آیا انتخابات می تواند به بحرانها پایان دهد؟
عراق جنگ زده مالکی
دیپلماسی ایرانی: انفجارهای تررویستی در عراق همچنان ادامه دارد. تعداد کشته های عملیات های انتحاری روز به روز بیشتر می شود به نحوی که سازمان ملل در آخرین گزارش خود بیان کرده است تنها طی 9 روز ابتدای ماه مارس بیش از 120 نفر در عراق کشته شده اند. از این رو برخی بر این باورند که عراق دچار یک جنگ داخلی شده است. جنگی میان تروریست ها و دولت عراق. اما در این میان عده ای بر این باورند ردپای فرقه گرایی را می توان در این عملیات مشاهده کرد. با این همه آنچه هم بر آن اتفاق نظر دارند، عملکرد دولت مالکی در نحوه برخورد با قومیت ها و تروریست هاست. انتقادها به دولت مالکی به حدی است که حتی صدای دیگر کشورها را هم در آورده است. اسامه النجیفی، رئیس پارلمان عراق که به امریکا سفر کرده است در گفت وگو با روزنامه الحیات، چاپ بیروت گفته است که وقتی با مقام های امریکایی گف وگو می کرده از این که به صراحت از نوری مالکی انتقاد می کرده اند، شگفت زده شده است. با این حال بحران های داخلی عراق روز به روز دامنه بیشتری پیدا می کند. گروه تروریستی داعش و القاعده توانسته اند دامنه فعالیت های خود را گسترش دهند. از سویی دیگر به نظر می رسد ارتش دیگر انگیزه ای برای مقابله ندارد. از این رو بحران های به وجود آمده طی ماه های اخیر در این کشور موجب شد تا با علیرضا آیتی کارشناس مسایل خاورمیانه به گفت وگو بپردازیم که در ادامه می خوانید:
طی ۹ روز اول ماه مارس بیش از ۱۲۰ نفر در عراق کشته شده اند. بر اساس گزارش سازمان ملل، از آغاز سال میلادی تاکنون بیش از ۱۸۵۰ نفر قربانی جنگ فرقه ای شیعه و سنی در این کشور جنگ زده بوده اند. آیا بروز این حوادث تقابل گروه های سنی و گروه های تروریستی داعش و القاعده با مالکی است؟
خیلی ها تلاش دارند مسائل امنیتی و کشتارهای عراق را فرقه ای و مذهبی نشان دهند که به نظرم در چارچوب مدل فتنه و توطئه قابل تحلیل و ارزیابی باشد. عراق کشور متنوعی است و قطعا برای توزیع قدرت، سیاست و مناصب در این کشور اختلاف نظرات وجود دارد و همیشه سهم خواهی ها تداوم خواهد یافت ولی تاریخ عراق تاریخ همزیستی مسالمت آمیز اقوام و طوائف است و همواره رژیم های مستبد و تمامیت خواه همچون صدام با سیاست های خود باعث افزایش طائفه گرائی شده اند. دولت کنونی عراق برآمده از انتخابات و قانون اساسی است و هنوز بعد از ده سال از سقوط صدام و سه سال بعد از خروج آمریکائی ها نتوانسته از چالش هائی که گروه ها و احزاب برایش ایجاد می کنند خلاصی یابد. چالش امنیتی نیز هیچگاه فروکش نکرده و تحولات سوریه و سیاست فتنه گری و طائفه زائی برخی کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی نیز اوضاع امنیتی عراق را بدتر کرده است. قبل از بحران سوریه، اختلاف نظرات بیشتر سیاسی بود و تروریست ها نتوانستند مسائل را ایدئولوژیک کنند ولی بعد از بحران تلاش شد مذاهب و طوائف را رودروی هم قرار دهند که البته هنوزموفق نشده اند وغالب اهل تسنن به تروریست ها پاسخ نداده اند.
هم اینک آنچه در فلوجه می گذرد، محوریت فرماندهان ارتش بعث و برخی جوانان عضوگیری شده با حقوق مکفی است که خود را بعنوان عشائر الانبار معرفی می کنند. در اصل عشائری با تروریست ها همسوئی نکرده اند بلکه برخی کشورهای منطقه با نظامیان بعثی و بخشی از القاعده تندرو هماهنگ تر شده اند و تلاش دارند بحران را به سایر نقاط عراق گسترده سازند. دولت و ارتش عراق نیز قصد ندارد با براه انداختن کشتار در فلوجه (کاری که آمریکائی ها در زمان اشغال کردند)، مشکلاتی با اهل تسنن ایجاد کند، بنابراین فعلا منطقه را محاصره نموده تا تروریست ها فرسوده شوند و عشائرالانبار بتوانند خودشان منطقه را پاکسازی کنند.
