«ژنو» تمام شد، حالا چه؟
برخی هفته نامه های جهان با گذشت چند روز از امضای قرارداد ژنو میان ایران و قدرت های جهانی، اکنون تحلیل های خود را روی چندوچون ادامه یا لغو تحریم ها و اثرگذاری بلندمدت این توافق تاریخی متمرکز کرده اند. در این میان «نیویورکر» و «اشپیگل» به ثمربخش بودن تحریم ها و هفته نامه فرانسوی «اوریان21» به «تاریخی و بلندمدت بودن تاثیر این قرارداد» پرداخته اند.
آیا بالاخره تحریم ها کار خود را کرد؟
در سال های اخیر مناظره بر سر تحریم ها بیش از هر کشوری بر ایران تمرکز داشته است. بعد از لغو توقف داوطلبانه غنی سازی از سوی ایران در هشت سال پیش، سازمان ملل مجموعه ای از تحریم ها را تصویب کرد. با این حال بسیاری بر این باور بودند که تحریم هیچ تاثیری نخواهد داشت. «دونالد رامسفلد» که مشخص است از ماجرای عراق هیچ درسی نیاموخته است، گفته بود که شانس اینکه ایران با بازرسی های سازمان ملل برای بازدید از مراکز هسته ای اش موافقت کند تقریبا نزدیک به صفر است. «ایوان الند» نویسنده کتاب بدبینانه ای درمورد تحریم ها در مقاله ای در واشنگتن تایمز می نویسد: «مثل هرچیز ظاهرا تحریم ها حمایت مردم ایران از دولت را افزایش داده است؛ مردم ایران نیز مثل همه مردمی که در شرایط مشابه زیر فشار خارجی قرار دارند، حول پرچم خود جمع می شوند.»
اما باید پرسید آیا تحریم ها کارگر افتاده است؟ در ایران نه تنها مردم که بخش هایی از دولت نیز خواهان رفع تحریم هستند. باید دید واقعا چه اتفاقی افتاده است که در درون دولت ایران نیز تا درجه ای مسوولان خود خواهان رفع تحریم هستند. «گری سیمور» که خود دوره ای مشاور دولت اوباما در مورد کنترل خلع سلاح بوده، معتقد است که «بله، تحریم ها در جهت گیری ایران در توقف بخشی از برنامه هسته ای اش تاثیرگذار بوده است، اما اینکه حفظ این تحریم ها یا خطر افزایش تحریم های جدید به اندازه ای است که ایران را مجبور به پذیرش محدودیت های بیشتر در این خصوص بکند واقعا مبهم است... در شش ماه معتقدم که ما به نظر بهتری خواهیم رسید.» ممکن است احتیاط «سیمور» چندان موجه نباشد. دولت اوباما بارها گفته است که این تنها اولین قدم برای رسیدن به توافق جامع است. تحریم ها اولین اهرم غرب است و از آنجایی که اتحادیه اروپا بزرگ ترین شریک تجاری ایران با آمریکا در تشدید این فشارها موافق بوده است، به هرحال نشان داده است که تا حدودی موثر واقع شده است. بعد از یک دهه از تثبیت این موضع که توسل به حمله نظامی اولین راهکار دولت آمریکا برای حل بحران هاست، نباید این پیشرفت امیدوار کننده را سریع فراموش کرد.
دنیا از دید برلین: تحریم های ایران را قبل از موعد مقرر برندارید
با وجودی که توافقنامه موقت موجب تحسین مخاطبان آلمانی شده است، آنها معتقدند که تهران نیز باید خود را از خلال این توافق اثبات کند. حجم تحریم ها باید تا رسیدن به توافقنامه ای کامل حفظ شود. رسانه های آلمانی نیز با استقبال از توافقنامه درمورد تداوم تحریم ها تا اثبات تعهدات ایران برای فاصله گرفتن از برنامه نظامی اش محتاط بوده اند. روزنامه محافظه کار «فرانکفورتر آلگماینه زایتونگ» می نویسد: «امتیازهای ایران مهم هستند اما به معنای پایان دادن به برنامه هسته ای این کشور نیست... اینکه بخش کانونی این تحریم ها همچنان حفظ می شود چیز خوبی است. لغو بیشتر تحریم ها منوط به همکاری واقعی ایران است. اگر یک ابزار درست کار کند، نباید آن را پیش از موعد از کار انداخت.»
روزنامه چپ میانه رو «زوددویچه تسایتونگ» می نویسد: «ازسر گیری روابط میان ایران و غرب اتفاق افتاد... . اما از زمان انتخاب روحانی در تهران دولت در دست کسانی است که پایان سه دهه تقابل با غرب را راه حل همه مشکلات می دانند.» این دیگر بخشی از طنزهای تاریخی است که اوباما مشغول بزرگداشت بزرگ ترین موفقیت سیاست خارجی خود است که شهرت و خوشنامی او چه در داخل آمریکا و چه در سطح جهان در سطح پایینی قرار دارد. چهارسال بعد از برنده شدن جایزه صلح نوبل، رییس جمهوری آمریکا نشان می دهد که شایسته این جایزه بوده است.
