گزارش بازرسان سازمان ملل و آینده سوریه

ایران و عربستان به بحران سوریه خاتمه دهند

۰۱ مهر ۱۳۹۲ | ۱۶:۰۲ کد : ۱۹۲۱۵۸۰ خاورمیانه یادداشت
دکتر نبی الله ابراهیمی،‌ استادیار گروه روابط بین الملل دانشگاه تربیت مدرس در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی با اشاره به گزارش بازرسان سازمان ملل در مورد سوریه معتقد است این گزارش موقعیت مخالفین اسد در کنفرانس ژنو "2" را تقویت می کند و شاید صحیح تر آن باشد که ایران و عربستان هرچه سریع تر به این بحران خاتمه دهند.
ایران و عربستان به بحران سوریه خاتمه دهند

دیپلماسی ایرانی: صحنه نبرد در سوریه یادآور دوران جنگ سرد و تلاش دو ابرقدرت برای حفظ موازنه در نظام بین الملل دوقطبی آن دوران است. در آن سالها اقدامات سازمان های بین المللی و سازمان ملل عملا در دیپلماسی دوجانبه واشنگتن- مسکو محصور می شد که البته کاهش جنگ ها نتیجه چنین اختلافی بود. بحران سوریه گرچه ماهیت بحران های جنگ سردی را نداشته ولی به نظر می رسد در حوزه دیپلماسی، میراث جنگ سرد را به خوبی به همراه دارد. استدلال این نوشتار این گونه است که " گزارش بازرسان ویژه سوریه آیینه دار توزیع قدرت در نظام بین الملل است و در مقام نوعی مهار و مدیریت بحران به حفظ نظام بین الملل کنونی ونه دگرگون ساختن آن کمک می کند".

بازرسان سازمان ملل که ماه گذشته میلادی به سوریه سفر کرده بودند، گزارش خود را روز دوشنبه، ۲۵ شهریور1392، به نشست محرمانه شورای امنیت ارائه و تایید کردند که حمله روز سی ام مرداد ماه گذشته (۲۱ اوت) در سوریه، شیمیایی بوده و با استفاده از گاز سارین و موشک زمین به زمین صورت گرفته است. در گزارش بازرسان سازمان ملل متحد که ریاست آن با آکه سلستروم، دانشمند سوئدی، بود آمده است: «شواهد قانع کننده ای وجود دارد که نشان می دهد در حمله به منطقه «غوطه» در نزدیکی دمشق در سی ام مرداد ماه گذشته، گاز سمی سارین به کار رفته است.»

این گزارش در نوع خود ، موقعیت مخالفین بشار اسد برای شرکت در کنفرانس ژنو "2" را در موضع قدرت قرار داده و راهی برای ترغیب آنها جهت شرکت در این کنفرانس است. لذا همزمانی این گزارش با توافق دوجانبه آمریکا و روسیه در خصوص خلع سلاح شیمیایی سوریه دور از انتظار نبود. در این راستا زبان و معنا از اهمیت خاصی برخوردار است. کاربرد خلع سلاح همراه با واژه استفاده از گاز سارین نوعی ردای نیکوکاری بر قامت این دیپلماسی دوجانبه است و آنرا به صورتی متفاوت با جنگ جلوه داده است.

این گزارش در نوع خود ، موقعیت مخالفین بشار اسد برای شرکت در کنفرانس ژنو "2" را در موضع قدرت قرار داده و راهی برای ترغیب آنها جهت شرکت در این کنفرانس است. لذا همزمانی این گزارش با توافق دوجانبه آمریکا و روسیه در خصوص خلع سلاح شیمیایی سوریه دور از انتظار نبود.

بحران سوریه به خوبی موید نقش قدرت های بزرگ در نظام بین الملل کنونی است. ماتریس بازی قدرتها در سوریه بازگشتی به عقب محسوب شده جایی که موازنه قدرت جای اداره گری و حس مسئولیت صلح را به خوبی گرفته است. بازی قدرت ها با لفاظی به دوران پساایدئولوژیک پناه برده ولی در اصل همان دیپلماسی مخفی و و اعمال قدرت را تمرین می کند. نظام موازنه در بحران سوریه به نحو احسن کار خود را می کند. با توافق روسیه و آمریکا بر سر عدم ورود به جنگ امید را به اردوگاه حامیان بشار به ارمغان آورد و با انتشار گزارش بازرسان، نوید پیروزی را به اردوگاه سرخوردگان مخالف بشار برگرداند. این گزارش بارقه امیدی برای شرکت معارضین بشار و امتیازی سیاسی غرب به انها برای شرکت در کنفرانس ژنو 2 تحلیل می شود.

در حال حاضر قدرت های جهانی سعی دارند تا قطعنامه ای را از جانب شورای امنیت سازمان ملل متحد در مورد تسلیحات شیمیایی سوریه به تصویب برسانند. بان کی مون امروز گفت که با قلبی اندوهگین گزارش بازرسان سازمان ملل متحد را به اطلاع شورای امنیت می رساند. بلوک ضد سوریه حتی الامکان فرصت یافته تا ردای اخلاقی ویژه ای به بحران سوریه ببخشد و از زبانی اخلاقی سعی کند تا موزانه عینی و قدرت محور را  به سود خود تغییر دهد. مفهوم موازنه هنجاری معنایی نو در روابط بین قدرت ها است تا اقدامات طرف مقابل را غیر انسانی و اقدام خویش را اخلاقی- هنجاری جلوه دهند.

