سفیر ایران در کویت در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی:
پیام سفر امیر کویت تقویت وحدت و همگرایی منطقه ای بود
دیپلماسی ایرانی: شیخ صباح الاحمد الصباح، امیر کویت برای نخستین بار به عنوان امیر این کشور به ایران سفر کرد. سفر این مقام بلندپایه کویتی و عضو فعال شورای همکاری خلیج فارس در سایه تنش های منطقه ای و اختلاف های سیاسی موجود میان ایران با کشورهای منطقه به ویژه عربستان سعودی و شورای همکاری اهمیت بسیاری دارد. بعد از سلطان قابوس شیخ صباح الاحمد الصباح، دومین رهبر کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس است که در یک سفر رسمی به ایران سفر می کند. دیپلماسی ایرانی برای بررسی دلایل این سفر و این که چرا در این برهه زمانی این سفر انجام شده است با علیرضا عنایتی، سفیر ایران در کویت گفت وگویی انجام داده است که در ادامه می خوانید:
چه وضعیتی پیش آمده که امیر کویت بعد از 17 سال به ایران سفر می کند؟ آیا چیزی تغییر کرده یا اتفاق تازه ای افتاده است؟
آقای شیخ جابر در سال 1376 در قالب یک سفر چند جانبه برای شرکت در اجلاس سران کنفرانس اسلامی به تهران آمد .اما این اولین سفر رسمی دوجانبه امیر کویت بعد از انقلاب به ایران محسوب می شود. البته اقای شیخ صباح به عنوان وزیر امور خارجه بعد از انقلاب برای تبریک پیروزی انقلاب به ایران آمده بود. می دانیم که این سفر در یک فضای متناسبی شکل می گیرد. دعوت از آقای امیر دعوتی بوده که در گذشته هم وجود داشته است. قبل از این روسای جمهور دیگر نیز از آقای امیر دعوت کرده بودند که به ایران بیاید. این سفر در شرایطی انجام می شود که در ایران انتخابات برگزار شده است و ما یک دوره جدیدی از روند سیاسی با فرایندی متفاوت را در کشورمان شاهد هستیم. فضایی که بر مشارکت سیاسی، گفت و گو و رایزنی تاکید مداوم دارد. گو این که در بخش خارجی اولویت گسترش با همسایگان همواره در اولویت سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران قرار داشته است. اما در دوره جدید این موضوع با یک ادبیات جدیدی مورد توجه قرار گرفته است. جناب آقای روحانی در اولین سخنرانی مطبوعاتی شان بر اولویت کاری شان با کشورهای منطقه تاکید کردند. در همان زمان آقای سلطان قابوس به ایران آمد. متعاقب آن آقای روحانی به عمان رفت. الآن آقای امیر کویت آمد. پیش گویی نمی کنیم ولی پیش بینی می کنیم که آقای رئیس جمهور در فضای مناسبی به کویت بروند. الآن در منطقه فضای توام با گفت و گو و همکاری رقم خورده است. ظرفیت هایی که وجود داشته ما امروز می بینیم که گام به گام به فعلیت بیشتری می رسد. حجم تبادل ما با برخی کشورهای منطقه افزایش پیدا کرده است. اجزای اجرایی کار با کشورهای منطقه به تعبیری اقدامات میدانی در حال حاضر بیشتر صورت می گیرد. ما شاید با یک فترتی در بخش های اجرایی برای کمیسیون های مشترک، کمیته های کنسولی یا همکاری های مرزی مواجه بودیم. البته این به آن معنا نیست که اصلا چنین فضایی وجود نداشته است. الآن در فضای جدید فعالیت و شتاب بیشتری و روند متوالی و مستمری را شاهد هستیم. در فضای بیرونی نیز بحث هایی در قالب تفاهم نامه ژنو و گفت و گوهایی در جهت زدودن تردیدهایی که در این فضا دامن زده می شد را شاهد هستیم. ناامنی هایی که تزریق می شد، خطاب بسیار ناصوابی که در گذشته از ناحیه برخی ها نسبت به ایران بیان می شد، همچنین سایه تحریم بر روی مجموعه کاری ما، همه اینها در حال زدوده شدن است.
