تشکیل گروهک «داعش ۲» در سوریه
درحالی حدود ۲ هفته بیشتر به برگزاری ژنو ۲ باقی نمانده و اوضاع میدانی به سود ارتش سوریه پیش می رود، عربستان طرح حمله به داعش را فرصتی برای سلطه درآوردن تمام تشکیلات مخالف یافت، اینجاست که داعش جدیدی پا به عرصه ظهور می گذارد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، به نظر می رسد، تحولات میدانی در عرصه سوریه وارد مرحله جدیدی شده است که در درگیری های مسلحانه گروه های تروریستی فعال در سوریه نمود پیدا می کند.
پایگاه خبری مرآه الجزیره در مقاله ای تحت عنوان « تشکیل گروهک داعش 2 با صبغه سعودی در سوریه» می نویسد: مقابله ای که هم اکنون در سوریه با گروهک تروریستی «داعش» صورت می گیرد، ما را به یک نتیجه ساده رهنمون می کند: اینکه یک ائتلاف و اتحاد جهانی علیه این گروهک وجود دارد، گویی که جهان در حال جنگ و خصومت تمام اختلافاتش را کنار گذاشته و وارد یک نبرد یک پارچه علیه دشمن مشترک شده است.
پر واضح است که محور مقاومت اعم از ایران، سوریه و حزب الله و عراق دارای منافعی در مقابله با گروهک داعش و شاخه های آن هستند. روس ها نیز شاخه های جدید القاعده را در مناطق مختلف کشور خود تحت تعقیب قرار می دهند. این در حالی است که آموزش و به کار گیری این نیروها نیز در سوریه صورت می گیرد.
بارها در مورد ده ها تن از عناصر مسلحی که دارای اصالت روسی هستند و در سوریه فعالیت می کنند، هشدار داده شده است. ترک ها از عناصر تروریستی داعش به شدت ابراز نگرانی می کنند، چرا که این عناصر را نقطه مقابل جریان اخوان المسلمین و گروه های اسلامگرای میانه رو که ترک ها ادعای آن را دارند، می دانند، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس آشکارا با این نوع از گروهک ها می جنگند و خود عربستان نیز داعش را برای داخل این کشور نمی خواهد.
عربستان سعودی این گروهک ها را برای سایرین می خواهد، اردن نگران تشکیل شاخه های فعال این گروهک در داخل این کشور است و به نظر می رسد که نشانه های حضور آن در این اواخر در این کشور افزایش یافته است. مسئله در مورد مصر، غرب جهان عرب و کل اروپای غربی و آمریکا نیز اینگونه است.
امروز وضعیت داعش همانند ده سال پیش گروه تروریستی القاعده به نظر می رسد، یعنی دشمن مشترک برای تمام طرف ها؛ بنابراین این گروهک با همه این طرف ها در عرصه میدانی مقابله می کند و این یک واقعیت است.
ولی سوال اینجاست که آیا این درست که تمام قدرت های منطقه ای و بین المللی در این نبرد متحد هستند و آیا هماهنگی واقعی میان آنها برای مقابله با این گروهک و شاخه های آن وجود دارد؟
آل سعود پیش از هر طرف منطقه ای دیگری، حضور رهبران وهابی و خاندان با نفوذ آن در دل این گروهک را رد خواهد کرد؛ ولی واقعیت مسلم این است که آل سعود همچنان منبع اصلی حمایت فکری، فقهی، مالی و انسانی از این گروهک به شمار می رود. تفکر جنون آمیز که زمام تصمیم گیری در ریاض را بر عهده دارد بار دیگر نظریه «هم پیمانی با شیطان برای مقابله با دشمن تراز اول یعنی ایران و متحدانش» را مطرح کرده است.
این ذهنیت و تفکر بیمار در حال حاضر تلاش می کند، هر آنچه که با این گروهک مرتبط است، را تحت کنترل خود درآورد و از آن در نبرد آل سعود علیه کل بشریت استفاده کند.
