آمریکا سامانه دفاع موشکی را فعال می کند
به نام ایران، به ضرر روسیه
دیپلماسی ایرانی: بحران اوکراین زنگ های خطر را برای امریکایی ها به صدا درآورده است. تمام طرح های مسکوت مانده امریکا در منطقه اندک اندک از کما خارج می شوند. در تازه ترین دور از موضع گیری های ایالات متحده ، چاگ هاگل، وزیر دفاع آمریکا اعلام کرد که واشنگتن و متحدانش ممکن است در زمان بندی استقرار سامانه های ضد موشکی در اروپا تجدید نظر کنند. هاگل در خصوص احتمال کاهش دوره زمانی برای استقرار سامانه های رهگیری موشک در لهستان گفت: ما هر جایی که نیاز باشد تجدید نظر می کنیم زیرا تهدید موشک یک واقعیت بوده و تئوری نیست.
این برای نخستین بار نیست که آمریکا نسبت به استقرار سپردفاع موشکی در لهستان اعلام آمادگی می کند. آمریکا پیش از این تهدیدات احتمالی از سوی ایران را عامل اصلی استقرار این سامانه بیان کرده بود اما مقامات روسیه نسبت به این اقدام واکنش نشان داده و اظهارات مقامات آمریکایی را تنها یک بهانه دانسته و گفته اند: هدف اصلی آنها روسیه است نه ایران. حتی در مقابل روسیه تهدید کرده موشک های اسکندر را که توان حمل کلاهک هسته ای دارند، در برابر سایت های دفاع موشکی ناتو در رومانی و لهستان مستقر می کنند. باراک اوباما پس از انتخاب به سمت ریاست جمهوری آمریکا، درسال ۲۰۰۸ برای ایجاد فضای مناسب در مناسبات روسیه و آمریکا، اجرای طرح سپر دفاع موشکی را به حالت تعلیق درآورده بود. به نظر می رسد بحران اوکراین بار دیگر زمینه استقرار این سامانه را برای آمریکا مهیا کرده است. در این رابطه با اسماعیل بشری پژوهشگر خلع سلاح مرکز تحقیقات استراتژیک گفت و گویی داشتیم که در زیر می خوانید:
آیا اظهارات جدید وزیر دفاع آمریکا با همتای لهستانی مبنی بر استقرار سپر دفاع موشکی مرتبط با بحران اوکراین بوده یا در ادامه استراتژی دفاعی آمریکا در منطقه آسیای میانه است؟
می توان گفت تا حدود زیادی این دو بحث به هم مرتبط است. آمریکا پیش از این نیز در نظر داشت که این کار را انجام دهد. آمریکا می خواست در لهستان سامانه دفاع موشکی و در جمهوری چک نیز رادار x-band نصب کند. بهانه آمریکا نیز ایران بود. مسئولان آمریکایی ادعا می کردند که به دلیل توسعه سامانه موشکی در ایران و بر اساس برآوردهای صورت گرفته مبنی بر اینکه ایران می تواند موشک هایی با قابلیت نزدیک شدن به خاک ایالات متحده را ازمایش کند ، از این رو باید مسیر موشک ها از سمت شمال آمریکا باشد تا مسافت کوتاهی را طی کند به همین دلیل سپر دفاع موشکی را در لهستان قرار می دهد. استقرار سپر دفاع موشکی در آلاسکا نیز به همین منظور بود.