یعنی به عبارتی فضا تا اندازه ای به سود ایران تلطیف شده است؟
بله، می شود گفت که اکنون در فضایی سیر می کنیم که شاهد مقداری تلطیف در فضای بیرونی و درون منطقه ای هستیم. آن چه جمهوری اسلامی ایران به آن تاکید می کرده در مورد موضوعات بین المللی از جمله بحث حق مسلم برخورداری از فناوری هسته ای از سوی جامعه بیرونی و منطقه ای پذیرفته شده است. همچنین در داخل، در فضای منطقه ای، ما همواره قائل به یک همکاری منطقه ای و دسته جمعی بوده ایم. این فضا امروز در درون منطقه هم احساس می شود که می رود به یک ادبیات تبدیل شود. البته باید با احتیاط این مساله را گفت چرا که برای این که این موضوع به یک گفتمان غالب تبدیل شود هنوز خیلی کارها باید انجام شود. در اجزا ممکن است این رویکرد به وجود آمده باشد اما نباید در همین جا متوقف شود، حتما نیازمند اقدامات عملی است تا به گفتمان غالب منطقه ای تبدیل شود. به هر حال ما با توجه به این فضای جدید می بینیم که امیر کویت به ایران سفر می کند و بر عنصر یکپارچگی کشورهای عربی خلیج فارس با ایران و عراق تاکید می کند. مساله ای که ما همیشه به آن اشاره داشته ایم.
آن چه شما گفتید از منظر ایران و تغییر امور مربوط به ایران است. آیا در داخل کویت نیز تغییری حاصل شده است؟
بله آن چه گفتم از منظر ایران است. اما سفر امیر کویت به تهران یک منظر کویتی نیز دارد. اگر در شرایط ایران صفحه جدیدی رقم خورده در کویت نیز تغییراتی صورت گرفته است. کویتی ها الآن تلاش می کنند یک نقش میانه ای را اتخاذ کنند. من استفاده از واژه میانجی را پرهیز می کنم چون این واژه بار حقوقی دارد که اگر نتوانیم تعریف درستی از آن ارائه دهیم ممکن است به نفع کار نباشد و مسائل دیگری را باز کند. ما می توانیم بگوییم که کویت نقش میانه ای را برای خود تعریف کرده است به این معنا که تلاش می کند با همه کشورها رابطه خوب و مساوی ای را برقرار کند. اگر برخی کشورها به یک طرف در معاملات سیاسی تبدیل شده اند یا تلاش دارند خود را از این گردونه دور کنند، کویت تلاش کرده مواضع متفاوتی را برای خود اتخاذ کند. آقای شیخ صباح بیش از چهل سال سابقه فعالیت سیاسی بین المللی داشته است. هیچ گاه بدون مطالعه تصمیمی را نگرفته است. دیدگاهش زاییده لحظات نیست، چه در تجربه چه در دیدگاه. جایگاهش در شورای همکاری نیز کاملا روشن و ملموس است. او شاید الآن احساس می کند که می تواند در یک فضاسازی ایجابی در منطقه خلیج فارس نقش آفرینی کند و دیدارهایش را در چارچوب تقویت روحیه همکاری و همبستگی شمال و جنوب خلیج فارس انجام دهد تا بتواند زمینه همکاری را فراهم کند. این دیدار دیدار بسیار خوب و مبارکی است که قطعا پیامدهای خوبی نیز خواهد داشت.