به یقین این راهبرد دعوت به ترکیب قدرت نرم وسخت از سوی دو طرف بحران سوریه است. شاید این درهم آمیختگی مقوله قدرت در مدیریت بحران ها راهی برای کشف دوباره حقوق بین الملل باشد. نظم های جهانی گرچه به بازی قدرت های بزرگ بستگی دارد ولی باید شالوده های سیاسی محکمی برای کشورهای جنگ زده داشته باشد. سوریه جنگ زده متضمن حاکمیتی مشترک است که امنیت عمومی در سوریه را قوام بخشیده و به پایان جنگ داخلی این کشور کمک کند.

قدرت های بزرگ به جای تمرین برتری دیپلماسی خود بهتر است تا تا نمادهای خشونت در سوریه را کاهش داده و از مسئولیت و نگرش صلح پشتیبانی کنند. پیشگیری از ستیز و عدم حمایت از شبه نظامیان همه تمهدیداتی اساسی از جانب قدرت هایی است که خواستار موازنه قدرت در ژنو 2 هستند. چرا که به سرانجام نرسیدن فوری این جنگ، ورود در جنگی فرسایشی است که منافع حیاتی بسیاری از کشورهای منطقه ای و فرا منطقه ای  را تحت تاثیر قرار خواهد داد. البته هرگونه جنگ فرسایشی به طور مستقیم از جیب کشورهای منطقه پرداخت خواهد شد و قدرت های بزرگ صحنه آرای آن خواهند بود. تئاتر سوریه بازی وحشتناکی است که نتیجه ان درام گونه است. نتیجه ای که فقط و فقط مردم سوریه و همسایگان از آن متضرر خواهند شد.

 بحران سوریه خود تبدیل به محلی شده که نیروی چهارمی را به منطقه وارد کرده است. گروهای افراطی در سوریه می روند تا به نیروی چهارمی در منطقه تبدیل شوند.

با این تفاصیل نباید به خود تردیدی داشت که راه حل بحران سوریه تنها از راه دیپلماسی منطقه ای به صورت ضربتی بسان یگانه راه حل سریع است. چه بسا، صحیح تر آن باشد که  ایران و عربستان هرچه سریع تر به این بحران خاتمه داده و به بازی ابرقدرت ها در سوریه مهر بطلان زنند. بحران سوریه خود تبدیل به محلی شده که نیروی چهارمی را به منطقه وارد کرده است. همیشه جنگ و خشونت به بازتولید نیروهای سیاسی و اجتماعی حاصل از آن کمک شایانی می کند. بعضا این نیروهای اجتماعی نقش ایجابی نداشته و به نقش های مخرب روی می آورند. گروهای افراطی در سوریه می روند تا به نیروی چهارمی در منطقه تبدیل شوند.

 شورشیان سوری از بیش از هزار گروه مختلف تشکیل شده اند. حدود ۱۰۰ هزار شورشی، نزدیک به ۱۰ هزار تن به سود گروه های قدرتمند وابسته به شبکه تروریستی القاعده مبارزه می کنند. بسیاری از این نیروها از خارج از سوریه به محل های درگیری رفته اند؛ فعالیت تشکیلاتی همچون "جبهه النصره" و "کشورهای اسلامی در عراق و سوریه" چشمگیر است. افزون بر این ۳۰ تا ۳۵ هزار نیروی اسلامگرای تندرو در سوریه حضور دارند که باورهای مشابه به "جهادگران" دارند. حدود ۳۰ هزار تن دیگر نیز به گروه هایی نزدیک اند که اعتقادات اسلامی دارند اما تروریست نیستند. در نهایت تنها بخش کوچکی از مخالفان برای اعتقادات سیاسی-ملی دست به اسلحه برده اند.

ایران، عربستان، ترکیه و مصر به عنوان کشورهای مدرن و دارای حاکمیت هر چه سریعتر باید زخم سیاسی سوریه را التیام بخشیده و آن را کنترل کنند. این درد مزمن نیازمند درمانی سریع و برق اساست. غفلت از نبردهای سوریه به هیچ وجه خوشانید امنیت ملی این کشورها نیست. افراطی گرایی قابلیت افزایش هزینه های گزاف برای همه کشورهای منطقه را داراست. پس به جای برگزاری نشست های بین المللی توجه به گفتگوهای بحران سوریه در قالبی منطقه ای ضروری است. روند طائف در 1989 و 1990 درباره لبنان می تواند مورد سنجش قدرتهای منطقه ای برای حل بحران سوریه باشد./ 16

انتشار اولیه: جمعه 29 شهریور 1392/ بازانتشار : دوشنبه: 1 مهر 1392

کلید واژه ها: سوریه نبي الله ابراهيمي


نظر شما :