چالشها و فرصتهای پاکستان در تعامل با هند جدید
پس از پایان طولانی ترین انتخابات جهان در هند، «حزب بهاراتیا جاناتا» (BJP) توانست با کسب 282 کرسی از 543 کرسی مجلس، به پیروزی قاطعی دست پیدا کند و «نارندا مودی» را به عنوان نخست وزیر جدید این کشور بر مسند قدرت بنشاند.
این انتخابات از 7 آوریل تا 12 می سال 2014 در 9 مرحله برگزار شد که در آن 8 هزار و 251 نامزد برای کسب 543 کرسی شانزدهمین دوره مجلس هند، موسوم به «لوک سابا»، با یکدیگر به رقابت پرداختند. طبق اعلام کمیسیون انتخابات هند، 814 میلیون نفر واجد شرایط رأی دادن بودند که میزان مشارکت آنان در این انتخابات حدود 66 درصد اعلام شد.
این در حالی است که حزب حاکم کنگره که جزئی از سلسله سیاسی «نهرو- گاندی» بوده و در 65 سال گذشته بر صحنه سیاسی این کشور تفوق داشته است، تنها موفق به کسب 44 کرسی در مجلس این کشور شد.
این اولین بار در تاریخ هند در 30 سال گذشته است که یک حزب سیاسی توانسته اکثریت قاطع آراء را در انتخابات پارلمانی این کشور کسب کند.
اما در حالی که طرفداران حزب ملی گرای هندو سرگرم برگزاری جشن در کشور هند هستند، کشور همسایه، پاکستان، با نگرانی اوضاع این کشور را رصد می کند.
واکنش پاکستان به پیروزی مودی در انتخابات هند
پس از پیروزی مودی در انتخابات هند، «نواز شریف»، نخست وزیر پاکستان، بلافاصله در تماس تلفنی با همتای هندی اش پیروزی وی را تبریک گفت و از مودی برای سفر به پاکستان دعوت کرد.
اما این انتخاب واکنش های متفاوتی را در روزنامه های اردو و انگلیسی زبان پاکستان داشت.
بیشتر روزنامه های اردو زبان پاکستان، این انتخابات را پیروزی افراط گرایی دانستند و با عناوین و عباراتی چون «افراط گرایی هندو در هند به پیروزی رسید» (روزنامه «جسارت» چاپ کراچی) و « BJP افراط گرا حزب کنگره را کنار زد» ( روزنامه نوای وقت) به انتشار این خبر پرداختند.
برخی روزنامه ها نیز دولت را به اتخاذ موضع محتاطانه در قبال دولت جدید هند دعوت کردند.
در همین حال، شماری از روزنامه های لیبرال و انگلیسی زبان پاکستان با استقبال از روند برگزاری انتخابات در هند، ابراز امیدواری کردند که این انتخابات بتواند سرآغازی برای بهبود مناسبات اسلام آباد و دهلی نو باشد.
همچنین برخی رهبران سیاسی پاکستان چون ژنرال «عبدالقادر بلوچ»، از وزرای فدرال و از یاران نزدیک نواز شریف، «آفتاب احمد شیرپائو»، رهبر «حزب قومی وطن»، «الیاس بیلور»، سناتور مجلس و رهبر سابق «حزب ملی عوامی»، در گفت وگو با روزنامه «ایندیا تایمز» از پیروزی مودی در انتخابات هند استقبال کرده و آن را زمینه ساز تحولات جدید در روابط 2 کشور دانستند.
مودی و چالش های پیش روی پاکستان
با این حال، پیروزی مودی در انتخابات هند می تواند کابوسی برای اسلام آباد باشد. بروز تنش در روابط 2 کشور بر سر موضوعات اختلافی چون مسئله کشمیر، احیای جنگ نیابتی اسلام آباد و دهلی نو در افغانستان، افزایش حملات تروریستی، تشدید ناآرامی های مرزی، افزایش اختلافات قومی و فرقه ای و تبدیل شدن هند به ابزار دست آمریکا در منطقه می تواند از جمله این چالش ها باشد.
1-افزایش حملات تروریستی و تنش های مرزی
حزب بهاراتیا یک حزب ملی گرای هندو است که به نظر می رسد موضع سخت گیرانه ای در قبال پاکستان داشته باشد و ممکن است مانعی برای روند تنش زدایی بین هند و پاکستان ایجاد کند.
برخی بر این باورند که با روی کار آمدن حزب BJP، هند بیش از پیش به سمت دیدگاه های فرقه گرایانه و حتی شبه نظامی هندوها سوق داده شود که این موضوع می تواند باعث تیره تر شدن رابطه دهلی نو و اسلام آباد شود.