در بسیاری از گزارش های رسانه های عربی شاهد نوعی حذر و هشدار نسبت به سیاست های ایران هستیم و این که مبادا سفر امیر کویت این گونه تعبیر شود که شورای همکاری خلیج فارس سیاست های ایران را پذیرفته یا در برابر آن تسلیم شده است. مثلا هم زمان با سفر امیر کویت به ایران شاهد بودیم که وزیر امور خارجه امارات بر وجود اختلافات بر ایران تاکید کرد و حتی ادعای مالکیت امارات بر جزایر سه گانه را دوباره مطرح کرد تا به این ترتیب بتواند بر سفر امیر کویت به تهران تاثیر بگذارد. حالا به توجه به این مسائل آیا می توانیم بگوییم که نظر اعراب به ایران کمی متعادل شده و آنها درصدد ورود از در دوستی در رابطه با ایران هستند و اکنون امیر کویت بر این اساس تصمیم به سفر به ایران گرفته است؟
مهم نگاه ما به مسائلی است که فراروی ماست. ما اگر از منظر اختلاف بنگریم روابط نیز بر اساس اختلاف شکل می گیرد. کشورها و سیاستمداران یا خانواده های واحد ممکن است اختلاف یا تفاوت دیدگاه داشته باشند. ما نباید از منظر اختلاف به روابط بنگریم. کما این که کشورهای عربی شورای همکاری خلیج فارس نیز با یکدیگر اختلافاتی دارند که قصد ورود به آن را نداریم. این حرف کاملا طبیعی است. عرب ها ضرب المثلی دارند که می گوید اختلاف نباید فساد در دوستی ایجاد کند. بله در دیدگاه ها اختلاف وجود دارد، مثلا در رابطه با سوریه اختلاف دیدگاه وجود دارد. حتی در اتحادیه عرب گفته اند که هر کشوری بر اساس رویکرد حاکمیتی خود نسبت به رابطه با ائتلاف مخالفان تصمیم بگیرد. یا بن علوی درباره اتحادیه شورای همکاری خلیج فارس گفت که ما به این اتحاد نمی پیوندیم و حتی ممکن است از آن خارج شویم ولی مانع از تشکیل آن نمی شویم. یا در بحث فراخوانی سفرای امارات، بحرین و عربستان از قطر اختلاف نظر وجود دارد. مهم این است که به موضوع از چه منظری بنگریم. اگر بخواهیم از منظر اختلاف بنگریم بله ممکن است اجزایی را ببینیم اجزایی را هم نبینیم. بله ما بر سر سوریه یا عراق یا جاهای دیگر با کشورهای دیگر اختلاف داریم. اما اگر با توجه به آن ضرب المثل اعراب به قضیه بنگریم می توانیم به سراغ دوستی هم بیاییم. آن گاه می توانیم بگوییم اختلاف مانع از دوستی نیست. ما در یک سری زمینه ها با هم اختلاف نظر داریم اما در موضوعات دیگر هم نظریم. بنده در مدتی که در کویت بودم در گفت و گوهایم با سیاستمداران کویتی این مساله را گفته ام. به آنها گفته ام هر کشوری نشست می گذارد و گروه هایی را مثل شانگهای یا بریکس یا آسه آن تعریف می کند تا یک تشکل منطقه ای شکل بگیرد. در منطقه خلیج فارس نیز چنین است اما این تشکل ناقص است. نیمه ای از ماه پنهان مانده و تنها نیمه ای از آن دیده می شود. نمی توان منکر دیدگاه ها و اختلاف نظرهای متفاوت شد اما قطعا زمینه های همکاری در بخش های مختلف امنیتی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی بسیار زیاد است تا آن جا که می تواند اختلافات را تحت الشعاع قرار دهد. ما باید در حقیقت زمینه ای را فراهم کنیم که اختلافات کم رنگ و تفاهم ها و دوستی ها و همکاری ها پررنگ تر شود. به هر حال اتفاق نظرهایی وجود دارد که باید آنها را تقویت کنیم تا به وحدت برسیم. آن هم در منطقه ای که نیاز به آرامش دارد و باید آن را به آرامش و اعتمادآفرینی برسانیم. مهمترین بخش این تفاهم امنیت است که بسیار می توانیم بر روی آن کار کنیم.
