آیا ایران و انگلیس اشتباه های گذشته را جبران می کنند؟
نیاز دوجانبه تهران-لندن به تنش زدایی از روابط
دیپلماسی ایرانی: به نظر می رسد که یخ رابطه میان تهران - لندن اندک اندک در سایه اعتدال دولت یازدهم در حال آب شدن است. همزمان با خانه تکانی های انجام شده در وزارت امور خارجه با واگذار شدت سکان این وزارتخانه به محمد جواد ظریف، پرونده رابطه میان ایران و انگلستان دوباره بر روی میز قرار گرفت. بر همین اساس همزمان با مذاکرات ژنو 2 ؛ مجید تحت روانچی معاون آمریکا و اروپایی وزارت خارجه ایران با همتای انگلستانی خود، درباره آینده روابط ایران و انگلستان مذاکره کردند که در نهایت مشخص شدن کاردارهای غیر مقیم دو طرف از جمله دستاوردهای این دیدار بود. از طرف ایران محمدحسن حبیب اله زاده کاردار غیرمقیم ایران در انگلیس و از طرف مقابل نیز آجی شارما به عنوان کاردار غیرمقیم انگلستان در ایران معرفی شد. این نخستین اقدام جدی برای برقراری روابط دو کشور پس از گذشت دو سال بود. دو سال گذشته روابط ایران و انگلستان پس از حمله به سفارت به این کشور در داخل، به سردی گراید. اتفاقی که انتقادهای زیادی هم در داخل و هم خارج را به همراه داشت. با این همه دو کشور سعی بر این داشتند تا با روش های دیپلماتیک، روابط این دو کشور را به وضعیت مناسب برگردانند. از این رو در اولین اقدام کاردارهای غیرمقیم را برای انجام اقدامات کنسولی معرفی کردند. تاریخ روابط ایران و انگلستان طی دهه های گذشته با فرزا و نشیب هایی همراه بود اما برخی ویژگی های انگلستان موجب شده تا رابطه با این کشور همواره حایز اهمیت باشد. انگلستان عضو دایم شورای امنیت سازمان ملل وهمچنین عضو گروه 5+1 در مذاکرات هسته ای با ایران است. از این رو برخی گرمی رابطه ایران با انگلستان را بی اثر در روابط ایران با اتحادیه اروپا و گروه مذاکره کننده ای هسته ای نمی دانند. سید شمس الدین خارقانی سفیر پیشین ایران در آلمان می گوید: انگلستان امروز، انگلستان سال های دور نیست، زیرا امروز استهاله شده و در مسایل خاورمیانه از جمله سوریه، عراق و مصر جایگاهی ندارد؛ از این رو برای یافتن جایگاه خود نیازمند رابطه با ایران است در مقابل ایران نیز به دلیل جایگاه ویژه انگلستان و ارتباط گسترده و وضعیت اقتصادی، ثروت، رابطه نزدیک با کشورهای اتحادیه اروپا و آمریکا،و منابع گسترده ای که این کشور دارد، نیازمند رابطه با آن است. متن این گفتگو به شرح زیر است:
تنش بوجود آمده در رابطه میان تهران – لندن به دنبال حمله به سفارتخانه انگلستان در ایران تا چه اندازه در دو سال گذشته بر نوع رابطه میان اتحادیه اروپا با ایران در حوزه های مختلف تاثیرگذار بوده است ؟
یکی از اشتباه های ما همراه کردن دیپلماسی ناکارا با مساله هسته ای بود که امروز با تبعات منفی آن هم دست و پنجه نرم می کنیم. دلیل این اتفاق هم پیش فرض هایی بود که در دیپلماسی ناکارآی ما وجود داشت. نخست آنکه برخی در داخل بر این باور بودند که انگلستان دارای قدرت های ویژه چه در داخل ایران و چه در داخل اتحادیه اروپا و در رابطه با آمریکا بوده که می تواند ضربه های مهلکی را به ما وارد کند. از ابتدا نگاه ما به رابطه با انگلستان آلوده به نوعی توهم بود و این توهم مولود نوع رابطه ای شد که ما امروز با انگلستان داریم. موضوع مهم این است که اگر بخواهیم به یک توافقنامه جامع دست یافته و با کشورهای 1+5 نیز ارتباطات نزدیک تر برقرار کنیم، نیازمند این هستیم که انگلستان را ابتدا به عنوان یک کشور از کشورهای عضو اتحادیه اروپا و سپس به عنوان یک کشور مستقل و قوی و همچنین کشوری که با آمریکا روابط نزدیک دارد، در نظر بگیریم. امروز به نظر می رسد که انگلستان هم، ایران را از جهات مختلف مورد ارزیابی قرار داده و دیپلماسی ایران امروز را با دیپلماسی ایرانی 6 ماه قبل متفاوت می داند. بر اساس همین دیدگاه است که انگلیسی ها نیز با روی کارآمدن دولت جدید در ایران خواهان بازشدن درهای مذاکره شدند.