نحوه عملکرد این سامانه دفاع موشکی به چه شکل است ؟
آمریکا سه لایه را برای این سامانه در نظر گرفته است. لایه ابتدایی،لایه میانی و در نهایت لایه نهایی یا پایانی. در لایه اول به این صورت است که سیستم ها در جایی مستقر شود که به محض پرتاب موشک از جانب دشمن، مورد هدف قرار گیرد. لایه دوم هم اینگونه است که در صورتی که موشک از لایه اول گذر کرد، در لایه دوم مورد هدف قرار گیرد. نام این لایه به اصطلاح midcourse است. لایه سوم سامانه ضد موشک پاتریوت است که در داخل آمریکا بوده و در صورت مورد هدف قرار گرفتن موشک دشمن و گذر از دو لایه دیگر مورد استفاده قرار می گیرد. البته روس ها گفته اند که استقرار سامانه دفاعی موشکی _ لایه دوم _ که قرار است به منظور مقابله با تهدیدهای ایران مستقر شود، بهانه بوده و درواقع این سامانه در برابر روسیه است. البته این مساله مسکوت مانده بود. جهت گیری آمریکا در زمان اوباما تجهیز برخی ناوشکن ها به سیستم ages یعنی دفاع موشکی دریایی است که آنها نیز دارای رادارهای قوی x-band به اضافه موشک های اینترسپور استاندارد یعنی sa2 یا as3 است که می تواند در مرحله میانی درگیر شود. از طرفی به دلیل اینکه این سامانه بر روی ناوشکن نصب می شود، متحرک بوده و هرگاه آمریکا بخواهد می تواند این ناوشکن ها را در دریای سیاه یا مدیترانه مستقر کند. قرار بود تا آخر سال 2013، حدود 21 ناوشکن به این سیستم مجهز شود که هم در شرق دور، هم خاورمیانه و هم مدیترانه برای دفاع موشکی مورد استفاده قرار گیرد. اظهارات کنونی وزیر دفاع آمریکا و همتای لهستانی نیز بیشتر به منظور تحت فشار قرار دادن روسیه است تا احساس ضرورت دفاعی از سوی آمریکا . واشنگتن به دنبال در منگنه قرار دادن مسکو است تا بدین ترتیب مداخله های این کشور را در اوکراین به حداقل برساند. در نهایت نیز آمریکا به خانه اول یعنی مسکوت گذاشتن استقرار این سامانه برخواهد گشت.
اگر دغدغه آمریکا ایران بوده، چرا از کشور آذربایجان برای استقرار سامانه استفاده نمی کند؟
جمهوری آذربایجان بارها اعلام کرده که نمی خواهد پایگاهی علیه ایران باشد. البته روس ها برای اینکه این بهانه را از آمریکا مبنی بر رصد فعالیت های موشکی ایران بگیرد، گفته بود به جای استقرار سامانه در لهستان و ایجاد رادار در چک، از رادار قبله که زمان اتحاد شوروی در شمال آذربایجان احداث شده بود، بهره ببرد.
این رادار نیز از نوع x-band است و تا حدی برد آن به اقیانوس هند می رسد و می تواند موشک را رصد کند. روس ها پیشنهاد کردند به صورت مشترک یعنی هم آمریکا و هم روسیه از این رادار استفاده کنند. اگر چنین پیشنهادی پذیرفته می شد جهت رادار به سمت ایران قرار می گرفت و نه روسیه اما آمریکا به دنبال استقرار راداری در چک و سیستمی در لهستان به منظور استفاده دومنظوره بود. یعنی هم تهدیدات ایران را خنثی و هم تهدیداتی که در آینده ممکن است از سوی روسیه متوجه آنها شود را کنترل کند. آمریکا به بهانه مسایلی که در سوریه می گذرد در خاک ترکیه موشک های پاتریوت را نصب و به بهانه های دیگر یک رادار x-band نیز در اسرائیل مستقر کرد. راداری که در اسرائیل نصب شده با سامانه های دفاع موشکی چند لایه اسرائیل _ موشک های ایرا که همان نقش موشک های استاندارد که جهت گیری آن به سمت ایران است را ایفا می کند_ مرتبط است. در عین حال آمریکا در خلیج فارس با واگذاری سامانه های پاتریوت به کشورهای این حوزه تقریبا یک دفاع چند لایه ای در برابر فعالیت های موشکی ایران به وجود آورده است. از طرفی احتمال استفاده از ناوشکن های دارای سیستم ages در خلیج فارس و دریای عمان نیز وجود دارد. با این همه اینکه دوباره آمریکا به سراغ لهستان رفته است به طور حتم می خواهد روسیه را تحت فشار قرار دهد.
آیا این احتمال وجود دارد که با نصب این سامانه در برابر روسیه، این کشور اقدام به امضای پیمان نظامی – امنیتی با چین کند؟
چین در شرایط دخالت در یک درگیری نظامی نیست. گرچه این کشور به لحاظ اقتصادی از رشد بالایی برخوردار بوده و حتی یکی از قدرتمندترین کشورهای اقتصادی است اما نمی خواهد با رقیب خودش در آسیای میانه یعنی روسیه، همکاری نظامی داشته و دشمنی با آمریکا را به جان بخرد. آمریکا ،چین را برای خود تهدید می داند و چین نیز در مسیر تقویت نیروهای مسلح خود حرکت کرده و سعی می کند در دریا، هوا و حتی فضا حرف هایی برای گفتن داشته باشد. از طرفی آمریکا نیز توجه خود را معطوف به شرق آسیا به خصوص چین کرده اما این موارد باعث نمی شود که آمریکا، چین را تبدیل به دشمن بالقوه خود کند. آمریکا تهدید را احساس اما سعی می کند با چین در زمینه های مختلف رقابت داشته باشد تا دشمنی. به همین دلیل احساس نمی کنم روسیه و چین بتوانند اتحاد نظامی تشکیل دهند. گرچه پیمان شانگهای یک پیمان امنیتی است اما هدف آن همکاری نظامی نیست، بلکه همکاری امنیتی برای مقابله با مواد مخدر و صدور تروریسم است. چین از ناحیه سین کیانگ احساس خطر می کند و روسیه هم از طرف چچنی ها و دیگران. علاوه بر این کشورهای آسیای میانه که عضو پیمان شانگهای هستند تمایل ندارد دوباره در دامان روسیه قرار بگیرند. این کشورها تلاش می کنند نیروهای نظامی روسیه را از خاک خود بیرون کرده و حتی مرزهایی را که به نیروهای روسی سپرده بودند، مجددا در اختیار و کنترل خود بگیرند. این کشورها به هیچ وجه تمایلی به تبدیل شدن به دشمن غرب با ورود به پیمان نظامی با روسیه ندارند.