برخی از کشورهای عربی در راس آنها عربستان دائما تلاش می کنند این گونه وانمود کنند که ایران تهدیدی برای آنها است. فارغ از این که این احساس به جا یا نه به جا است، در این میان این سوال وجود دارد که آیا امیر کویت در سفر خود به ایران حامل پیامی بوده است؟ کویت در حال حاضر رئیس دوره شورای همکاری خلیج فارس است، آیا در این چارچوب ممکن است پیامی را از سوی شورای همکاری یا عربستان به ایران آورده باشد؟
درباره سوال اول شاید لازم باشد به این موضوع اشاره کنم که ایران هیچ گاه برای هیچ کشوری به ویژه کشورهای همسایه تهدید نبوده است. چه بخواهد این کشور از لحاظ جغرافیایی کشور کوچکی در جوار ما باشد مثل بحرین چه بخواهد کشوری بزرگ تر از ایران مثل عربستان باشد. ایران به سوی هیچ کدام از کشورهایش حتی یک تیر هم شلیک نکرده است. حتی در جاهایی که مورد بی مهری و نامهربانی قرار گرفته نیز تلاش کرده است با مهربانی پاسخ این نامهربانی را بدهد. نمونه آن نیز وضعیت پیش آمده بعد از اشغال کویت بود که ایران رفتارهای توام با عطوفت و مهربانی در قبال کویت داشت. بنابراین ایران تهدیدی برای هیچ کشوری نیست. ایران هیچ طمعی به هیچ جزئی از اجزای خلیج فارس ندارد. ایران از همه لحاظ غنی است و نیازی به طمع به کشوری ندارد. ایران نیازی به رویکرد تهدیدی ندارد. شاید بر عکس از سوی دیگران مورد تهدید باشیم اما ما کسی را تهدید نمی کنیم. متاسفانه دیگران علیه ایران ترویج ایران هراسی و شیعه هراسی می کنند. این دو بالی است که در منطقه ما مدت زیادی است که به پرواز در آمده است و منطقه را با ناامنی مواجه کرده است. یک تصنیف عرب و عجم و شیعه و سنی به وجود آمده آن هم در منطقه ای که کانون این دو عنصر است. بر روی دو عنصر دیگران خلق تهدید کرده اند و بذر تهدید را کاشته اند و بعضی ها هم متاسفانه به این مساله دامن زده اند. برخی نیز آمده اند استنساخ تاریخی اشتباهی را به میان آورده اند که صحیح نیست. آنها آمده اند صفویه را ملاک قرار داده اند و به واسطه شیعی و ایرانی بودن صفویه آن را نمونه ای از تهدید ایران قلمداد کرده اند. در حالی که این مساله کاملا غلط است. در حالی که از همان زمان ارتباطات وسیعی میان ایران با بغداد، به عنوان پایتخت خلافت عباسی و دیگر مناطق عربی وجود داشته و این مساله هم بستگی عمیقی را به وجود آورده است. اما متاسفانه کسی به آن توجه نمی کند و تهدیدی را خلق کرده و خود را به آن مبتلا کرده اند. بنابراین وهم تهدید به وجود آمده است. در حالی که ما به کشورهای دیگر از جمله عربستان به دیده احترام می نگریم و با دیدگاه های آنها، هر چه باشد، با احترام برخورد می کنیم، در امور داخلی آنها دخالت نمی کنیم اگر چه موضع و دیدگاه خود را داریم. دیدگاه به معنای دخالت نیست. موضع ما این است که باید به مطالبات مردم پاسخ داده شود. مثلا در مورد بحرین ما می گوییم که باید گفتمان بحرینی – بحرینی به وجود آید.