چرا انگلستان در مقطع کنونی برای قرارگرفتن در مسیر تنش زدایی از رابطه دوجانبه با ایران از خود اشتیاق نشان می دهد؟ آیا بحث منافع اقتصادی در میان است یا منافع استراتژیک سیاسی ؟
چه بخواهیم و چه نخواهیم انگلستان در تاریخ خاورمیانه دارای جایگاه است. ممکن است بر اساس تحلیل ها و ارزیابی ها جایگاه انگلستان، جایگاه اشتباهی و زیاده خواهی بوده باشد، اما باید در نظر داشت که انگلستان امروز با انگلستان 70 سال گذشته متفاوت است. انگلستان امروز انگلستان استهاله شده است. در حالی که انگلستان 70 سال گذشته قدرت جهانی بوده و در منطقه خودنمایی می کرد. انگلستان امروز باید با آبشخورهای مختلف خود را به نوعی وارد بازی های سیاسی کند. انگلستان امروز، نیازمند ارتباط با همه کشورهای دنیا از جمله ارتباط نزدیک با کشورهای دارای قدرت منطقه است. ایران قدرت منطقه است؛ هرچند که در طی این سال ها نتوانسته از این وجه خود استفاده کند. ایران از لحاظ وسعت، نیروی انسانی، معلومات و مسائل اقتصادی و دیگر موارد قدرت منطقه ای به حساب می آید. به همین دلیل انگلستان حق داشتن ارتباط با قدرت منطقه ای را برای خود محفوظ نگاه داشته است. قطع رابطه ما با انگلستان به دلیل توهماتی بود که موجب شد روابط دوجانبه سیاسی را به سمت تنش زایی ببریم. موضوعی که مورد انتقاد بسیار حتی در داخل کشور قرار گرفت.
اکنون زمان آن فرارسیده است که در مقام جبران اشتباه خود برآییم. انگلستان هم به دلیل مسائل اقتصادی و هم به دلیل نابسامانی های منطقه ای خواهان ارتباط با ایران است. امروزه انگلستان نه در مساله سوریه و نه مساله عراق و مصر، هیچ جایگاهی ندارد. برای همین می تواند برای اعمال نفوذ و یا حداقل حضور در این پرونده های منطقه ای از ایران استفاده کند. انگلستان امروز در افغانستان هم جایگاه ندارد. این کشور منتظر ورود و تصمیم آمریکاست تا در نهایت به درخواست و یا اشاره امریکایی ها پاسخ مثبت بدهد. این در حالی است که انگلستان می تواند از طریق ایران حداقل در بسیاری از موارد روابط خود با افغانستان را تعیین و مورد بازنگری قرار دهد. انگلستان در منطقه خلیج فارس دیگر آن نیز از قدرت مانور پیشین برخوردار نیست و تنها می تواند از طریق ایران به نوعی در این حوزه هم مانورهایی بدهد.