اتحادیه اروپا نیز نسبت به استقرار سپر دفاع موشکی اظهار نگرانی کرده است. نگرانی اروپا از این روست که ممکن است روسیه دست به اقدام متقابل در اروپا بزند. با در نظر گرفتن این مساله آیا لهستان راضی می شود که با استقرار این سامانه، اروپا را در تنگنا قرار دهد؟
اتحادیه اروپا پیش از این نیز احساس نگرانی کرده بود. روس ها تهدید کرده بودند که در صورت استقرار سامانه دفاع موشکی در لهستان، آنها نیز سامانه ای در کالینینگراد نصب خواهند کرد. قاعدتا این سامانه می تواند اروپا را تهدید کند. در کل باید گفت که این سامانه ها بیشتر دفاعی هستند تا تهاجمی. اما معمولا کشورها ابتدا دفاع خود را تقویت کرده که آسیب نبینند و سپس اگر حمله ای صورت گرفت، بتوانند آن را خنثی کرده و به تهاجم دست بزنند. در سال 1960 دو ابرقدرت یعنی شوروی و آمریکا در رقابت ساخت موشک های بالستیکی بین قاره ای به سر برده و به این وسیله یکدیگر را تهدید می کردند. از همان زمان دولتمردان هر دو کشور در این اندیشه بودند که سامانه های ضد موشکی را ایجاد کنند. همین سامانه ها نیز باعث شد که رقابت های تسلیحاتی بیشتر شود. طرفین سعی کردند موشک هایی بسازند که از سامانه های دفاعی یکدیگر عبور و ضربه اول را بزند. این دل نگرانی ها منجر به امضای قرارداد آنتی بالستیک یا همان معاهده ضد موشک بالستیک میان شوری و آمریکا شد. اما اکنون این مساله دوباره تشدید شده است. هرچه سامانه های دفاعی قوی شود، کشورها سعی می کنند موشک های تهاجمی برای عبور از این سامانه بسازند. در حال حاضر، وضعیت متناقضی پیش آمده است. از یک طرف بر اساس قراردادی که میان آمریکا و روسیه امضا شده، طرفین رضایت داده اند که تسلیحات هسته ای خود را کاهش، و تعداد موشک های بالستیک را از حالت آماده باش به غیرفعال تبدیل کنند. اما خبری منتشر شده بود که آمریکا برخی از سیلوهای خود را از موشک تخلیه کرده اما سیلو تعطیل نشده است؛ بلکه فقط موشک به انبار رفته و از حالت آماده باش خارج شده است. این نشان می دهد دو طرف به یکدیگر اعتماد ندارند تا این سیلوها تعطیل شود.
اوکراین نیز در این قضیه نقش داشته و یکی از دلایلی که روسیه در اوکراین حالت تهاجمی به خود گرفت اقدامات غرب و آمریکا برای تحت فشار قراردادن مسکو بود. اوکراین نیز ترجیح می دهد با اتخاذ موضع گیری های خنثی به نوعی در میانه این جدل بایستد تا اینکه به اتحادیه اروپا یا ناتو بپیوندد و ناتو را همسایه روس ها کند. روسیه در زمان شوروی پس از جنگ جهانی دوم برای اینکه از حملات غرب مصون بماند، با استقرار نظام کمونیسیتی در آن کشورها سعی کرد، نقش حایلی میان خود و غرب ایجاد کند. اما پس از فروپاشی شوروی، تنها دو کشور اوکراین و بلاروس نقش حایل را بازی کردند. حال اگر اوکراین به سمت اروپا برود و سپس عضو ناتو شود، دیگر روس ها ناتو را در همسایگی خود می بینند. پیش از این ناتو به وسیله ترکیه در جوار روسیه بود اما به دلیل اینکه گرجستان و ارمنستان کشورهای مستقلی شدند، روسیه همسایه ناتو نبود. حال از طریق اوکراین نسب به همسایگی با ناتو احساس خطر می کند. به همین دلیل هم در اوکراین دست به تهاجم زده است.