حالا با همین دیدگاه و در همین چارچوب، با توجه به این که شما می گویید عربستان در وهم تهدید ایران به سر می برد و وهم ایران هراسی را تعریف کردید، با این وجود آیا ممکن است امیر کویت پیامی را از شورای همکاری یا عربستان به ایران آورده باشد؟
ببینید به طور جزئی و موردی ما به این سفر نگاه نمی کنیم. آن چیزی که پیام امیر کویت محسوب می شود، چه عملی چه اظهاراتش در گفت وگو با مقام های عالیه نظام اعم از مقام معظم رهبری و رئیس جمهور، این است که منطقه ما نیازمند وحدت و هم گرایی است. یک پیام مشخص از یک کشور مشخص در کار نیست. این پیامی است که منطقه به آن نیازمند است و امیر کویت نیز بر آن تصریح داشت. او جمله ای را در دیدار با مقام معظم رهبری بیان کرد که این جمله را ما بارها از مسئولین خودمان شنیده بودیم و آن این که یک چوب به تنهایی ممکن است بشکند ولی اگر این چوب 10 چوب یا 20 چوب شد دیگر خیلی سخت است که بشکند. این نکته ای بوده است که ما همیشه در همکاری های دسته جمعی بر آن تاکید داشته ایم. این جمله را آقای امیر کویت عینا بیان کرد. آقای امیر کویت در دیدارهایشان تاکید کردند که اگر کشورهای منطقه در کنار یکدیگر باشند و دست در دست هم دهند علی رغم این که ممکن است اختلافات وجود داشته باشد ولی اختلاف مانع همکاری نیست. این پیامی است که در گفت و گوهای آقای شیخ صباح وجود داشت. تاکید طرف ایرانی نیز در این گفت وگوها دقیقا بر همین نکته بود. ایران نیز می گفت طرفین خلیج فارس نیاز به یک رویکرد وحدت گرایانه و وحدت بخش در منطقه دارند.
آیا ممکن است همکاری های ایران با شورای همکاری روزی آن قدر گسترش یابد که ایران حال چه به عنوان ناظر چه به عنوان عضو ثابت به عضویت شورای همکاری در آید؟
شاید چنین اتفاقی در آینده دور بیفتد. ما الآن ایده های مختلفی برای همکاری ها داریم. یک ایده می گوید هشت کشور شورای همکاری خلیج فارس یعنی ایران و عراق و بحرین و عربستان و عمان و کویت و قطر و امارات. یک ایده می گویند 2+6 یعنی شش کشور شورای همکاری به علاوه ایران و عراق. یکی دیگر می گوید ایران به علاوه عراق به علاوه شش کشور شورای همکاری که 1+1+6 است و عده ای نیز مساله عضو ناظر را مطرح می کنند. به هر حال اصل ایده همکاری این کشورها با یکدیگر است که باید گسترش یابد و نهادینه شود. کشورهایی که مشرف بر خلیج فارس هستند و زمینه های همکاری از امنیت مرزها تا مبارزه با مواد مخدر تا مسائل گمرکی و دیگر مسائل گوناگون را شامل می شود.
اختلاف شدیدی در درون کشورهای شورای همکاری بر سر تعامل با اخوان المسلمین وجود دارد. قطر به دلیل حمایت از این جنبش از سوی دیگر کشورهای عضو شورای همکاری تحت انزوا قرار گرفته است. تحلیل هایی وجود دارد مبنی بر این که قطر می خواهد برای جبران این انزوا به ایران و ترکیه نزدیک شود. همان طور که می دانید ایران و قطر حتی توافق نامه همکاری های امنیتی و همکاری های اقتصادی مهمی را امضا کرده اند. آیا سفر امیر کویت به تهران را می توان تلاشی برای خنثی کردن تلاش های قطر دانست؟
خیر. البته پیش فرض ها و گزارشی که از شرایط می دهید صحیح است. دیدگاه های کشورهای منطقه نسبت به اخوان المسلمین متفاوت است. قطر دیدگاه پیش رونده ای در قبال اخوان المسلمین دارد بالاخره آقای قرضاوی، رهبران حماس و جمعی از رهبران اخوان المسلمین در قطر هستند. حمایت قطر از دولت مرسی روشن بوده و مواضعش نسبت به بعد از آن کاملا روشن است. این فرض در منطقه ما اگر بگوییم کشورهای شورای همکاری نسبت به اخوان دیدگاه های متفاوتی دارند، صحیح است. گو این که اخوان در منطقه خلیج فارس هم نه با اسم اخوان با اسامی مختلف فعالیت می کند. آنها در کویت حضور جدی دارند و حضورشان رسمی است. در بقیه کشورهای خلیج فارس نیز این گرایش در لایه هایی وجود دارد که در امارات به شکل معارضه وجود دارد که دولت این کشور با آنها برخورد کرد. اما این که دیدار امیر بر این موضوع متمرکز باشد که بخشی را جذب یا بخشی را دفع کند یا محور بندی ای به وجود آورد، خیر این گونه نیست. این سفر در این قالب انجام نشد و هیچ گفت و گویی هم در این زمینه صورت نگرفت.