مودی در مبارزات انتخاباتی خود پیشنهاد کرد که هند باید حملات مرزی محرمانه ای برای هدف گرفتن تروریست های ضد هند مستقر در پاکستان انجام دهد. این در حالی است که تروریست های مستقر در پاکستان نیز ممکن است (مانند حملات بمبئی در سال 2008) دست به حملات تروریستی دیگری برضد هند بزنند.
این در شرایطی است که بعید است دولت جدید هند در برخورد با اینگونه حوادث عملکرد محافظه کارانه ای مانند دولت پیش از خود داشته باشد.
افزایش درگیری ها در کشمیر و حتی بروز یک جنگ دیگر بین دهلی و اسلام آباد نیز از دیگر احتمالاتی است که با بالاگرفتن تنش بین 2 کشور مطرح شده است. مودی در سخنرانی های انتخاباتی خود موضع سختی در قبال پاکستان گرفت و عنوان کرد که «صدای مذاکرات با بالا رفتن صدای بمب و اسلحه، خاموش می شود».
البته در کنار این فرضیه، فرضیه دیگری نیز مطرح است و آن احتمال احیای مذاکرات صلح بین 2 کشور است. برخی کارشناسان ابراز امیدواری کرده اند که چون موضع حزبBJP در قبال کشمیر با موضع احساسی حزب حاکم سابق فاصله زیادی دارد لذا می توان به دستیابی به یک توافق درباره این منطقه و احیای مذاکرات صلح خوش بین بود که البته این احتمال دور از ذهن به نظر می رسد.
2-احیای جنگ نیابتی در افغانستان
احیای جنگ نیابتی بین هند و پاکستان در افغانستان موضوع دیگری است که با بالا گرفتن احتمالی تنش ها بین اسلام آباد و دهلی نو امکان بروز پیدا می کند. سرزمین افغانستان بیش از یک دهه است که عرصه تنازع هند و پاکستان قرار گرفته است. خروج نظامیان خارجی و روی کار آمدن دولت جدید در کابل (به ویژه در صورت پیروزی دکتر عبدالله عبدالله متمایل به دهلی نو) احتمال تحقق این فرضیه را تقویت خواهد کرد.
3- استفاده ابزاری آمریکا از هند
چالش دیگر برای پاکستان، استفاده ابزاری آمریکا از هند در منطقه است. این خطر وجود دارد که آمریکایی ها که هند را وزنه تعادل در مقابل چین می دانند، دهلی نو را «نقطه محوری» خود در قبال آسیا قرار داده به دنبال ایجاد روابط نظامی با این کشور برآیند.
برخی کارشناسان بر این باورند که آمریکا در حال حاضر می تواند روابط خود با دولت مودی را بازسازی کند؛ دولتی که ممکن است برای همسویی با نیازهای آسیای جدید که شاهد ظهور قدرتی با نام چین است، ایده های قدیمی، جهان سومی و ضد استعماری خود را کنار بگذارد.
علاوه بر این، ممکن است آمریکایی ها با نزدیک شدن به هند از کانال تجارت و اقتصاد، زمینه را برای مشارکت عمیق تر هند در آسیا از جمله از طریق شرکت در نشست های منطقه ای چون «نشست همکاری های اقتصادی آسیا- پسفیک» هموار کنند.
همچنین پس از پیروزی مودی در انتخابات، مقامات واشنگتن اعلام کردند که به زودی به وی ویزای آمریکا اعطا می کنند. این در حالی است که مودی پیش از این به واسطه نقش داشتن در درگیری های قومی- مذهبی در منطقه «گجرات» در سال 2002 (که موجب مرگ بیش از 1000 نفر اکثرا از جامعه مسلمانان شد)، موفق به کسب ویزای آمریکا نشده بود. اما این بار با به قدرت رسیدن دوباره وی، مقامات واشنگتن از آمادگی خود برای صدور روادید به این رهبر هندی خبر دادند. همچنین اوباما پس از اتمام انتخابات، در تماس تلفنی با مودی، از وی برای سفر به آمریکا دعوت کرد.
گرچه نواز شریف از زمان به قدرت رسیدن در پاکستان در سال 2013، اقداماتی برای توسعه روابط تجاری و بهبود روابط بین 2 کشور انجام داده است، اما ممکن است مودی در این روند نیز تجدیدنظر کند.
شاید تمرکز مودی بر مسائل تجاری و توسعه مناسبات اقتصادی با کشورهای جهان، مانع درگیری وی با چین و پاکستان شود؛ اما بعید است که این روابط (که پیش از این نیز در سطح مطلوبی نبوده) با روی کارآمدن دولت BJP بهبود پیدا کند.
