هدف از این ترور،ایران بود

دیپلماسی ایرانی: ترور محمد شطح، مشاور سیاسی سعد حریری و پدر او رفیق حریری و آن طور که در رسانه های عربی و لبنانی آمده، یکی از ارکان اقتصادی لبنان که مدتی وزارت دارایی لبنان را بر عهده داشته و عضویت در شورای بین المللی پول را نیز در پرونده خود داشته، سوال های بسیاری را مطرح کرده است. چرا باید در این وضعیت بحرانی منطقه و اوضاع متشنج لبنان چنین ترور حساسیت زایی صورت بگیرد؟ جریان 14 مارس و شخص سعد حریری هنوز آتش انفجار خودروی بمب گذاری شده برای ترور شطح خاموش نشده حزب الله را متهم به دست داشتن در این ترور کردند بدون این که کوچکترین سندی برای این ادعای خود ارائه دهند. در حالی که حزب الله و ایران به همراه جامعه جهانی از جمله سازمان ملل انفجار دیروز را به شدت محکوم کردند و آن را حرکتی بزدلانه و تروریستی دانستند. اما واقعا حادثه دیروز بازگوکننده چه حقایقی است. به فاصله 5 هفته بعد از انفجار تروریستی مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران در بیروت که سفیر ایران را هدف قرار داده بود اما ناکام ماند، این حادثه چه معنای نهفته ای در خود دارد؟

روزنامه القدس العربی، چاپ لندن، در سرمقاله روز شنبه خود به این موضوع پرداخته است و می نویسد: شطح نهمین سیاستمدار جریان 14 مارس است که از زمان ترور رفیق حریری، نخست وزیر اسبق لبنان در سال 2005 تا کنون ترور می شود. او چهره ای امنیتی یا نظامی محسوب نمی شود، به اعتدال و فرهنگ میانه روی اش مشهور بود و مسئول روابط خارجی جریان المستقبل محسوب می شد. ترور او به هیچ وجه شبیه ترور سرهنگ وسام الحسن که یک سال و دو ماه پیش (اکتبر 2012) ترور شد و ریاست شاخه اطلاعاتی ارتش لبنان که جریان مخالف حکومت سوریه و حزب الله به حساب می آمد بر عهده داشت، محسوب نمی شود. ترور وسام حسن دلایل متعددی داشت از جمله کشف باندی که به میشل سماحه، وزیر سابق لبنانی از طرف سوریه پول و اسلحه می رساند و همچنین کشف ده ها باند جاسوسی مرتبط با اسرائیل که بسیاری ترور او را به نوعی مرتبط با همین پرونده ها به ویژه پرونده جاسوسی های اسرائیل می دانند. اما ترور محمد شطح را به واسطه جایگاهش در حلقه مشاوران و دیپلمات های سعد حریری، رئیس جریان المستقبل و یکی از شخصیت های بارز 14 مارس باید در راستای ضربه زدن به او و روابطش با کشورهای عربی و خارجی نزدیک به جریان 14 مارس به ویژه عربستان سعودی و ایالات متحده دانست. به این دو دلیل شاید بتوان دلیل سومی را نیز افزود، شطح از اهالی شهر طرابلس بود که به طور مستقیم با حکومت سوریه دشمنی می کند. شهری که ده ها هزار نفر از پناهندگان سوری را نیز در خود جای داده است.

در ادامه این یادداشت آمده است: فهرست ترورها در لبنان واقعا طولانی است و شامل سیاستمداران و مردان امنیتی و سفرا و روسا و وزرا و نمایندگان و روزنامه نگاران و روحانیون دینی می شود، این فهرست فقط شامل یک جریان سیاسی خاص نمی شود بلکه شامل همه است، این فهرست به خوبی نشان می دهد که آن چه رخ داده در قالب تحلیل های امنیتی و جنائی مثبت و قابل استناد نمی گنجد. البته این را هم توجه داشته باشیم که تحلیل های امنیتی و جنائی در مورد تحقیق ترورها در لبنان به هیچ عنوان دل خوش کننده نیستند، از جمله درمورد قضایای بزرگ مثل ترور رفیق حریری.

در سرمقاله روزنامه القدس العربی در ادامه به ضرباتی که متوجه حزب الله شده است، اشاره شده و آمده است: ترورهای متعددی نیز در میان حزب الله صورت گرفته است، مثل حسان اللقیس، یکی از رهبران حزب الله و قبل از او عماد مغنیه، فرمانده نظامی و امنیتی مشهور که در سال 2008 در دمشق ترور شد.

در پایان این یادداشت آمده است: پنهان نیست که آن چه در لبنان رخ می دهد تلاشی برای ضربه زدن به طرح ایران است که در منطقه دنبال می کند. قطعا آن چه بیش از همه در مظان اتهام است، جریان های مسلحی است که به دنبال استبداد سیاسی طایفه ای خود هستند و تلاش دارند تا با مظلوم نمایی تعبیر مبهم سیاسی خود را ترویج کنند. تلاش آنها گسترش درگیری ها در منطقه برای تسلط بر آن به هر قیمتی است که بی شک هزینه های آن را فقرای سنی و شیعه با هم می پردازند.

تحریریه دیپلماسی ایرانی/11