ریسکی که آمریکا در استقرار این سامانه دفاعی پذیرفته این است که این حرکت ها می تواند روسیه را نسبت به ایجاد پایگاه های موشکی در مناطق مرزی با اروپا تحریک کرده و سامانه های غیرفعال را این کشور را فعال و پایگاه های دریایی آن را مجددا مجهز کند. به نظر شما چرا آمریکایی ها تن به چنین ریسکی زدند؟
من نام این را ریسک نمی گذارم. غرب از قبل حالت تهاجمی داشته است. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق، حالت تهاجمی غرب افزایش یافته و به سرعت اروپای شرقی را فتح کرد. این فرایند به محض رسیدن به اوکراین و بلاروس کند شد اما در مناطق دیگر مانند آسیای میانه و قفقاز بسیار قوی عمل کرد. روسیه نیز تنها در ارمنستان پایگاه قوی داشته و توانسته با این کشور همکاری نظامی داشته باشد. آذربایجان هم روابط نزدیکی با ترکیه و آمریکا دارد. گرجستان نیز پس از حوادث آبخازیا به سمت غرب رفت. این مساله در خصوص رژیم اسرائیل هم مصداق دارد. اگر می بینیم روسیه همچنان رادار قبله در آذربایجان را حفظ و از دست نداده به این دلیل است که به آذربایجان اجاره بهای آن را می پردازد در غیراینصورت باید رادارهای آن منطقه را نیز جمع کند. روس ها تنها به دلایل دفاعی حاضر شدند اجاره بهای این رادارها را به آذربایجان پرداخت کنند.
آیا احتمال درگیری نظامی میان روسیه و غرب وجود دارد؟
خیر زیرا روس ها در موضع قوی همانند دوره پیش از فروپاشی نبوده و خیلی چیزها را از دست داده اند. مسایل اقتصادی پس از فروپاشی شوروی بر کشور خیمه زده است. روسیه نیاز به فروش گاز و نفت به غرب داشته و صنایع این کشور توانایی رقابت با غرب را ندارد. تسلیحات نظامی این کشور نیز مدت ها است از رقابت با غرب بازمانده است. دغدغه اصلی پوتین در دوره اول ریاست جمهوری بازسازی این کشور به خصوص در حوزه اقتصاد بوده است. این نیز نیاز به همکاری دارد. بازارهای روسیه در کشورهای جهان سوم با توسط چینی ها یا غربی ها اشغال شده اند. متحد استراتژیک روسیه یعنی کوبا نیز پس از فیدل کاسترو درهای خود را بر روی سرمایه گذاری غرب گشوده است که نشان از تعدیل سیاست های کوبا دارد. از این رو، روسیه دیگر قدرت سابق برای اعمال نفوذ بر کشورهای دورتر را ندارد. تمام هم و غم امروز روسیه حفظ خارج نزدیک است. در حالی که این خارج نزدیک هم در حال نوسان میان روسیه وغرب است. می توان گفت بلاروس تنها متحد بسیار قوی برای روسیه است، اما کرملین از جانب بلاروس نیز احساس خطر می کند که مبادا حالت دومنیو به بلاروس هم سرایت کند.
آیا استقرار سامانه دفاع موشکی در لهستان این امکان را برای کشورهایی که دل خوشی از روسیه ندارند مانند گرجستان، به وجود می آورد که به ایجاد چنین پایگاه هایی در کشورشان فکر کنند. گرجستان پیش از این اعلام کرده بود که خواهان پیوستن به ناتو است.
برد این رادارها به صورتی است که نیاز نیست در گرجستان هم چنین سیستمی نصب شود. از طرفی غرب ریسک ایجاد چنین چالشی در گرجستان را به جان نمی خرد. البته همکاری های نظامی و مانورهای مشترک میان این کشورها برگزار می شود و غربی ها تمام تلاش خود را می کنند تا با سرمایه گذاری در گرجستان، پیوندهای آبخازیا و اوستیای جنوبی با روسیه را سست کنند.
انتشار اولیه: سه شنبه 3 اردیبهشت 1393/ باز انتشار: دوشنبه 8 اردیبهشت 1393
نظر شما :