عملکرد مالکی در برخورد با القاعده در الانبار چگونه ارزیابی می شود؟
عملکرد ارتش و دولت در قبال استان الانبار تاکنون عقلانی و هوشمند ارزیابی می شود. عدم همکاری برخی احزاب سیاسی عراق همسو با کشورهای منطقه با دولت مالکی و تداوم انباشت سلاح و اقدامات تروریستی در عراق وضعیت سختی ایجاد کرده که به لحاظ نظامی و عملیاتی، لازم است عملیات سنگینی روی فلوجه انجام شود. ولی به لحاظ استراتژیک و راهبرد دولت مالکی برای همکاری با همه طوائف و قبائل عراق بر اساس وفاق ملی و همچنین ابعاد انسانی، تصمیم فعلا حمله نظامی سنگین و اشغال کلاسیک این منطقه نیست. با این حال تداوم این بحران باعث جسارت بیشتر تروریست ها و افزایش دامنه بحران به خارج از فلوجه می شود که آن هم مطلوب نیست. وضعیت پرچالشی برای ارتش عراق ایجاد شده که باید مدیریت کرد. اگر حامیان منطقه ای تروریست ها از سوی مردم عراق به ویژه اهل تسنن طرد شده وجامعه بین المللی و سازمان ملل نیز با قاطعیت بیشتری وارد شوند امکان حل بحران بیشتر می شود.
گفته شده انتخابات می تواند خط پایانی بر کشمکش های سیاسی در عراق باشد؛ حال اگر مالکی دوباره انتخاب شود، آیا این حوادث تشدید خواهد شد؟
عراق به دلیل بافت موزائیکی وتنوع در طوائف همواره با کشمکش ومنازعات سیاسی مواجه خواهد بود به ویژه اینکه قانون اساسی عراق نیز همه چیز را روشن و تکمیل نکرده و برخی بندها با تفسیر همراه می شود که تفسیر هم دردسرخود را دارد. انتخابات که به پایان رسید، منازعات برای تقسیم پست ها و کرسی های وزارتی آغاز می شود که خود این پروژه زمان بر است و اگر در این زمان، بحران مقطعی هم ایجاد شود و تنش هائی در بین طوائف و شخصیت های مهم از گروه های سیاسی نیز بروز کند کار را طولانی تر می کند. بعد از انتخابات 2010 یک سال طول کشید تا دولت تشکیل شد.
مالکی عربستان و قطر را متهم به دست داشتن در حوادث عراق می کند، آیا این اظهارات آیا این فرار رو به جلو است یا حقیقت دارد؟
قبل از بحران سوریه کمتر شنیده می شد که دولتمردان عراقی به صورت مستقیم عربستان یا قطر یا ترکیه را مورد خطاب قرار دهند و آنها را متهم کنند. در عوض مرتبا عربستان و برخی کشورهای عربی به دولت و مجلس عراق حمله می کردند و در اجلاس های منطقه ای و بین المللی مواضع منفی علیه عراقدر نظر می گرفتند. بعد از بحران سوریه و اثبات حمایت برخی کشورهای عربی از تروریست ها در سوریه، سرریز ناامنی ها به عراق و افزایش بی ثباتی در برخی مناطق سنی نشین، عراقی ها به اسناد و اعترافات مهمی از تروریست ها دست یافتند که اثبات می کرد چه کسانی در انفجارات و ناامنی های عراق دست دارند. البته بلحاظ منطقی، وقتی عربستان و قطر به لحاظ سیاسی عراق را به رسمیت نمی شناسد و دائم به ملت و دولت عراق حمله کنند، قطعا در بعد امنیتی نیز از بی ثباتی در عراق حمایت لازم را به عمل خواهند آورد تا مثلث سیاسی – امنیتی و تبلیغاتی اهداف لازم این کشورها را تامین کند.
یکی از دیدگاه های مطرح شده در مورد ضعف سیستم نظامی –امنیتی مالکی، پذیرفتن و به خدمت گرفتن هزاران بعثی در ارتش و سازمان امنیت است که موجب بروز شکافی در این سیستم ها شده و عملا بخشی از نیروهای نظامی و امنتی از کنترل مالکی خارج شده اند و در حال همکاری با گروه های تروریستی هستند، آیا این دیدگاه واقعیت دارد؟
بعد از فروپاشی صدام و تشکیل نهادهای مدنی و امنیتی و نظامی جدید، کمیته بعثی زدائی بر اساس قانون اساسی تشکیل شد تا افسران بعثی که دستشان به خون مردم عراق آغشته می شود کنار گذاشته شوند. صدام در زمان خود بسیاری از مردم عراق را به زور به عضویت حزب بعث درآورده بود که همه آلوده به فساد و کشتار نبودند. بنابراین بخشی از جامعه عراق حتی در میان شیعیان عضو حزب بعث بودند که برخی بعدا با سیستم صدام هم درگیر شدند و بازداشت وا عدام و برخی هم فرار کردند. نام کمیته بعثی زدائی بعدا به لحاظ حساسیت اهل تسنن به کمیته عدالت و تحقیق تغییر کرد و دولت عراق برای نشان دادن حسن نیت، بسیاری از رده های پائین حزب بعث را به خدمت گرفت. در ارتش و نهادهای نظامی نیز افسران بعثی و فرماندهان دارای تجربه بودند و سوابق ملی داشتند که بکار گیری شدند. البته نفوذی های بعثی در نهادهای نظامی و امنیتی برخی تخریب هائی داشته اند که باید معالجه شود ولی مالکی گزینه ای ندارد که از تجربه و سوابق ملی این ها بهره ببرد. لازم است ارتش عراق و مستخدمین جدید آموزش و مهارت های لازم را کسب کند تا دست دولت برای بازنشسته کردن این افراد بازتر باشد. البته در سالهای گذشته، تعدادی از افسران بعثی که بازنشسته شدند به صورت خودکار جذب تروریست ها شدند که این هم معضلی برای دولت عراق است.با وجود همه این مسائل، ارتش و نهادهای نظامی و امنیتی در سیطره کامل دولت بوده و انشقاق یا تجزیه در آن دیده و گزارش نشده است. تروریست ها بقدری در عراق جنایت کرده اند که جامعه عراق(ارتش و مردم) بسختی با آنان کنار می آیند.