در بسیاری از مطبوعات عربی گفته می شود که در کویت دو جریان شیعی و سنی در قدرت تاثیر گذار هستند. شاخه شیعی به ایران تمایل دارد و از ایران تاثیر می گیرد و شاخه سنی تحت تاثیر عربستان است و در بسیار مواقع به وهابی ها یا سلفی ها نزدیک می شود. اتفاقا هر دو نیز در مجلس کویت صاحب کرسی هستند. به نظر شما سفر امیر کویت به ایران تا چه اندازه بر شاخه شیعی متمایل به ایران در کویت تاثیر می گذارد؟
البته من زیاد با صحبت های شما موافق نیستم. به ویژه با این عبارت آخر که به تقویت شاخه شیعی اشاره کردید. کویت واقعا یک سیمیلاتور هم زیستی است. در کویت تقریبا بالای 30 درصد شیعی هستند. چیزی نزدیک به یک صد هزار نفر تابعیت ندارند که به آنها بدون می گویند. نزدیک به 300 تا 400 هزار نفر کسانی هستند که اجداد و نیاکانشان ایرانی هستند، مثل خانواده های مهری و لاری و گراشی و اسیری و بهبهانی و معرفی و عوضی و طباطبایی و غیره. عده ای تبار عراقی دارند. عده ای نیز تبار عربستانی دارند. گرایش های متفاوت مذهبی در کویت وجود دارد. برخی سلفی هستند. حرکت اخوان در آن جا حضور دارد. یک طیف روشنفکری بسیار قوی نیز در کویت قابل ملاحظه است. همه اینها در کویت قدرت حضور دارند. شاید در بسیاری از کشورهای دیگر این شاخه ها وجود داشته باشند اما قدرت حضور ندارند اما در کویت این شاخه ها همگی حضور فعال دارند. کویتی های ایرانی تبار، عراقی تبار، شیعی، سلفی، اخوانی یا لیبرال همگی در کویت حضور فعال دارند. کویت واقعا نمود جریان ها و افکار و دیدگاه های مختلف است که بروز آن را در مجلس این کشور می توان دید. در کابینه و دولت نیز این تصنیف مشهود است. در کویت عنصر مهمی به نام دیوانیه وجود دارد که همه می توانند داشته باشند. دیوانیه مرتبط با جریان یا فکر یا طبقه خاصی نیست. تنها فرد باید آن قدر شاخص باشد تا بتواند دیوانیه ای را راه بیندازد. دیوانیه ها شبیه شبکه های اجتماعی در فضای مجازی هستند با این تفاوت که کاملا حقیقی هستند و وجود بیرونی دارند. در این جا دیدارهای سیاسی یا ملاقات با افراد صورت می گیرد. هر کسی را که نتوان پیدا کرد در این جا به راحتی می توان یافت. در حقیقت یک فضای همگرایانه با این سبک در کویت وجود دارد. سفر امیر کویت ضرورتا به تقویت این فضای همگرایانه خواهد انجامید. از این جهت قطعا دیدار امیر روح و کلام و پیامش در جهت تقویت همکاری های منطقه ای و اجزای موجود در کویت و تحکیم دیدگاه های متمایل به همکاری های منطقه ای خواهد بود.
انتشار اولیه: شنبه 17 خرداد 1393/ باز انتشار: سه شنبه 20 خرداد 1393
نظر شما :