرت کناره گیری کند؟ آیا شما این خبر را تأیید می کنید؟

من این موضوع را نمی توانم تأیید کنم. در آن زمان، میان ایران و عراق پیام های شفاهی زیادی رد و بدل شد. هیأت های زیادی از عراق به ایران آمدند و از سوی ایران نیز هیأت های فروانی رفتند که نهایتا منجر به کنارگیری آقای مالکی شد؛ اما بعید است از سوی رهبری پیامی برای کناره گیری مالکی ارسال شده باشد.

در حال حاضر در موضوع عراق، ایران چه نوع همکاری با امریکایی ها دارد؟

ما همکاری نظامی با امریکایی ها نداریم. امریکایی ها تروریسم را ایجاد و تقویت کردند. هدف این تروریسم، ایجاد جنگ شیعه و سنی و تقسیم منطقه بوده است. امریکایی ها این راهبرد را عوض نکردند. فرقی که حاصل شده، این است که تروریست ها بعد از اشغال موصل دیگر نیازی به سلاح و پول خارجی نداشتند و از امکانات موصل استفاده کردند و به اندازه کافی اسلحه و پول از این منطقه به دست آوردند. در این زمان بود که داعشی ها از ظرفیت ضد امریکایی منطقه برای جذب نیرو استفاده کرد. یعنی داعش وقتی اسلحه و پول به دست آورد می خواست ادعاهای دیگری مطرح کند. در این زمان بود که امریکایی ها از ایران درخواست کمک کردند. ما وقتی به صلاح ملت های دیگر و منافع خود بدانیم با امریکا و یا هر کس دیگری به غیر از رژیم صهیونیستی مذاکره می کنیم. وقتی امریکایی ها می خواستند از عراق خارج شدند و نگران موضوع خروج نیرو ها بودند، ما با امریکایی ها گفت و گو کردیم. چون خروج امریکا از عراق را به نفع سیاست های کلی نظام و مردم عراق می دانستم. فرق جمهوری اسلامی ایران با دیگران این است که ما یک حکومت مکتب محور هستیم. ما یک حکومتی هستیم که اصول داریم. این اصول را قانون اساسی و دین ما مشخص کرده است. در این شرایط بر اساس اصول ما با اشغال گری مخالفیم و وقتی آن ها می خواستند کشور عراق خارج شوند ما استقبال کردیم، زیرا به نفع مردم عراق و امنیت منطقه بود.

هنگامی که امریکایی ها نتوانستند قرارداد امنیتی را به ملت عراق تحمیل کنند، دیگر نمی توانستند در عراق بمانند، زیرا سرباز امریکایی جایی که کاپیتالاسیون نداشته باشند، نمی توانند حضور داشته باشد. در این شرایط، ایران به شرط اینکه از عراق خارج شود مذاکره کرد؛ البته در این مذاکرات دعوا هم کردیم، ولی مهم این بود که ایران به نفع ملت عراق و نفع سیاست های کلی خودمان با امریکایی ها مذاکره کردیم. در واقع ایران هیچ گاه از مذاکره نترسیده است، زیرا اصول و حرف برای گفتن داریم.

چه شد که غرب علیه داعش موضع گرفت؟

داعش دو کار کرد که خط قرمز غربی ها را رد کرد: ۱ـ اینکه سر یک خبرنگار امریکایی را برید. ۲ـ حمله به کردستان عراق

مردم امریکا گفتند ایرانی ها ۴۰ فرمانده ایرانی را که دست داعشی ها بود آزاد کرد؛ اما امریکا با این همه سیستم های اطلاعاتی نتوانست یک خبرنگار را آزاد کند. در این وضعیت بود که امریکایی ها تصمیم به ائتلاف علیه داعش گرفتتند.
 

کلید واژه ها: رژیم صهیونیستی


نظر شما :