با سکوت تایید آمیز از انتخاب بوتفلیقه

امریکا پرونده انقلاب‌های عربی را بست

۳۱ فروردین ۱۳۹۳ | ۱۶:۲۷ کد : ۱۹۳۱۷۱۵ اخبار اصلی خاورمیانه
در حالی که ایالات متحده بعد از فروپاشی دیوار برلین گسترش نفوذ و قدرت خود را در جهان صد چندان کرد اکنون به نظر می‌رسد باید به خود در برابر عقب‌نشینی‌هایی که متحمل می‌شود، درس حفظ خویشتنداری بدهد.
امریکا پرونده انقلاب‌های عربی را بست

دیپلماسی ایرانی: وقتی که جان کری، وزیر امور خارجه امریکا چند روز پیش به الجزایر سفر کرد تا در دیدار با عبدالعزیز بوتفلیقه، رئیس جمهوری الجزایر در حقیقت انتخاب مجدد او را به سمت ریاست جمهوری این کشور علی رغم وضعیت جسمانی ای که همه از آن خبر دارند، تبریک بگوید، باراک اوباما، رئیس جمهوری امریکا عملی کردن تصمیم خود برای قفل زدن به پرونده ای که به "بهار عربی" موسوم شد را آغاز کرد، پرونده ای که تلاش می کرد تبادل قدرت در خاورمیانه را نهادیه کند. قبل از آن روسای جمهوری سابق جهان عرب، زین العابدین بن علی و حسنی مبارک و معمر قذافی و علی عبدالله صالح در کوتاه ترین زمان ممکن در تاریخ منطقه سقوط کرده بودند.

آیا ناامیدی امریکا عامل اصلی خودداری واشنگتن از پافشاری بر مطالبات مردمی جهان عرب برای تغییر و انجام اصلاحات سیاسی در دنیای عرب است؟ یا این که به دلیل مشکلاتی که در سال های اخیر پیش آمده امریکا تصمیم گرفته است که راهی دیگر را بپیماید.   

این فقط سوریه و اوکراین نیستند که عنوان دست انداز در سیاست خارجی امریکا را به خود اختصاص داده اند. در عراق، ایالات متحده سه سال پیش در حالی که نتوانست بر بقای نیروهای امریکایی در خاک عراق به دلیل مخالفت نوری مالکی، نخست وزیر عراق با بغداد توافق برسد و مصونیت قضایی در برابر دادگاه های عراقی برای نیروهایش در این کشور بگیرد، مجبور شد که نیروهای خود را از آن کشور خارج کند. در افغانستان نیز هیچ تضمینی وجود ندارد که رئیس جمهوری آینده این کشور بتواند تصمیمی غیر از تصمیمی که حامد کرزی، رئیس جمهوری فعلی افغانستان که ماه های پایانی دوران ریاست جمهوری اش را می گذارند، گرفت، اتخاذ کند.

اگر سال های "بهار عربی" به حساب موفقیت های سیاست خارجی امریکا نوشته می شدند، اکنون واقعیت کاملا عکس آن را می گوید. لیبی ای که نیروهای پیمان آتلانتیک شمالی این کشور را از دست قذافی نجات دادند امروزه به کشوری نامناسب برای زندگی به دلیل شورش ها و ناآرامی های امنیتی و سیاسی که سراسر این کشور، از پایتخت آن گرفته تا شهرهای پیرامونی آن را فرا گرفته تبدیل شده است. لیبی در سایه تقاضاها برای فدرالیسم و تجزیه بر اساس ویژگی های قبیله ای و منطقه ای در بدترین وضعیت ممکن به سر می برد. وضعیت در این کشور به جایی رسیده که انتقال کامیون های نفت کش از سواحل به دیگر نقاط این کشور به آرزویی افسانه ای تبدیل شده است.

امریکا نمی تواند هم پیمانانش را قانع کند که توافق تاریخی با ایران که تضمین می دهد ایران کشور هسته ای بدون برخورداری از بمب هسته ای است، گریزناپذیر است و باید همه با آن کنار بیایند.

وضعیت نمونه یمنی نیز چندان بهتر نیست، به رغم این که رسما فدرالیسم در این کشور به رسمیت شناخته شده و مناطق به سمت حکومت های منطقه ای متمایل شده اند، جنگی که القاعده برای ویرانی دولت مرکزی انجام داده است هیچ چیز جز عقب نشینی دولت مرکزی را نشان نمی دهد، در عین حال جنوبی ها نیز همچنان نسبت به وضعیت جاری راضی نیستند و می گویند از فدرالیسمی که باید حقوقشان را به رسمیت بشناسد سهمی نبرده اند.

در مصر، واشنگتن به هیچ وجه مطمئن نیست که رایحه تغییرات سرنوشت این کشور را به سمتی نرود که عبدالفتاح السیسی در انتخابات ماه می پیش رو رئیس جمهوری این کشور نشود. در عین حال ایالات متحده به هیچ وجه از این که روحی تازه به روابط مصری – روسی دمیده شود، خشنود نیست. مسائلی که هیچ کدام به هیچ وجه باب میل امریکا نیستند.

در منطقه خلیج فارس، امریکا نمی تواند هم پیمانانش را قانع کند که توافق تاریخی با ایران که تضمین می دهد ایران کشور هسته ای بدون برخورداری از بمب هسته ای است، گریزناپذیر است و باید همه با آن کنار بیایند. مساله ای که به نوعی به رسمیت شناختن نفوذ گسترده ایران در خاورمیانه نیز محسوب می شود.  

در حالی که ایالات متحده بعد از فروپاشی دیوار برلین گسترش نفوذ و قدرت خود را در جهان صد چندان کرد اکنون به نظر می رسد باید به خود در برابر عقب نشینی هایی که متحمل می شود، درس حفظ خویشتنداری بدهد.

منبع: النهار/تحریریه دیپلماسی ایرانی/11

کلید واژه ها: الجزاير بهار عربي


نظر شما :