در حال حاضر درصد بیشتر افرادی که در ارتش برای مقابله با گروه های تروریستی هستند، شیعی بوده که انگیزه ای برای مبازره ندارند. به این دلیل که معتقدند درگیری میان آنها و سنی ها در نهایت انگ فرقه گرایی را به آنها می چسباند. سنی ها هم با سنی ها نمی جنگند. کردها هم که در این حوزه حضور ندارند. حال این پرسش مطرح است که دلیل عدم انگیزه ارتش و سازمان های امنیتی برای مقابله چیست؟
ناموفق بودن برخی عملیات های ارتش علیه تروریست ها را من بیشتر ناشی از بی تجربگی می دانم. البته انگیزه بسیار مهم است که خود این عامل در موفقیت ارتش تاثیر دارد. فرسایشی شدن ناامنی ها نیز بنوعی نیروها را خسته می کند. در سوریه انگیزه ارتش سوریه، ایدئولوژی ضد صهیونیستی بوده که ارتش را منسجم نگه داشته است. ارتش سوریه جنگ با تروریست ها را همسو با جنگ با اسرائیل می داند و به همین خاطر موفق بوده است. شاید در عراق انگیزه ملی و وطنی بیشتر باید در ارتش تقویت شود. ارتش عراق البته طائفه ای نیست چون در آخرین کمینی که تروریست ها علیه فرماندهان ارتش عراق در الانبار بکارزدند، محمدالکروی فرمانده تیپ هفتم در آن منطقه یک سنی بود که شهید شد. موضوع دیگر، فنی و خبره عمل کردن نظامیان بعثی مستقر در فلوجه(مجموعه داعش بعلاوه القاعده البته) است که تجربه سی سال جنگ با همسایگان و سیطره امنیتی بر کل عراق را دارند . از این رو در انفجار، تجهیز، برنامه ریزی و تخریب خوب عمل می کنند.
چرا مالکی از کردها برای حضور در سیستم ارتش و سازمان های امنیتی استفاده نمی کند؟ این یکی از انتقادهای اصلی کردها به دولت مالکی مبنی بر عدم پذیرفتنشان در ارتش و نهادهای امنیتی است.
کردها عناصر و پشمرگه های خود را برای امنیت اقلیم بکار گیری کرده اند و موفق هم بوده اند. البته بعد از بحران سوریه، اقلیم نیز هدف قرار گرفت که نشان داد پیشمرگه ها هم آسیب پذیر هستند. مسائل بین اقلیم و دولت مرکزی، پیچیده و پرمناقشه است که در چارچوب قانون اساسی و توافق نامه های بین طرفین باید حل و فصل شود. اکراد با فروپاشی صدام بلافاصله مسیرهای کردی خود را رفتند و تلاش کردند در بسیاری از مسائل خود را از عراق مادر جدا نگه دارند. یکی از مقامات ارشد اقلیم گفته است اگر فقط یکی از کشورهای همسایه عراق موافقت کند، ما براحتی به استقلال می رسیم. به همین دلیل در چنین وضعیت و تفکراتی باید دید دولت مرکزی عراق چگونه در بحث ارتش و نهادهای نظامی و امنیتی با اقلیم به توافق می رسد. تاکنون اقلیم از حضور نیروهای نظامی دولت مرکزی عراق در مناطق مورد منازعه(کرکوک و . . .) بشدت ناراضی بوده و در بحران سوریه زمانی که دولت مالکی، فرماندهی عملیات دجله برای کنترل اوضاع امنیتی منطقه را تشکیل داد اکراد اعتراض کردند و بحران درست کردند.ضمن اینکه باید دید آیا ظرفیت های اقلیم در بحث نیرو بحدی است که بتواند به کمک دولت عراق بیاید و کل عراق را پوشش دهد. فعلا اولویت آنان تامین امنیت اقلیم است.
انتشار اولیه : جمعه 23 اسفند 1392/ باز انتشار : چهارشنبه 28 اسفند 1392
نظر شما :