طی ده سال گذشته هر گونه حمایت محرمانه، آشکار یا فریبکاری و ابهام گویی در مورد این گروهک چه در عراق، سوریه، لبنان یا پاکستان زیر نظر آل سعود صورت می گیرد و هر گونه اقدام علنی علیه این گروهک در عربستان جنبه بازدارندگی در برابر اقدام علیه خاندان حاکم در شبه جزیره عربستان است.
آمریکایی ها پی بردند که دیگر نباید به این مسئله بی توجه باشند، به ویژه بعد از ناکامی حمایت ها از این گروهک در زمینه سرنگونی نظام سوریه و تضعیف حزب الله و در تنگنا قرار دادن ایران. آمریکا از تجربه عراق پی برد که هر گونه تروریسم علیه دولت نوری مالکی در عراق باعث پیشبرد هم پیمانی گسترده تر با دولت آمریکا نخواهد شد، با این وجود واشنگتن و به همراه آن فرانسه و رئیس جمهور نژاد پرست آن به تضعیف داعش در چارچوبی که آثار مثبت آن شامل طرف دیگری نباشد، احساس نیاز می کنند.
از این رو چاره ای جز باز تولید این گروهک وجود نداشت، ولی با عنوان جدید و شعارهای مبهم. در حال حاضر از طریق گروه تروریستی «جبهه اسلامی» برای تحقق این امر در سوریه اقداماتی صورت می گیرد و آمریکایی ها، فرانسوی ها، آل سعود، ترک ها و قطری ها برای نفوذ به داخل این گروه رقابت می کنند و امیدوار هستند که جبهه اسلامی طرفدار ایدئولوژیک پایگاه های طرفدار داعش باشد و مواضع خصمانه تری علیه سوریه و حزب الله لبنان اتخاذ کند؛ ولی از لحاظ سیاسی و امنیتی مطیع تر باشد. به طور مسلم رهبران برخی گروه های مسلح سوریه این ماموریت را قبول می کنند.
از لحاظ عملی باید آنچه در حال حاضر علیه داعش در سوریه اتفاق می افتد، را در چارچوب تهدید این گروه علیه منافع، برنامه ها و اهداف ائتلاف عربی، منطقه ای و بین الملی درک کرد، ائتلافی که وارد بزرگترین نزاع برای نابودی سوریه شده است.
در صورتی که داعش تضعیف شود و با برنامه جدید موافقت کند، جنگ علیه آن ادامه پیدا نمی کند و پیشنهاد می شود که تحت رهبری جمعی، داعش عنصری از عناصر تداوم جنگ علیه نظام سوریه باشد، ولی با ساز و کارها و مکانیزم های مختلف.
این پایه و اساس هجمه فعلی است، چرا که ائتلاف مذکور می داند، ایده ریشه کن کردن داعش غیر واقعی است و هر ضربه به آن باعث در تنگنا قرار گرفتن آن می شود، ولی هرگز باعث سرنگونی این گروه به عنوان عامل جذب عناصر با توجیهات مذهبی، فرقه ای و سیاسی نخواهد شد.
به طور کلی داستان از اول تا آخر این است که گروه مخالف محور مقاومت درصدد در اختیار گرفتن تحولات میدانی برای شرکت مقتدرانه در مذاکرات ژنو است، این گروه علی الخصوص عربستان احساس می کنند که در عرصه میدانی در مقابل ارتش سوریه و حزب الله شکست خورده اند و نمی توانند، ادعا کنند که مناطقی از سوریه تحت سلطه کامل آنها است.
بنابراین حمله به داعش را فرصتی برای ساماندهی مجدد مناطق تحت کنترل گروه های مسلح و به سلطه درآوردن تمام تشکیلات مخالف برنامه های میدانی، سیاسی و .. یافتند، اینجاست که داعش جدیدی پا به عرصه ظهور می گذارد.
نظر شما :