ژنو، نقطه عطف روابط ایران و آمریکا: توافقی فراتر از تاریخ
توافق تاریخی در مورد پرونده هسته ای به 34سال جنگ سرد با آمریکا پایان داد. این آغاز بازگشتی از ایران در هیبت بازیگر سیاسی و اقتصادی «عادی» به صحنه منطقه ای و جهانی است. ایران دارای موقعیتی است که می تواند به آن افتخار کند. جنبه های فنی کاهش و کنترل برنامه هسته ای ایران و اهرم تحریم های اقتصادی در کوتاه مدت دارای اهمیتی غیرقابل انکار است. اما این توافقنامه به عنوان قدمی تاریخی در تاریخ معاصر خاورمیانه ثبت خواهد شد، چراکه این توافق اجازه داد تا روابط ایران و آمریکا بعد از 1979 به سمت گشودگی های جدید پیش رود. دو توافق در یک سال به دست آمد و راه برای کنترل این برنامه همچنان باز است و زمینه ای است برای بازگشت ایران به عنوان بازیگر اقتصادی و سیاسی عادی به صحنه منطقه ای و بین المللی. این فرآیند چیزی جز آغاز و راهی دشوار و پرمخاطره برای غربی ها و خرابکاران نیست. این توافق پایان «شیطانی کردن» ایران است. درست یا نادرست مساله مهم برنامه هسته ای ایران، کلید بازکردن قفل تقابل میان «دنیای متمدن» با آن چیزی بود که آمریکایی ها، اسراییلی ها و پادشاهی های عرب منطقه «دولت های سرکش» و «محور شرارت» می خواندند و به دنبال تغییر رژیم بودند. اما با این توافق، روابط قدرت تغییر کرد و ایران و آمریکا مجبور به مذاکره شدند. باید ورق را برگرداند و «دوز» ضدایرانی 30سال گذشته که چارچوب های سیاست های غربی ها را در خاورمیانه تشکیل می داد و اتفاقا به شکست های دراماتیکی هم در این منطقه منجر شد، کاهش داد. ناتوانی آمریکا در حل بحران سوریه و عقب نشینی از افغانستان و رجوع دوباره به واقع گرایی و شناسایی نقش غیرقابل جایگزین ایران در امنیت منطقه ای باعث شد تا ما با عبور از یک دیدگاه منفعلانه به دیدی عقلایی و عملگرایانه تر برسیم.
«محمدجواد ظریف» بر احترام متقابل تاکید کرده است و این توافق برای همکاران روحانی در حوزه دیپلماسی پیروزی غیرقابل انکاری است چراکه ما در نهایت ایران را جدی گرفتیم و بحران غیرقابل حل هسته ای در مسیر گشوده شدن قرار گرفته است و بعد از این می توانیم به مسایل واقعی بپردازیم. ایرانی ها حتی با مراجعه به تاریخ هم نشان داده اند که ورق را بدون زیرپاگذاشتن اصول برمی گردانند. امروز جمهوری اسلامی 35ساله تجربه ای از جنس «اسلام سیاسی» دارد. بحث ها و مناظرات داخلی جامعه ایران زمینه ساز نوعی پویایی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بی نظیری در سراسر خاورمیانه است. اجماع جدید ملی در ایران حول رییس جمهوری جدید و مورد حمایت رهبری به ایران ابزار سیاسی مذاکره با قدرت را می دهد و این کشور را قادر به واگذاری امتیاز بدون کناره گیری از اصولش می کند. بحران اقتصادی دشواری های غیرقابل انکاری را برای مردم و دولت به وجود آورده است اما رژیم و ناسیونالیسم ایرانی با قدرت از بحران هسته ای و سال های تحریم عبور کرده اند. ایران تحت شرایط دشوار اقتصادی مذاکره کرده است اما دارای انتخاب سیاسی است. مخالفان ازسرگیری روابط با غرب و برنامه هسته ای نظامی همچنان در ایران بسیار فعال خواهند ماند اما آنها در اقلیت هستند. در صورت بازگشت از مسیر ژنو، خطر بازگشت تندروها به قدرت غیرقابل انکار نیست. اما این پیش فرض به موازات اینکه برداشته شدن تحریم ها ضعیف است، جدی نیست. در پایان باید گفت که تنها خطرات روبه روی امنیت منطقه ای می تواند «بازگشت ایران» را هم تحمیل و هم تسهیل کند. بحران های منطقه ای ظاهرا دیگر در ید اختیار ما نیستند: حملات بمب گذاری در بیروت، آنارشی در عراق، ناامنی در افغانستان و به ویژه سوریه. همکاری با جمهوری اسلامی برای پایان دادن به این مناقشات ضروری و مساله ای فوری است؛ چشم اندازی که دیگر غیرواقع گرایانه نیست.
نظر شما :