مودی و فرصت های پیش روی پاکستان
اگرچه هیچ یک از این احتمالات را نمی توان نادیده گرفت اما ممکن است عملکرد مودی از برخی جهات برای پاکستانی ها مفید باشد.
1- جلب توجه مسلمان هند به سمت پاکستان
حزب BJP در کل و مودی به طور خاص، به خاطر تفکرات ضد اسلامی شان، مورد انتقاد قرار دارند و حتی گفته می شود که مودی در شورش هایی که در سال 2002 در منطقه «گجرات» رخ داد، دست داشته است. اگر درستی این فرضیه ها در آینده اثبات شود این موضوع می تواند نارضایتی شدید مسلمانان هند و سایر هندی های غیر هندو و حتی برخی کشورهای خاورمیانه و غرب را در پی داشته باشد. در این شرایط، پاکستان می تواند از نارضایتی به وجود آمده در بین مسلمانان هند به نفع خود استفاده کند.
2- نزدیک شدن چین به پاکستان
نکته دیگر اینکه، نخست وزیری مودی می تواند چین را بیش از پیش به پاکستان نزدیک کند. اگرچه ممکن است مودی به خاطر وعده هایی که درباره بهبود اوضاع اقتصادی کشورش داده، موضع سخت گیرانه ای در قبال چین اتخاذ نکند، اما در پیش گرفتن چنین رویکردی می تواند باعث نزدیکی بیشتر چین و پاکستان شود. این موضوع می تواند با توجه به نیازهای فزاینده اسلام آباد به پکن در حوزه های مختلف، به خصوص با توجه به احتمال کم شدن کمک های آمریکا به پاکستان با خروج از افغانستان، نفع زیادی برای این کشور داشته باشد.
3- پتانسیل افزایش تبادلات تجاری
پتانسیل افزایش تبادلات تجاری 2 کشور نیز از دیگر فرصت های پیش روی دولت نواز شریف در تعامل با دولت جدید هند است. هند اگرچه در ده سال گذشته، از نرخ رشد نزدیک به 10 درصدی در تولید ناخالص داخلی برخوردار بوده است، اما این میزان در 2 سال گذشته به نصف کاهش یافته و میزان تورم در این کشور را به 10 درصد رسانده است.
باتوجه به این شرایط و در حالی که رشد اقتصادی یکی از مهم ترین وعده های انتخاباتی مودی بوده است، لذا ایجاد روابط نزدیک تر با بازار پاکستان می تواند گام مهمی در تحقق این شعار انتخاباتی به شمار رود.
در سال 1978، تبادلات تجاری هند و پاکستان، 70 درصد تجارت خارجی 2 کشور را تشکیل می داد که بروز چند درگیری بر سر مناطق مرزی چون کشمیر، این میزان را به نزدیک صفر کاهش داد.
هم اکنون، کل مناسبات تجاری دهلی نو و اسلام آباد حدود 2.7 میلیارد دلار است و این در حالی است که پتانسیل تجاری آنها حدود 40 میلیارد دلار برآورد شده است.
سیاست خارجی هند جدید متأثر از متغیرهای منطقه ای خواهد بود
بدون توجه به ترکیب دولت در دهلی نو، به نظر نمی رسد که سیاست خارجی هند دستخوش تغییرات عمده شود و پیش از آنکه تفکرات ناسیونالیستی و سنت گرای نخست وزیر جدید جهان خارج را تحت تأثیر قرار دهد، این تفکرات در جامعه درونی هند بازتاب خواهند داشت. البته بخشی از رویکردهای جهان خارج (بطور خاص جهان اسلام) در قبال دهلی نو به ویژه در مسئله اقلیت ها و جامعه مسلمان این کشور، متأثر از اوضاع و تحولات درونی هند خواهد بود.
ضمن اینکه رویکردها در دولت جدید هند با متغیرهای متعدد دیگری در منطقه پیوند مستقیم خواهد داشت که بدون در نظرداشت این عوامل نمی توان ارزیابی قطعی از سیاست های هند در قبال حوزه پیرامونی خود، به ویژه با پاکستان، ارائه کرد.
نوع بازی آمریکا در روابط بین پاکستان و هند، جابجایی قدرت در افغانستان، خروج نظامیان خارجی از افغانستان و خلاء قدرت در این کشور، سهم طالبان و دیگر گروه های وابسته به پاکستان در قدرت آینده افغانستان، سرنوشت طالبان در پاکستان و قرار گرفتن در مسیر سیاسی، تنش در روابط نظامیان با دولت در پاکستان، عامل چین و روابط پکن-اسلام آباد، ... از جمله عواملی هستند که نقش مستقیم و بسزایی در تعیین نوع روابط و مناسبات دهلی نو با اسلام آباد خواهند داشت.
نظر شما :