البته تمامی موارد گفته شده به این معنا نیست که انگلستان می تواند پا بر دوش ایران گذاشته و تهران را به وسیله ای برای رسیدن به هدف تبدیل کند. این یک رابطه عادی دیپلماتیک دوجانبه است که یک کشور با کشور دیگری داشته و از آن برای ارتباط داشتن یا نداشتن با همسایگان آن کشور، بهره گیری می کند. ایران نیز از نسخه ای مشابه برای ارتباط های منطقه ای خود استفاده می کند. تهران نیز خواهان رابطه مناسب با اتحادیه اروپا بوده و به دنبال کسب منافع خود از طریق این ارتباط گیری است . ایران می تواند از رابطه با انگلستان استفاده سیاسی دو جانبه لازم را ببرد، کما اینکه انگلستان هم در ارتباط گیری با ما به دنبال منافع سیاسی خود است. تهران باید در صورت حصول منافع دو طرف راه را برای این رابطه دیپلماتیک و دوجانبه باز کند.
همزمان با حمله به سفارت انگلستان به ایران و متوقف شدن فعالیت های این سفارتخانه در تهران بود که ما شاهد تنش در رابطه میان تهران با برخی کشورهای دیگر از جمله کانادا هم بودیم. آیا می توان میان این حوادث زنجیره ای ارتباطی استراتژیک یافت ؟
نمی توان اینگونه استدلال کرد که تنش بوجود آمده در روابط ایران و انگلستان فرصتی را بوجود آورد که سایر کشورها نظیر کانادا هم مقابله به مثل کنند. تصور من بر این است که در تنش بوجود آمده میان کانادا – ایران هم نمی توان نقش تهران را نادیده گرفت. من به دنبال تقسیم تقصیر و اینکه مشخص کنم ایراد از کدام طرف بوده نیستم. زمانی که سفارت یک کشور در ایران مورد حمله قرار می گیرد این موضوع می تواند به بهانه ای برای کشورهایی که با ما مشکل دارند تبدیل شده و حتی در خصوص ذات اختلاف بوجود امده هم اغراق هایی صورت گیرد.
در دو سال گذشته ایران درگیر مسایل هسته ای بود، در عین حال به دلیل وجود ناسازگاری هایی در روابط خارجی، کشورها نمی توانستند از سیاست خارجی ما بهره گیری لازم را داشته باشند و البته ما هم حرفی برای گفتن نداشتیم. پس از آنکه به سفارت انگلستان هم حمله شد، برخی کشورها از این مسایل استفاده و یا مانند کانادا فعالیت های خود را در ایران متوقف کرده یا مانند استرالیا به تقلیل سطح روابط پرداختند. حتی برخی کشورها نیز با احضار سفرای ما، مسایل پیش آمده را گوشزد کردند. حرف من این است که ما باید با تمام کشورهای جهان به جز برخی که واقعا در رفتار سیاسی ما نمی گنجند، رابطه داشته باشیم.
با این همه، مزیت های که ما از رابطه با انگلستان با توجه به بهره برداری سیاسی که گفتید، به دست می آوریم، چه خواهد بود؟
انگلستان کشوری بزرگ و دارای ارتباط ها و نفوذ گسترده در جای جای دنیاست.گرچه اکنون انگلستان کشوری نیست که در گذشته بود اما رابطه با آن به عنوان یک کشور بزرگ و عضو شورای امنیت و ارتباطات نزدیک این کشور با آمریکا و بسیاری کشورهای دنیا، دارای مزیت است. از سویی دیگر انگلستان کشوری قوی، ثروتمند و دارای منابع فراوان است. انگلستان دارای فناوری بسیار بالاست. از لحاظ پولی و مالی قلب اروپا محسوب می شود. لندن را می توان بازار بورس و حتی بازار داد و ستد مالی اروپا نامید . از طرف دیگر انگلیسی ها آدم های عاقلی بوده و دیپلماسی بسیار پیشرفته دارند و همچنین از نظر علمی در درجه بالا قرار دارند که ما می توانیم از آنها بهره گیری کنیم. واقعیت امر این است که ایران دارای تاریخ خوبی با انگلستان نیست. درواقع سابقه خوبی از انگلستان در ایران نداریم. باید انگلیسی ها به طریقی این را جبران کنند و اینبار طوری پیش بروند که این مشکلات آرام آرام از ذهن ملت ایران پاک شود.
انتشار اولیه: سه شنبه 12 آذر 1392/ باز انتشار: شنبه 16 آذر 1392
نظر شما :